حالا دیگر آمار مبتلایان به کرونا به مانند تورم، لحظهای شده و به تعبیر دستاندرکاران بهداشت، آسانسوری شده است و الحق در واژهسازی تبحری است که در عملگرایی نیست؛ یعنی اگر بشنوید که در هنگام تهیه گزارش روزانه ۱۳۷بیمار جدید در قزوین پذیرش میشود، در روزهای بعد این رقم را بیشترش کنید، نه کمتر؛ اما تصمیمگیران، مقصر این سونامی را به پای مردم میگذارند که شال و کلاه کردند و عازم سفرهای نوروزی شدند؛ حتی حبیبی، جانشین ستاد مبارزه با کرونا استان قزوین بر این عوامل تاکید کرد و انگشت اتهام را به سمت مردم نشانه گرفت؛ اما سهم مردم در این بحران سنگینتر است یا سیاستگذاران؟!
چند روز پیش بود که حریرچی، معاون وزیر بهداشت از اصرار وزارتخانه مبنی بر برقراری محدودیتها در روزهای نوروز گفت که با مخالفت اعضای ستاد کرونای کشور روبهرو شد؛ اما با همه اینها باز مقصر در اوجگیری آسانسوری کرونا مردم شناخته شدند.
این در حالی است که یک جامعهشناس در قزوین چندان به این مقصرانگاریها اعتقادی ندارد و از دریچه دیگر به علل تشدید بحران کرونا مینگرد.
لیلی حاجیآقایی، عضو هیات علمی دانشگاه در مورد واکاوی این بحران به «فروردین امروز» میگوید: به دنبال مقصر گشتن یک نگاه پرغلط و تقلیلگرایانه است؛ چون در رخداد یک بحران، عوامل بیشماری مداخلهگر هستند. مردم و مسئولان باید متوجه شوند که کرونا به صورت پیک، بالا و پایین دارد و موجبندی و تقسیمبندی میشود باید بفهمیم که این ویروس سیکلدار است و از ما برنامه میخواهد. مثلا رئیس جمهور در ۷فروردین بگوید به نظر من اصلا پیک کرونا تمام شده است و حریرچی معاون وزیر بهداشت ۱۸فروردین میگوید قبلا وضعیت آسانسوری بوده است و الان موشکی است و روزانه ۶۰۰تا مرگ داریم.
او ادامه میدهد: این ادبیاتی که سیاسیون در کرونا دارند، حکایت سیاست است و از علم بهداشت خبری نیست؛ چون یکی از ویژگیهای علم بیطرف بودن است؛ مثلا وزیر بهداشت تبدیل به سلبریتی سیاسی شده است، مدام جملاتی که درخور وزارت نیست میگوید. با ادبیات ملتمسانه میخواهد مردم مسافرت نروند، ادبیات وزیر باید به استناد اقتدار و قانون باشد.
او معتقد است وقتی نحوه مواجهه دولتها عقلانی نباشد و منطبق با توصیه سیاسی باشد، شهروندان به حال خود رها شده باشند، در حقیقت اعتماد مردم به مسئولان نهادها کمرنگ میشود.
حاجیآقایی در پاسخ به این سئوال که آیا با این شرایط مسئولیتی برای مردم قائل هستید، چنین پاسخ میدهد: معتقدم همه در جامعه به فراخور اینکه در چه جایگاهی قرار داریم، مسئولیت داریم؛ البته ساختار سیاسی و بهداشتی ما در مساله کرونا، برنامه مدونی ندارد و جز تعطیلی مدارس و دانشگاه و جریمه خودروها برنامه خاصی دیده نشده؛ بنابراین وقتی مردم ببینند همه امور، حتی مدیریت کرونا سیاستزده است، به نافرمانی مدنی دست میزنند؛ مثلا یکی ماسک نمیزند و یکی هم در خانه نمیماند و عمدا به سفر میرود یا یک نفر فاصله اجتماعی را رعایت نمیکند.
او ادامه میدهد: سرمایه اجتماعی در واقع میزان روابط بین مردم و گروهها و بین مردم و مسئولان، تداوم این روابط، اعتماد بین این اجزا و کنشهای ارتباطی است؛ اما درحال حاضر در جامعهای که سرمایه اجتماعی رتبه پایینی دارد، یک نوع بی تفاوتی وجود دارد؛ در واقع مردم کرخت شدند و نسبت به هم بیمسئولیت.
البته چندی پیش، وزارت اقتصاد، وضعیت سرمایه اجتماعی در استانهای کشور را در سال۹۶ منتشر کرده بود و در این گزارش شاخص اجتماعی، استانهای هرمزگان، مازندران و همدان در کفه بالا و استانهای قزوین، اصفهان و سمنان در کفه پایین شاخص قرار داشتند.
از دید بانک جهانی، بدون سرمایه اجتماعی، طی کردن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و مشکل است؛ در واقع تشکیل شبکههای اجتماعی و انسجامیافته وقتی رخ میدهد که افراد جامعه بههم اعتماد داشته و به یکدیگر احترام بگذارند. از نظر صاحبنظران این مساله میتواند تاثیر مستقیمی بر روی رفاه یک کشور داشته باشد.
حاجیآقایی هم با اشاره به مقوله سرمایه اجتماعی میگوید: وقتی عدالت اجتماعی و توزیع امکانات برابری نباشد و توزیع فرصتها عادلانه نباشد، شکاف بیشتر میشود و هرچقدر تصمیمسازان هشدار بدهند، کشتهشدهها به ۶۰۰نفر میرسد، مردم توجهی نمیکنند، پس لازمهاش این است که قوانین و اقتدار عقلانی بر جامعه حکمفرما باشد تا مردم هم مسئولیتپذیر شوند.
این عضو هیات علمی دانشگاه بر این باور است تا زمانی که دولتها، مردم را با خود بیگانه بدانند، امکان ندارد که مردم به فرامین گوش دهند، حالا میخواهد این فرامین بهداشتی باشد یا اقتصادی و… .