مهدی نورمحمدی، نویسنده، محقق ادبیات و هنر شهر قزوین در مصاحبه با هفته نامه «فروردین امروز» در مورد مهاجرپذیری این شهرعنوان میکند: شهر قزوین از قرن اول هجری یک شهر مهاجرپذیر بوده و از همان دوران عدهای از خاندان عرب از شبه جزیره عربستان به قزوین مهاجرت کردند. به این دلیل که قزوین در دوران خلافت عثمان به طور کامل به دست مسلمانان فتح شد؛ اما منطقه دیلم در مقابل مسلمانان و اعراب مقاومت کرده و از پذیرفتن اسلام خودداری میکردند. برای همین قزوین یک منطقه جنگی شده بود. در همان دوران عدهای از خاندان عرب برای جهاد با دیلمیها به قزوین آمدند. وقتی هم که ساکن شدند از میان همین خاندان در سالها و قرنهای بعد مشاهیری همچون عبیدزاکانی، حمدالله مستوفی، ابن ماجه قزوینی، امام رافعی و زکریای قزوینی برخاستند که هر یک از اینها مایه افتخار این شهر تاریخی هستند؛ یعنی این مشاهیر عرب تبار هستند که خاندان آنها در قرن اول ساکن قزوین شدند.
او در مورد موج دوم مهاجرت به قزوین توضیح میدهد: به دلیل این که قزوین یکی از مراکز علمی، فقهی و فلسفی کشور بوده، از قرن اول تا قرن هفتم همچنان مهاجران زیادی وارد این شهر شدهاند. بسیاری از محدثین، علما، فقها و متصرفه برای تحصیل علوم دینی به قزوین آمدند؛ اما موج سوم مهاجرت در زمان شاه طهماسب صفوی اتفاق افتاد که قزوین به عنوان پایتخت انتخاب شد. از حدود سال۹۵۵ هجری قمری، بناها و کاخهای متعددی مثل عمارت عالی قاپو، کلاه فرنگی و چهلستون و باغهای متعددی مثل باغ «شاه» و باغ «سعادت آباد» ساخته شدند که باعث موج مهاجرت به قزوین شده و در آن تاریخ جمعیت قزوین به طور قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرد. وقتی که یک شهر به عنوان پایتخت انتخاب میشود، طبیعی است که بسیاری از شعرا، فضلا، صنعتگران، دانشمندان، رجال سیاسی و نظامی و علمی از نقاط مختلف ایران به این شهر مهاجرت کنند.
این پژوهشگر قزوینی در ادامه میگوید: اما در دوره ناصرالدین شاه قاجار که تجارت ایران با روسیه و اروپا گسترش پیدا کرد، شهر قزوین به دلیل نزدیکی به پایتخت، مقصد مهاجرت خاندان متعددی مثل خاندان شیرازی، اصفهانی، اردکانی، شوشتری و تبریزی به قزوین شد و این خاندان ها بعد از گذشت سالیان سال هنوز در این شهر قدیمی سکونت دارند. لازم به ذکر است که کالاهایی که از روسیه و اروپا وارد ایران میشدند، در کاروانسرای سعدالسلطنه تجمیع شده و به سایر شهرها توزیع میشدند. یا برعکس کالاهایی که قرار بود از ایران به اروپا و روسیه صادر شوند، در کاروانسراهای قزوین دپو شده و سپس صادر می شدند.
نورمحمدی اضافه میکند: در دوران جنگ جهانی اول که شهر قزوین به اشغال روسها و انگلیسیها درآمد، باز ما شاهد پدیده مهاجرت هستیم؛ چون قشون انگلیسیها و روسها نیاز به خواروبار، اسب، الاغ، قاطر و گاری داشتند و به همین دلیل باب مراوده با برخی مردم قزوین باز شد. در آن دوران عدهای از شهرهای مختلف ایران به قزوین آمدند تا آن چیزهایی که روسها و انگلیسیها احتیاج داشتند به آنها اجاره بدهند که این خود دلیلی برای مهاجرت به قزوین بود.
به گفته این محقق، یکی دیگر از زمانهایی که مهاجرت از شهرهای دیگر به قزوین بسیار اتفاق افتاد، در اواسط دهه۴۰ با احداث شهرصنعتی البرز بود که البته به قیمت نابودی بخشی از باغستانهای سنتی تمام شد. همین طور در دوران جنگ تحمیلی که استانهای جنوبی کشور مورد حمله عراق قرار گرفت، بسیاری از هموطنان خوزستانی به قزوین مهاجرت کردند که بعضی از اینها بعد از گذشت سالها هنوز در قزوین اقامت دارند.
البته اینگونه که نورمحمدی میگوید پدیده مهاجرت از قرون اولیه هجری تاکنون در قزوین ادامه دارد و درحال حاضر محلات جنوبی شهر مثل محله آخوند، امروز یک محله افغانینشین شده و عده زیادی از افاغنه در اینجا سکونت دارند.
در این میان، نظر چند شهروند از گروههای مختلف که به قزوین مهاجرت کرده و درحال حاضر در این شهر ماندگار شدهاند، جویا شدیم تا از نگاه آنها به فرهنگ و آداب و رسوم این شهر بنگریم.
سعید طاهران ۶۸ساله یک تولیدی کوچک پوشاک نوجوان دارد و مدت ۱۵سال است که از کرج به قزوین آمده است، به «فروردین امروز» میگوید: ۱۵سال است به این شهر آمدهایم. من کارم را هم به اینجا آوردم. فرهنگ مردم این شهر را دوست دارم؛ به ویژه آداب و رسومی که مردم اینجا دارند. قزوین اماکن تاریخی زیبایی دارد. بانوان قزوینی هم دستپخت خوبی دارند. من خوشحالم که همسرم مثل زنان قزوینی انواع شیرینیهای سنتی، باقلوا و قیمهنثار را عالی درست میکند. منتها مردم قزوین نسبت به مردم کرج و تهران راحت خرید نمیکنند. این برای من که تولیدی دارم، خوب نیست. برای همین من تولیداتم را به تهران میبرم تا زودتر به فروش برود.
فریبا باولی ۳۴ساله که مدت ۱۲سال است به دلیل ازدواج با یک مرد قزوینی از اردبیل به قزوین آمده است، توضیح میدهد: قزوین آداب و رسومی ندارد که آزاردهنده باشد و من همه را دوست دارم. اینجا آنقدر فرهنگ و سنتهای جذابی دارد که من خیلی زود جذب این شهر شدم. شنیده بودم که مردم قزوین در کار هم دخالت میکنند؛ ولی من دو تا جاری قزوینی دارم که خیلی با هم خوب هستیم. خانواده همسرم هم رفتار عالی با من دارند و من هیچ کمبودی در این شهر ندارم. مردم قزوین خیلی با غریبهها و مهمانها خوب رفتار میکنند. شنیدهام که این فرهنگ مهمان نوازی و غریبه دوستی، ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ کهن این شهر دارد. یک عادت جالبی که زنان این شهر دارند، این است که به عتیقهجات علاقه زیادی دارند. در خانه بیشتر قزوینیها ظروف قدیمی و عتیقه نگهداری میشود و البته به دختران خود هم ظروف گرانقیمت به عنوان جهیزیه میدهند که برای من هیجانانگیز است.
اما خانم دکتری که فوق تخصص دارد و برای یک پروژه در ارتباط با تخصصش، مدت چهار سال است که از تبریز به قزوین آمده است، محیط این شهر را برای کار و پیشرفت مناسب نمیداند. او که تمایلی به ذکر نامش ندارد، با ناراحتی میگوید: من در تبریز بسیار راحتتر کار میکردم و مسئولان تبریزی با من همکاری بیشتری داشتند؛ اما این جا مسئولان برای پروژه با من همکاری لازم را ندارند. روزشماری میکنم که پروژهام تمام شود و به تبریز برگردم. البته مردم این شهر مهماننواز بوده و آداب و رسوم قشنگی دارند؛ ولی برای کار و پیشرفت برای بعضی تخصصها، این شهر مناسب نیست.
فرید بهبهانی ۲۴ساله که برای تحصیل در رشته مهندسی برق از تهران به این شهر آمدهاست، عقیده دارد: بعضی از آداب و رسوم مردم این شهر را دوست دارم؛ برای مثال قزوینیها مراسم مذهبی را خیلی عالی برگزار میکنند و عقاید سنتی با ارزشی برای برگزاری این برنامهها، چه اعیاد مذهبی و چه عزاداریها دارند. همکاری آنها با یکدیگر در برگزاری این مراسم عالی است. من از وقتی به قزوین آمدم، خانواده و دوستانم را در ایام عاشورا و تاسوعا به قزوین میآورم؛ حتی اگر بعد از تمام شدن درسم به تهران برگردم، در این ایام به قزوین میآیم تا در این مراسم شرکت کنم. مردم قزوین خیلی معتقد و مقید هستند. آداب نذری دادن آنها را هم در کمتر شهری دیدم.
فرح محمدی ۳۲ساله و خانهدار که به همراه خانوادهاش بیشتر از ۲۰ سال است برای کار و زندگی از کشور عراق به قزوین مهاجرت کردهاند به «فروردین امروز» میگوید: آداب و رسوم و فرهنگ این شهر را دوست دارم و اصلاً از مهاجرت خانوادهام ناراحت نیستم. همسر من هم یک قزوینی است. اینکه بیشتر خانواده قزوینیها با بستگان دور خود هم رفت و آمد میکنند از نظر من خیلی دلنشین است. همه رسوم عروسی را کامل اجرا میکنند. مراسم عید و دید و بازدید، به ویژه ۱۳بدر و پنجاه بدر و مراسم زایمان که برگزار میکنند، خیلی دوست دارم. مردم اینجا بسیار مهماننواز و مهماندوست هستند؛ اما تنها نکتهای که در این شهر خوشایند نیست، فرهنگ تجملپرستی است. کاش این تجملات کم شود تا قشنگیهای این مراسم باقی بماند.
شهریار قائممقامی ۴۴ساله و اهل اراک که کارشناسی ارشد علوم آزمایشگاهی دارد و به همراه همسر و فرزندش برای کار در آزمایشگاه یکی از دوستانش به قزوین آمده است، به «فروردین امروز» میگوید: مردم این شهر بسیار سنتی هستند و هنوز آداب و رسوم قدیمی را رعایت میکنند. آنها مهماننواز بوده و با مهاجران هم رفتار مناسبی دارند. خیلی مهربان، باسلیقه، مذهبی و معتقد هستند. برای من خیلی جذاب است. من هیچ کجا ندیدم که به اندازه مردم قزوین داماد خود را دوست داشته باشند. صنایع دستی و هنرهای مردم این شهر خیلی جذاب است؛ اما یک نقطه ضعفی که تقریباً در این جا شایع است، اخلاق چشم و همچشمی است و اینکه درگیر تشریفات و تجملات هستند.
زهرا علی مرادی ۵۹ساله که مدت۳۰سال است به همراه همسر و فرزندانش از تهران به قزوین آمدهاست، نظرش را این طور با «فروردین امروز» در میان میگذارد: برای کار همسرم به قزوین آمدیم. قزوین به علت وجود شهرکهای صنعتی، موقعیت کاری خوبی برای مهاجران دارد. آداب و رسوم و فرهنگ قزوینیها هم زیبا و هم زیاد است و خود را مقید میدانند که همه را به جا آورند که اگر دور از تجملات باشد، خیلی جذاب است. هر چند به علت تورم در بعضی خانوادهها این تشریفات کمرنگتر شدهاست؛ اما هنوز بسیاری از شهروندان با هزینههای بسیار آنها را انجام میدهند. مثلا برای یک عروسی، چندین برنامه را اجرا میکنند. یا این که باید جهیزیه را مفصل بدهند. مهماننوازی قزوینیها بسیار قابل تحسین است. آنها بهترین ظروف و بهترین خوراکیها را برای مهمان میآورند. زنان قزوینی هم خیلی کدبانو و هم باسلیقه هستند.
*************
براساس نوشتههای مورخان و نظرات مهاجران و گردشگران، مهمترین شاخصه آداب و رسوم شهروندان قزوینی، مهربانی و مهماننوازی مردمش است و رسوم بسیار اما جذاب دارد؛ ولی به نظر برخی از قزوینیها این رسم و رسومات از حالت سادگی، قدیمی و سنتی خارج شده و رنگ تجملات و تشریفات به خود گرفته است که با توجه به شرایط سخت اقتصادی امروزه، بیم حذف شدن آنها میرود.