آبنوش معتقد است، ایادی یک کاندیدا که هماکنون نماینده نیز است، نظرسنجیهای ساختگی میکند تا او را شانس اول رایآوری اعلام کند و آبنوش را در رتبههای سوم و چهارم قرار دهد.
سخنان تند سردار آبنوش که با نام سالار ولایتمدار پا به عرصه انتخابات گذاشته، چنان موجی در میان جریانهای اصولگرا ایجاد کرده که برخی بر او تاختهاند مگر در استان قزوین قحط الرجال است که یک نفر از استان همدان بیاید و کاندیدای اصولگرایان قزوین شود؟
تحلیلگران انتخابات معتقدند دشمنی آبنوش با شاناست که خط از تهران میگیرد و با کاندیداشدن نظامیان مخالف است.
در این میان اصلاحطلبان با هیچ کدام از طیفهای اصولگرایان در قزوین رو در رو نمیشوند، چون میدانند که هر کدام کاندیدای اصولگرایان شود فرق چندانی برای آنها نمیکند.
البته برخی از اصلاحطلبان ترجیج میدهند «لطفالله سیاهکلی مرادی» و «داود محمدی» در قزوین و «روحالله عباسپور» در بویینزهرا برنده شوند و افسوس میخورند چرا «رجب رحمانی» در تاکستان ردصلاحیت شد.
در مقابل عقبه اصولگرایان در حال تحریک اصلاحطلبان برای حمایت از «فاطمه خمسه» در قزوین، «روحالله بابایی» در بویینزهرا و در تاکستان گزینه مورد حمایت رجب رحمانی هر که باشد، هستند؛ این در حالی است که حتی اگر پدران معنوی اصلاحطلبان برای دور ماندن از اتهام فعال نبودن در انتخابات و سرپیچی از فرمان رهبری بخواهند از افرادی حمایت کنند، احتمالا گزینههای بیچهرهای خواهد بود آن هم نه در کلام روشن بلکه در پیامی که به گوشها برسد و انتقال دهند و رفع اتهام کنند.
با این وجود بدنه اصلاحطلبان و اصلاحطلبان پیشرو ترجیح میدهند عطای انتخابات را به لقایش ببخشند تا آبروی رفته خود در انتخابات گذشته را دوباره به تاراج ندهند.
از جبهه مقابل نیز خبرهایی بهگوش میرسد که جوانان هیاتی اصولگرایان با قراردادن سیاهکلی مرادی در لیست، مخالف هستند و ترجیح میدهند «منوچهر حبیبی» را که زمانی مدیرکل آموزش و پرورش استان بود و رابطه تنگاتنگی با اصولگرایان داشت، در لیست ببینند. البته این تنها گزینه آنها نیست و دو سه جوان دکترا هم در جیب خود دارند که اگر لازم شد رو میکنند مثل دکتر «حسین رحمانیمهر» که حتی یکبار در نظرسنجیها رتبه چهارم را آورده است.
اصولگرایان اکنون نگران آن هستند در صورتی که به هر ترتیبی لیست خود را ببندند، دیگر کاندیداهای آن ها کنار نخواهند رفت و موی دماغ خواهند شد.
از سوی دیگر یک طیف از اصولگرایان رسما اعلام کردهاند لیست انتخاباتی نخواهند داد.
این طیف که بهنظر میرسد تحلیل درستی از انتخابات دارند، میدانند هر لیستی که بدهند با ریزش نیرو مواجه خواهند شد.
طیفهای جدیدی هم پیدا شدهاند که قبلا در ستادهای اصلاحطلبان فعالیت میکردند و حالا بوی قورمهسبزی به مشام کشیدهاند و با سنگینی وزنه هر طیف از اصولگرایان به آن طرف گرایش میکنند تا مگر از غنیمتها دور نمانند.
فرصتطلبهای نخنما که اگر عکسهای مجالس اصولگرایان را چهره به چهره بازبینی کنید، لبخند ژکوند آنها را به وقت اتحاد و تفرقه خواهید دید.
اینکه چیزی نیست برخی از همین افراد که اصولا با توصیه اصلاحطلبان جایگاه و پایگاه سیاسی و اجتماعی پیدا کردهاند، به عنوان نماینده اصولگرایان در سیمای قزوین ظاهر میشوند و با اصلاحطلبان شناسنامهدار بحث و جدل میکنند.
از سوی دیگر دوزیستهای اصلاحطلب هنگام مباحثه و مصاحبه هنوز به گونهای سخن میگویند که معلوم نیست مرغند یا شترمرغ.
اینها نیز آینده سیاسی خود را نمیخواهند به اصلاحطلبان مغضوب حاکمیت گره بزنند و وسط بازی میکنند.
در این میان چه بسیار اصلاحطلبان و چه اندک اصولگرایان که در این دوره مهر خاموشی بر لب زدهاند و تلاش میکنند به زندگی خود سر و سامان دهند تا شاید روزی قرعه فال به نام آنها بیفتد و دوباره سری تو سرها پیدا کنند.
اگر میانهروهای اصلاحطلبان بتوانند دست در دست میانهروهای از قدرت رانده شده در تهران بگذارند، بعید نیست که اوضاع در قزوین نیز دگرگون شود، چرا که هنوز روحانی، ناطق و لاریجانی عقبهای وفادار در قزوین دارند که میتوانند با عقبه تایید صلاحیت شده مطهری، پزشکیان، نوبخت و احزاب اعتدال و توسعه و ندا پیوند بخورند و شور انتخاباتی ایجاد کنند.
آیا اصولگرایان با این تشتت آرا و اصلاحطلبان با این موج ناامیدی، اعتدالگرایان با آرای خاموش میتوانند کاری کنند که امامان جمعه و جماعت نتوانستند با دوختن آسمان به ریسمان این جامعه میرا را زنده و پا در رکاب نگهدارند؟
البته که تاریخ میگوید از این شعبدهبازیها گاهی ملتی چنان متاثر میشود که روحانی اصولگرای با ۱۴سال سابقه ریاست شورای امنیت ملی بهجای خاتمی مدعی گفتگوی تمدنها بنشاند و بعدها ببینند آش همان آش است و کاسه همان کاسه.