بنا به گزارش منتشر شده از سوی «ایسپا»، این برآورد در طول ۹ماه گذشته تغییر محسوسی نداشته و بین ۳۹ تا ۴۳درصد در نوسان بوده است. این در حالیست که یک نظرسنجی میدانی در شهر قزوین، میزان مشارکت شهروندان در انتخابات را یک هفته مانده به زمان برگزاری آن، ۳۷درصد برآورد کرده است.
صرف نظر از تفاوت برآوردها بین آنچه که «ایسپا» گزارش کرده و افکارسنجیهای دیگر درباره میزان مشارکت شهروندان در انتخابات پیشرو، در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که ۲۹اردیبهشت۱۳۹۶ برگزار شد؛ ۰۷/۷۳ درصد از ایرانیان واجد شرایط مشارکت کردند و میزان این مشارکت در استان قزوین، ۹۰/۸۲درصد اعلام شد. این یعنی آنکه اگر اتفاق خاصی در فرآیند انتخابات رخ ندهد و انگیزه تازهای رویکرد افرادی که تمایلی به رای دادن ندارند و یا هنوز تصمیمی برای شرکت در انتخابات نگرفتهاند را تغییر ندهد، نیمی از واجدین شرایط که در انتخابات چهار سال پیش مشارکت داشتند؛ در این رویداد مهم حضور نخواهند یافت.
سوت و کور تبلیغات در اوج انتخابات!
در این میان، سهم سبد رای «سیدابراهیم رییسی» در استان قزوین در انتخابات دوازدهم، ۳۰۳هزار و ۴۶۹رای معادل ۴۱/۲۱درصد از ۷۳۶هزار و ۳۸۹رای ماخوذه بود. سبدی که به نظر میرسد در صورت عدم تغییر در میزان احتمالی مشارکت عمومی و نیز نسبت آرای کاندیداها در انتخابات سیزدهم در ۲۸خردادماه جاری تکرار شود.
آنچه عدم مشارکت احتمالی حدود ۶۰درصد از واجدین شرایط در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خوانده میشود؛ نیاز چندانی به انجام نظرسنجیهای متعدد ندارد که تاملی در سوت و کور انتخابات آن هم تنها یک هفته مانده به برگزاری آن، کاملا مشهود و هویداست. در سطح شهر قزوین جز ستادهای متعدد انتخاباتی «رییسی» و دو سه ستاد متعلق به سعیدجلیلی و محسن رضایی، ستاد دیگری از سایر کاندیداها دیده نمیشود و تنها بنرهای تبلیغاتی «قاضیالقضات» است که شهر را پُر کرده، اما نه شوری هست و نه هیجانی! گویی که قرار نیست انتخاباتی برگزار شود و مردم، زمام امور اجرایی کشور را تا چهار سال آینده به دست فردی بسپارند که شاید کورسوی امیدی شود در روزهای سخت و ظلمانی اقتصادی آنان!
فشار اقتصادی، عامل یأس عمومی
به فاصله چهارسال پس از مشارکت ۸۲/۹۰درصدی قزوینیها در انتخابات دوازدهم، چه اتفاق یا اتفاقهایی رخ داده است که آنان چون بیش از نیمی از ایرانیان واجد شرایط رای دادن، تمایل چندانی به مشارکت در انتخابات ندارند؟
یک فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره معتقد است: در مجموع علتهایی که سبب این رویکرد بخش مهمی از شهروندان شده، دو عامل را باید در پدیدار شدن یأس عمومی و دوری گزینی شهروندان نسبت به موضوع انتخابات برجسته دانست.
یوسف کرمی در گفتوگو با «فروردین امروز» در تشریح این عوامل میافزاید: شاید عوامل مختلفی در دل سردی مردم و کاهش مشارکت آنها در این انتخابات موثر باشند، اما به اعتقاد من باید نقش و سهم دو عامل را در این یاس عمومی بسیار برجسته و سنگین دانست؛ عامل اول، مشکلات و فشار اقتصادی حاصل از وحدت نانوشته جریان تندروی مخالف دولت در داخل با مدافعان فشار حداکثری از خارج.
او اضافه میکند: دومین عامل، نوع نگاه شورای نگهبان در بررسی و احراز صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری بود که عملا بخش مهمی از جامعه را از داشتن نماینده در بین کاندیداها محروم کرد. این دو عامل، در انفعال پیش آمده بین شهروندان و یاس و دلسردی آنها از حضور در انتخابات بسیار برجسته و عیان است.
سناریوی دشمن برای کاهش مشارکت
بهرغم این نظر، امام جمعه موقت قزوین، کاهش مشارکت مردم در انتخابات را سناریوی استکبار و عناصر ضد انقلاب میداند و بر این باور است که: «دشمن با تمام ابزار و توان به دنبال اثرگذاری بر روی انتخابات و کاهش مشارکت مردم در این رویداد سرنوشتساز است.»
حجتالاسلام سیدمهدی خضری میگوید: «آتش سنگین فتنه بر روی مردم از طریق رسانههای دشمن آغاز شده و اگر در برابر این آتش عقبه و بمباران رسانهای بیدار و آگاه نباشیم ضربهای سخت و کاری را باید متحمل شویم.»
وی با تاکید بر اینکه، ایجاد خط تفرقه، تخریب چهرههای انقلاب و همچنین عدم مشارکت مردم در انتخابات سه حربه دشمن در هفته پیشرو است و نباید اجازه دهیم این حربه در روزهای نزدیک به انتخابات به نتیجه دلخواه دشمن برسد؛ میافزاید: سازمان مجاهدین اعلام کرده که برنامه اول آنها تلاش برای مشارکت حداقلی مردم در انتخابات است و مرحله دوم هم ایجاد جنگ داخلی در ایران، اما انشاءا… با تلاش شبانهروزیِ عموم مردم و جبهه انقلاب، انتخابات مایه سرشکستگی استکبار خواهد شد.»
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه، باید تمام ظرفیت و امکانات خود را در این هفته بسیج کنیم و هر چه داریم پای کار بیاوریم و این هفته، هفته آبرو خرج کردن است؛ تصریح میکند: این هفته، هفته ویژهای است و هفته «شب عملیات» است و باید بیشتر با مردم صحبت کنیم، کمتر باید دورهمی داشته باشیم و شبانهروز باید با مردم صحبت کنیم. بعد از مناظرات، معلوم نیست جلسات دورهمی لازم باشد، اما صحبت با مردم برای تشویق آنها به حضور در انتخابات لازم و ضروری است.
با این همه، یک جامعهشناس نگاهی متفاوت از فعالان سیاسی درباره علت کاهش تمایل مردم به مشارکت در انتخابات دارد. فرشته سیدجوادی به «فروردین امروز» میگوید: درصد مهمی از مردم به این باور رسیدهاند که شرکت یا شرکت نکردن در انتخابات، تاثیر چندانی در زندگی، معیشت، اقتصاد و آینده آنها ندارد که به باور این افراد، اگر قرار بود اتفاقی رخ دهد و یا تحولی در زندگیشان ایجاد شود پس از مشارکت حداکثری در انتخاباتهای گذشته از جمله انتخابات سال۱۳۹۶ باید روی میداد، نه آنکه در چهار سال گذشته فقیرتر و تنگنای زندگی بر آنها بیشتر شود.
وی میافزاید: علت دوم را باید در تعمیق شکاف اعتماد بین حاکمیت و مردم دانست. افزایش این شکاف که در سالهای اخیر در نتیجه رخدادهای مختلف صورت گرفته، عملا سبب دوری بخش قابل توجهی از مردم از مشارکت در فرآیندهایی چون انتخابات شده است. این مساله را نمیتوان نادیده گرفت که متاسفانه اعتماد دیر به دست میآید و زود از دست میرود.
عدم تحقق وعدهها، زمینهساز کاهش آرا
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه، کاهش اعتماد مردم به دولت، از بیعملی مسئولان و بیتوجهی به وعدههای داده شده و مطالبات عمومی سرچشمه میگیرد؛ اضافه میکند: درست است که دایره تنگ حضور کاندیداهای مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت در انتخابات، سبب کاهش حضور مردم میشود، اما نه آنگونه که الان حدود ۶۰درصد از مردم بگویند در انتخابات شرکت نمیکنند که این مساله را باید در این نکته دید که هر آنچه وعده شنیده بودند، نه تنها عملی نشد بلکه شرایطی کاملا متضاد با آنچه توقع داشتند، در طول چهارسال گذشته پیش آمد.
سیدجوادی در عین حال تاکید میکند: مردم صاحب تحلیل هستند و شرایط را درک میکنند. تحریم و کرونا و پیامدهای آنها را هم میفهمند، اما نمیتوانند از بیعملی مسئولان برای گرهگشایی از زندگی و معیشت و اقتصاد خودشان هم بگذرند.
وی همچنین خاطرنشان میکند: مردم هیچگاه توقع زیادی از دولت یا حاکمیت ندارند. فقط کافی است مطالباتشان از سوی مسئولان جدی گرفته شود و گره ناامیدی از روزگارشان برداشته شود تا مثل همیشه پای نظام بایستند و از هیچ همراهی برای تقویت و توسعه کشور دریغ نکنند.
برخی تحلیلگران معتقدند در هفته منتهی به بیست و هشتم خردادماه، زمان برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آغاز فعالیتهای تبلیغاتی کاندیداهای شوراهای شهر و روستا و همچنین تغییر رویکرد محتمل درصدی از رای دهندگان خاکستری در نتیجه مناظره سوم، ممکن است بر شور انتخابات بیفزاید و میزان مشارکت عمومی را اضافه کند، اما به نظر میرسد تکرار انتخابات چهارسال پیش و مشارکت ۹۰/۸۲درصدی قزوینیها در این انتخابات، دور از دسترس خواهد بود، گرچه این احتمال نیز وجود دارد که اگر تغییر محسوسی روی دهد؛ خط نمودار نظرسنجیها، میزان مشارکت را تا حدود ۴۵درصد افزایش دهد. موضوعی که البته «چشمِ امید» بسیاری از اصولگرایان بدان دوخته شده است.