پس از آن او با فیلم «بدرود بغداد» پا به عرصهی موسیقی فیلم گذاشت و با آهنگسازی فیلمهای «شیار ۱۴۳» و «نفس» نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد. سخاوتدوست، آهنگساز بیش از ۵۵اثر سینمایی و تلویزیونی و مستند است و سابقهی همکاری با کارگردانان برجسته همچون کمال تبریزی، قطبالدین صادقی، نرگس آبیار و روحاله حجازی را در پرونده خود دارد.
امسال او با موسیقی متن چهار فیلم در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و توانست برای آهنگ فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن جشنواره را از آن ِ خود کند. آنچه در ادامه میآید گپوگفتی با این موسیقیدان و آهنگساز نامور قزوینی به این بهانه است.
– قبلا چهار بار در جشنوارههای مختلف فیلم فجر، نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین شدید؛ آیا تصور میکردید کار کردن موسیقی فیلم «موقعیت مهدی»، این طلسم را بشکند و یک بار دیگر نامزدی و این بار دریافت جایزه در کارنامه شما قرار بگیرد؟
فیلم «موقعیت مهدی» یکی از پرکارترین و بهترین کارهایی است که تا به حال انجام دادهام و مجموعهای از تمام تجربیاتی است که در حوزه موسیقی فولکلور و محلی داشتهام و ترکیب آن با موسیقی ارکسترال و سمفونیک. در واقع باید بگویم که موسیقی «موقعیت مهدی» ترکیبی از موسیقی محلی آذری با موسیقی ارکسترال است.
– چه عاملی باعث شد که به این نتیجه برسید که موسیقی فیلم را براساس زادگاه شهید باکری بسازید؟
در حقیقت بیشتر برای من مساله درامایز کردن موسیقی مطرح بود تا سازبندی و اکستراکسیون، اما همانطور که خودتان هم اشاره کردید ساز بالابان، ساز انحصاری شمال غربی کشور ما به لحاظ فرهنگی خیلی گسترده است، من از ساز گاربان (قارمان) هم استفاده کرده بودم؛ حتی میشود گفت خیلی برجستهتر. برای جنبه های حماسی کار، اگر بخواهم بهصورت دستگاهی اشاره کنم، سعی کردم به سمت دستگاه نوا متمایل باشم، که به لحاظ کلاسیک میشود مینور تئوریک، اما برای صحنههای احساسی کار از دستگاه شور بهویژه از آواز دشتی استفاده کردم خصوصا در ارکستراسیون از ساز کمانچه.
– امسال شما چهار فیلم در جشنواره داشتید؛ پارسال هم این جوری بود که سه چهار تا آهنگساز در جشنواره فجر برجسته بودند. واقعا ما این قدر در کشور آهنگساز کم داریم؟
پرسش بسیار به جایی است؛ موسیقی فیلم یک مقدار با بحث آهنگسازی بهصورت صرف متفاوت است. آهنگساز فیلم نیازمند آن است که با اصول دراماتورژی موسیقی هم آشنا باشد. در دانشگاه هر سال بین ۱۰۰ تا ۲۰۰نفر آهنگساز حرفهای تربیت میشوند و الزاما موسیقی صرف، موسیقی سمفونیک و موسیقی کلاسیک ایرانی با دراماتایز شدن تمها همراه نیستند و کسی که موسیقی فیلم کار میکند باید به نوعی به صورت الزامی، فلسفه بداند؛ زیباییشناسی بداند و با اصول سینما آشنا شود. شاید همین امر باعث شده که ما در این حوزه آهنگساز زیادی نداشته باشیم. در گذشته حتی کمتر هم بوده، اما الان یک مقداری وضعیت بهتر شده است. امسال استثنائا چهار کار من همزمان وارد جشنواره فجر شد، در حالی که موسیقی این فیلمها در زمانهای مختلف ساخته شدند.
– شما قبلا تجربه آهنگسازی برای فیلمهای دفاع مقدس را داشتهاید و «موقعیت مهدی» اولین تجربه شما نیست. چه چیز در این اثر به نظر شما بهعنوان آهنگساز ویژه است؟
شاید شاعرانگی زیبای این فیلم، ما همواره از جنگ یک خشونت پیش فرضی در ذهن داریم؛ جنگ همواره خشن است و اصلا مقوله جالبی برای بشر نیست و مخرب است. اما به هر حال وقتی یک جنگی تحمیل میشود؛ مثل جنگی که ما شاهد آن بودیم، اینجا آدمهایی به سراغ جنگ می روند که گاهی خیلی رمانتیک و احساسی هستند؛ خیلی شاعرانه و عاشقانه زندگی کردهاند. ما این جنبهها را گاهی اوقات در جنگ فراموش میکنیم که آن کسی که شهید میشود پدر یک خانواده بوده و یا همسر یک خانواده است و دارای احساسات و عواطف و هیجاناتی بوده و مثل ما است و اگر جنگی نبود، شاید یک مهندس بود، یا یک پزشک و آهنگساز میشد.
از این جهت در فیلم «موقعیت مهدی»، باکری را یک انسان شریف، عاشق و مرد خانواده میبینیم که به اجبار و الزام شرایط جنگ وارد این سطح از خشونت جنگ شده است و این شاعرانگی در کل فیلم وجود دارد. من نمیخواهم داستان فیلم را لو بدهم، اما در فیلم صحنهای است در کنار نیزارها، که مهدی باکری با بیسیم به دوستانش میگوید که نمیدانید اینجا چه صحنه زیبایی است. قشنگ مشخص است با لوکیشنی که یک سمت آن خونریزی است و سمت دیگرش زیبایی نیزار، ارتباط برقرار کرده است و این جنبههای شاعرانه فیلم خیلی روی شخص من تاثیر گذاشت. کاش روزی جنگ بهطور کلی از جهان برچیده شود و این زیباییها جهان را نجات دهد.