حامد کلجهای مستندساز تلاشگر قزوینی این روزها مراحل فنی پایانی فیلم «ماریان» را میگذراند و امیدوار است این مستند بتواند در راستای حفظ باغستان تاثیر عمیقی برجا بگذارد. گپ و گفت صمیمانه ما را با او بخوانید.
– در کودکی و نوجوانیات کجا میتوان ردی از علاقهات به هنر پیدا کرد؟
من در خانواده هنری یا فرهنگی به دنیا نیامدم و ردی از هنر در خانواده ما وجود نداشت. اولین آشنایی من با هنر به واسطه علاقه پدرم به سینما بود. یکی از تفریحات همیشگی ما زمانی که کودک بودیم سینما رفتن با خانواده بود که آن زمان رونق زیادی داشت. همچنین علیرغم محدودیتها، در خانه دستگاه ویدیو داشتیم و همراه پدرم فیلمهای ایرانی، هندی و هالیوودی میدیدیم.
–چه شد که سر از هنر و سینما درآوردی؟
به نوجوانی که رسیدم تحت تاثیر کتابهایی که میخواندم ناخودآگاه به سمت ادبیات کشیده شدم. شعر میگفتم و داستان مینوشتم و یادم هست یک رمان ۲۵۰صفحهای نوشته بودم. همان سالها با کلاس داستاننویسی حسن لطفی در هفتهنامه ولایت آشنا شدم که اولین گامهای جدی من در عالم هنر بود. با دوستانی آشنا شدم و همراه آنها به هنرستان ادبیات داستانی تهران میرفتم که یکی از مدرسهایش محمد حسینی نویسنده نامآشنای قزوینی بود که در کلاس ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم. بعدها دوره باشگاه رادیو و تلویزیون جوان را گذراندم و بعد از ساخت یک فیلم وارد انجمن سینما جوان قزوین شدم و دوره فیلمسازی را گذراندم. اینها نخستین گامهای من در مسیر حرفهای و فیلمسازی بود.
– و اما از کجا مستندسازی را انتخاب کردی؟
هنگامی که به انجمن سینمای جوان وارد شدم پنجمین دوره هفته فیلم قزوین برگزار شد که اولین دوره مدیریت آقای نصیری شهرکی بود. در آن هفته فیلم، هرشب یک مستندساز موفق کشور میآمد و باب آشنایی من با سینمای مستند آنجا بود. این علاقه مرا کشاند به سمت ساخت مستند. آن سال تلاشم این بود که مستندی درباره خودکشی بسازم، اما نشد. انرژیام را متمرکز کردم به فیلم داستانی ساختم و دیده شد.
– ایدههایت از کجا میآیند؟
در نزیک به دو دهه فعالیت در سینمای مستند سعی کردهام در هر زمینه مانند مستند پرتره، تاریخی، شهری و محیطزیستی تجربهاندوزی کنم. مستندی درباره تاریخچهساز چنگ با عنوان «پارسیاد»، مجموعه مستندی چهار قسمتی با موضوع بحران آب در دشت قزوین با عنوان «سرزمین تشنه»، مستندی با موضوع آموزش فرهنگ نریختن زباله در طبیعت با عنوان «پیامآوران پاکی»، مستندی با موضوع توقف کشتار سگها با عنوان «پناهگاه حامی» ساختم و در نهایت مستندی با موضوع باغستان قزوین که طولانیترین و جدیدترین مستندم هست.
– کدام یک از مستندهایت برایت مهمتر و جدیتر از بقیه است؟
مستند باغستان را قویتر میبینم و بیشتر دوستش دارم، چون زمان زیادی برای ساختش صرف کردم و تمام دانش این سالها را در آن به کار بردم تا صدای باغستان را برسانم .
– چطور شد موضوع باغستان برایت جدی شد؟
پیش از اینکه فیلم بسازم چند فیلم درباره قزوین و باغستان تدوین کرده بودم. باغستان نزدیک خانه ما بود و با آن انس و دوستی داشتم. سال۹۵ انجمن «توسعه حیات شهر» از من خواست یک ویدئو از گلگشت و زنجیره انسانی حفاظت از باغستان برایشان بسازم. بعد از آن، این موضوع برایم دغدغه شد. تا اینکه سیل سال۹۸ اتفاق افتاد و تصادفی با پهباد از سیل در باغستان تصویر گرفتم و ویدئوی من در فضای مجازی منتشر شد و بازتاب گستردهای داشت. همین اتفاق باعث جدیتر شدن موضوع برای من شد.
– و حالا مستند «ماریان» به چه موضوعاتی می پردازد؟
از آنجا که در سالهای اخیر وقتی وارد پروژهای میشوم گفتن همه چیز درباره موضوع یا بخش بزرگی از آن برایم مهم بوده است، در مستند ماریان نیز سعی کردم ابتدا به پیشینه باغستان بپردازم. از اینکه تا هفتاد سال پیش باغستانی گرداگرد شهر بوده و در کمتر از یک قرن از شمال تخریب میشود و از سه جانب دیگر توسعه شهری دارد فشار می آورد که از میان برود. این پیشینه باید گفته میشد.
ماریان مستندی شد درباره پیشینه شکلگیری، تحولات هفتاد سال اخیر در باغستان و وضعیت فعلی آن. سعی کردم در پهنه نزدیک به سه هزار هکتاری وارد شوم و محلههای مختلف آن و باغداران را ببینم و پیچیدگیهای موضوع را بررسی کنم. سعی کردم صدای درختان تشنه و بازتابدهنده دغدغههای باغداران باشم. در این مستند از زاویه تاریخی، فرهنگی، میراثی و محیطزیستی باغستان را بررسی کردهام.
– باغستان قزوین را چگونه میبینی؟
قزوین واپسین باغ شهر به جای مانده از دوران پیش از اسلام است که هنوز بخش عظیمی از ساختار دوره ساسانی در آن حفظ شده است و در پیکره شهر، باغستان مهمترین نقش را دارد و به این خاطر برایم دغدغه شد. باغستان به لحاظ محیطزیستی یک سپر دفاعی برای شهر است که اگر از بین برود ما با مخاطرات محیطزیستی زیادی در خصوص ریزگردها (با وجود شهرکهای صنعتی)، بادهای مزاحم و سیلهای فصلی طغیانگر روبهرو خواهیم شد.
– و میرسیم به حرف آخر؟
امروز روز تصمیمگیری بزرگ است. مستند ماریان را باید مردم شهر و مدیران شهری و روزنامهنگاران ببینند. برای فیلم اکرانهای مختلف را در نظر داریم. امروز زمان این است که بیش از پیش به باغستان توجه کنیم، تصمیم بزرگ بگیریم و توجه بیشتری به باغستان کنیم. تصمیم بزرگ این است که یا برای حفظ باغستان تلاش میکنیم یا اینکه میگذاریم تخریب شود که در آن صورت بدون شک حیات ساکنان شهر با مخاطرات جدی روبهرو خواهد شد. امیدوارم مستند بلند «ماریان» و مجموعه «میراث هزارساله» که نسخه چهار قسمتی تلویزیونی آن است به خوبی دیده شوند و با معرفی باغستان، بتواند در تصمیم گیری مدیران شهری موثر و بر آگاهی مردم قزوین در این خصوص بیفزاید.