حالا تمام آن چیزی که برای نسرین باقی مانده یک مادر و پدر سالمند است، با اینکه خودشان نیازمند مراقبتهای سالمندی هستند؛ اما با تمام وجود از دخترشان مراقبت میکنند.
صحبت کردن با نسرین کار چندان سادهای نبود، با تمام سختیهایی که برایش داشت راضی به درد و دل کردن شد تا کمی از مشکلات زنانهاش بگوید و از سنگینی باری که بر قلبش به جا مانده کم کند.
او استرس را عامل بیماریاش می داند و در این باره به «فروردین امروز» میگوید: از وقتی ازدواج کردم دچار استرس و شکهای عصبی شدم. اوایل ازدواجمان وضعیت مالی مطلوبی نداشتیم، آن قدر در زندگیام قناعت کردم و کم کم پول پس انداز کردم که در عرض دو سال توانستیم خانهدار شویم.
تا قبل آن، داشتن خانه برایمان رویایی دست نیافتنی بود؛ اما به محض اینکه خانه دار شدیم، متوجه شدم هیچ رویایی نیست که نتوان آن را بهدست آورد. پس از مسکن نوبت به خودروی شخصی بود، به قدری در خرج و مخارجهایم مدیریت داشتم که گاهی یادم میرفت من یک زن هستم و گاهی باید ناخنی سوهان بکشم و طنازی کنم.
او ادامه میدهد: همچون همسرم، مردانه برای زندگی ام جنگیدم و آن را ساختم تا اینکه درست در سالهایی که باید نتیجه دست رنجم را میدیدم، روزگار دیگر با من نساخت. ضعف شدید بدنی و گز گز دست و پاهایم مرا راهی بیمارستان کرد و حالا شدهام یک ام اسی ویلچری.
نسرین، به روحیه ضعیف بیماران ام اسی اشاره میکند و در این باره میگوید: این نوع بیماران را باید بیشتر درک کرد؛ چراکه در عرض مدت زمان کوتاهی دچار ناتوانی میشوند و هضم این ماجرا برایشان بسیار سخت میشود. من که تا به امروز نتوانستهام این ماجرا را هضم کنم. پس از گذشت شش ماه همسرم نیز تقاضای طلاق داد و به دلیل وضعیت جسمانی بد و درخواست عدم تمکین مهریهام تمام و کمال پرداخت نشد.
او ادامه میدهد: هفتهای یک روز فرزندانم را میبینم و دوری از خانواده برایم دردناکتر از درد جسمانی ام است. در حال حاضر نزد مادر زندگی میکنم و آنها از من نگهداری میکنند. تلاشهای بسیاری کردهام تا از حالت افسردگی خارج شوم؛ اما تمام بلاهایی که بر سرم آمده هر روز در ذهنم مرور می شود و با خودم میگویم اگر همسرم دچار بیماری میشد هیچ گاه او را ترک نمیکردم.
زهرا دختر ۲۴ساله ای است که برخلاف سن کمی که دارد، دچار سرطان سینه شده، برای طی درمان مجبور به ساکشن سینه سمت راست خود شده و دوره نقاهت بیماری را گذرانده است.
او به فروردین امروز میگوید: همیشه فکر میکردم زیباترین دختر طایفه خود هستم و آن را امتیازی میدانستم، تا اینکه در دوره تحصیلات دانشگاه متوجه شدم به سرطان سینه مبتلا هستم؛ اما این بیماری باعث شد حتی چند تن از دوستان صمیمیام، با من قطع رابطه کنند و تنها شدم.
او ادامه میدهد: قبل از بروز بیماری با پسری آشنا شدهبودم که قرار بود ازدواج کنیم، او هم مرا تنها گذاشت و یکی از دلایلش این بود که در این وضعیت اقتصادی، جیب و حساب بانکیاش کفاف زندگی با یک بیمار سرطانی را نمیدهد.
البته زهرا به بعد درمانی بیماریاش هم نقد دارد؛ آنجاکه تاکید میکند نظام پزشکی در خصوص تشخیص سرطان سینه در بانوان کم سن و سال نیاز به تخصص بیشتری دارد.
او در این باره میافزاید: تا تشخیص نهایی سرطان در بدنم، زمان زیادی صرف شد و زمانی سرطان تشخیص داده شد که کار از کار گذشتهبود. پزشکان بسیاری در مورد بیماری من تشخیصهای نادرست دادند.
به گفته زهرا، باید اطلاع رسانی شود که سرطان سینه مخصوص زنان بالای ۵۰سال نیست و حتی سرطان با دیدن غده نمایان نمیشود.
بیتوجهی به کیفیت زندگی
کارشناسان براین باورند که مشاوره توانبخشی بیماران سرطانی باید همزمان با اقدامات طبی آغاز شود؛ چون به اندازه درد جسمی، درد روانی نیز تولید میشود و اگر فرد این شرایط را خوب مدیریت نکند، دچار افسردگی، تنش و آشفتگی در روابط خانوادگی و اجتماعی میشود.
با وجود این، برخی متخصصان، این بخش مهم از درمان را نادیده میگیرند؛ حتی به یادشان نمیافتد که بیمار به لحاظ روانی در چه وضعیتی قرار دارد.
البته کارشناسان، دلیل این بیتوجهی را در سیستم آموزشی جست و جو میکنند. این درحالی است که بیتوجهی به این مقوله مهم از درمان، نهتنها بیمار و خانوادهاش را با تاثیرات روانی بدی مواجه میکند؛ بلکه باعث افزایش هزینه و طول درمان میشود.
در این بین، یک روانشناس در استان قزوین معتقد است در کنار توجه ویژه به مسائل درمانی زنانی که به بیماریهای خاص مبتلا میشوند، مسائل جنسی این افراد نادیده گرفته میشود.
او استرس را عامل بیماریاش می داند و در این باره به «فروردین امروز» میگوید: از وقتی ازدواج کردم دچار استرس و شکهای عصبی شدم. اوایل ازدواجمان وضعیت مالی مطلوبی نداشتیم، آن قدر در زندگیام قناعت کردم و کم کم پول پس انداز کردم که در عرض دو سال توانستیم خانهدار شویم.
تا قبل آن، داشتن خانه برایمان رویایی دست نیافتنی بود؛ اما به محض اینکه خانه دار شدیم، متوجه شدم هیچ رویایی نیست که نتوان آن را بهدست آورد. پس از مسکن نوبت به خودروی شخصی بود، به قدری در خرج و مخارجهایم مدیریت داشتم که گاهی یادم میرفت من یک زن هستم و گاهی باید ناخنی سوهان بکشم و طنازی کنم.
او ادامه میدهد: همچون همسرم، مردانه برای زندگی ام جنگیدم و آن را ساختم تا اینکه درست در سالهایی که باید نتیجه دست رنجم را میدیدم، روزگار دیگر با من نساخت. ضعف شدید بدنی و گز گز دست و پاهایم مرا راهی بیمارستان کرد و حالا شدهام یک ام اسی ویلچری.
نسرین، به روحیه ضعیف بیماران ام اسی اشاره میکند و در این باره میگوید: این نوع بیماران را باید بیشتر درک کرد؛ چراکه در عرض مدت زمان کوتاهی دچار ناتوانی میشوند و هضم این ماجرا برایشان بسیار سخت میشود. من که تا به امروز نتوانستهام این ماجرا را هضم کنم. پس از گذشت شش ماه همسرم نیز تقاضای طلاق داد و به دلیل وضعیت جسمانی بد و درخواست عدم تمکین مهریهام تمام و کمال پرداخت نشد.
او ادامه میدهد: هفتهای یک روز فرزندانم را میبینم و دوری از خانواده برایم دردناکتر از درد جسمانی ام است. در حال حاضر نزد مادر زندگی میکنم و آنها از من نگهداری میکنند. تلاشهای بسیاری کردهام تا از حالت افسردگی خارج شوم؛ اما تمام بلاهایی که بر سرم آمده هر روز در ذهنم مرور می شود و با خودم میگویم اگر همسرم دچار بیماری میشد هیچ گاه او را ترک نمیکردم.
زهرا دختر ۲۴ساله ای است که برخلاف سن کمی که دارد، دچار سرطان سینه شده، برای طی درمان مجبور به ساکشن سینه سمت راست خود شده و دوره نقاهت بیماری را گذرانده است.
او به فروردین امروز میگوید: همیشه فکر میکردم زیباترین دختر طایفه خود هستم و آن را امتیازی میدانستم، تا اینکه در دوره تحصیلات دانشگاه متوجه شدم به سرطان سینه مبتلا هستم؛ اما این بیماری باعث شد حتی چند تن از دوستان صمیمیام، با من قطع رابطه کنند و تنها شدم.
او ادامه میدهد: قبل از بروز بیماری با پسری آشنا شدهبودم که قرار بود ازدواج کنیم، او هم مرا تنها گذاشت و یکی از دلایلش این بود که در این وضعیت اقتصادی، جیب و حساب بانکیاش کفاف زندگی با یک بیمار سرطانی را نمیدهد.
البته زهرا به بعد درمانی بیماریاش هم نقد دارد؛ آنجاکه تاکید میکند نظام پزشکی در خصوص تشخیص سرطان سینه در بانوان کم سن و سال نیاز به تخصص بیشتری دارد.
او در این باره میافزاید: تا تشخیص نهایی سرطان در بدنم، زمان زیادی صرف شد و زمانی سرطان تشخیص داده شد که کار از کار گذشتهبود. پزشکان بسیاری در مورد بیماری من تشخیصهای نادرست دادند.
به گفته زهرا، باید اطلاع رسانی شود که سرطان سینه مخصوص زنان بالای ۵۰سال نیست و حتی سرطان با دیدن غده نمایان نمیشود.
بیتوجهی به کیفیت زندگی
کارشناسان براین باورند که مشاوره توانبخشی بیماران سرطانی باید همزمان با اقدامات طبی آغاز شود؛ چون به اندازه درد جسمی، درد روانی نیز تولید میشود و اگر فرد این شرایط را خوب مدیریت نکند، دچار افسردگی، تنش و آشفتگی در روابط خانوادگی و اجتماعی میشود.
با وجود این، برخی متخصصان، این بخش مهم از درمان را نادیده میگیرند؛ حتی به یادشان نمیافتد که بیمار به لحاظ روانی در چه وضعیتی قرار دارد.
البته کارشناسان، دلیل این بیتوجهی را در سیستم آموزشی جست و جو میکنند. این درحالی است که بیتوجهی به این مقوله مهم از درمان، نهتنها بیمار و خانوادهاش را با تاثیرات روانی بدی مواجه میکند؛ بلکه باعث افزایش هزینه و طول درمان میشود.
در این بین، یک روانشناس در استان قزوین معتقد است در کنار توجه ویژه به مسائل درمانی زنانی که به بیماریهای خاص مبتلا میشوند، مسائل جنسی این افراد نادیده گرفته میشود.
زهرا مدبر، به «فروردین امروز» میگوید: متاسفانه در مورد افرادی که به بیماریهای خاص دچار هستند،معمولاً مسائل جنسی آنها نادیده گرفته میشود، به دلیل اینکه متخصصان به درمان نشانههای بیماری اصلی در این افراد اکتفا میکنند و به مسائل عاطفی و جنسی و روابط زوجها توجه نمیکنند، در نتیجه بیماران هم به خود این اجازه را نمیدهند که مشکلات جنسی خود را با پزشک معالجشان در میان بگذارند.
او ادامه میدهد: مثلا فردی که با بیماری ام اس، آرتروز، روماتیسم، دیابت، فشارخون، سرطان، ناراحتی قلبی و با بیماریهایی از این قبیل دست و پنجه نرم میکند معمولا فقط باید شکرگزار باشد که بیماریاش تحت کنترل درآمده و به قول معروف فقط خدا را شکر کند که زنده است حالا اینکه کیفیت زندگیاش چگونه است کمتر بها داده میشود.
مدبر ادامه میدهد: بیشتر زنانی که مبتلا به بیماریهای خاص هستند، اختلالات جنسی را تجربه میکنند و نباید در این خصوص خجالت بکشند و از روی شرم و حیا سکوت کنند. آنها باید بدانند چه مسائلی ممکن است بر اثر بیماری برایشان بوجود بیاید و این حق آنها است که از متخصصشان در زمینه داشتن رابطه جنسی موفق، مشاوره بخواهند. تنها زنده بودن کافی نیست و کیفیت زندگی هم مهم است.
هرچند روانشناسان بر بازیابی روحی مبتلایان به سرطان تاکید میکنند؛ چه اینکه بیتوجهی به این موضوع فرد را با اختلالات روحی رو به رو میکند؛ اما مقامات دولتی در این حوزه بهداشت و درمان تنها بعد جسمی را مد نظر قرار دارند.
آنگونه که سولماز فرخ زاد، مسئول برنامه ثبت سرطان دانشگاه علوم پزشکی قزوین میگوید: درحال حاضر سه سرطان معده، پستان و کولورکتال ( روده برزگ و مقعد) شایعترین سرطانها درمردان و زنان استان است.
او ادامه میدهد: برای توجه بیشتر به معاینات سینه دربین زنان میانسال، گروه سلامت، جمعیت و خانواده معاونت بهداشتی تحت نظارت معاون فنی مرکز بهداشت استان برنامهای تدوین کرده و به مراکز خدمات جامع سلامت استان ابلاغ میشود.
مسئول برنامه ثبت سرطان دانشگاه علوم پزشکی قزوین میافزاید: درهمین راستا تا زمان تکمیل و تجهیز مرکز غربالگری و تشخیص زودهنگام سرطانهای دانشگاه، برنامه کلینیک تخصصی بیمارستان ولایت برای ارجاع افراد مشکوک به سرطان سینه از سطح مراکز خدمات جامع سلامت توسط معاونت درمان برنامه ریزی میشود.
آمارها حاکی از آن است که حدود ۳۵درصد از جمعیت زنان دچار بیماریهای خاص زنان همچون سرطان سینه، رحم و… هستند و در طی ۵سال اخیر روند افزایشی قابل توجهی داشتهاست؛ البته آنگونه که مقامات بهداشت درسال ۹۶ اعلام کردهاند، در حال حاضر هر دو روز یک زن قزوینی به سرطان سینه مبتلا میشود و رتبه سرطان سینه در استان از رتبه چهارم در سال ۹۴، به رتبه سوم در سال ۹۵ رسیده است؛ اما با این همه، در زمینه بازتوانی و بازیابی روحی و روانی این بیماران و بازگشت به چرخه عادی زندگی خانوادگی و زناشویی چارهای اندیشیده نشده و تنها بعد جسمی آن دیده شدهاست.
او ادامه میدهد: مثلا فردی که با بیماری ام اس، آرتروز، روماتیسم، دیابت، فشارخون، سرطان، ناراحتی قلبی و با بیماریهایی از این قبیل دست و پنجه نرم میکند معمولا فقط باید شکرگزار باشد که بیماریاش تحت کنترل درآمده و به قول معروف فقط خدا را شکر کند که زنده است حالا اینکه کیفیت زندگیاش چگونه است کمتر بها داده میشود.
مدبر ادامه میدهد: بیشتر زنانی که مبتلا به بیماریهای خاص هستند، اختلالات جنسی را تجربه میکنند و نباید در این خصوص خجالت بکشند و از روی شرم و حیا سکوت کنند. آنها باید بدانند چه مسائلی ممکن است بر اثر بیماری برایشان بوجود بیاید و این حق آنها است که از متخصصشان در زمینه داشتن رابطه جنسی موفق، مشاوره بخواهند. تنها زنده بودن کافی نیست و کیفیت زندگی هم مهم است.
هرچند روانشناسان بر بازیابی روحی مبتلایان به سرطان تاکید میکنند؛ چه اینکه بیتوجهی به این موضوع فرد را با اختلالات روحی رو به رو میکند؛ اما مقامات دولتی در این حوزه بهداشت و درمان تنها بعد جسمی را مد نظر قرار دارند.
آنگونه که سولماز فرخ زاد، مسئول برنامه ثبت سرطان دانشگاه علوم پزشکی قزوین میگوید: درحال حاضر سه سرطان معده، پستان و کولورکتال ( روده برزگ و مقعد) شایعترین سرطانها درمردان و زنان استان است.
او ادامه میدهد: برای توجه بیشتر به معاینات سینه دربین زنان میانسال، گروه سلامت، جمعیت و خانواده معاونت بهداشتی تحت نظارت معاون فنی مرکز بهداشت استان برنامهای تدوین کرده و به مراکز خدمات جامع سلامت استان ابلاغ میشود.
مسئول برنامه ثبت سرطان دانشگاه علوم پزشکی قزوین میافزاید: درهمین راستا تا زمان تکمیل و تجهیز مرکز غربالگری و تشخیص زودهنگام سرطانهای دانشگاه، برنامه کلینیک تخصصی بیمارستان ولایت برای ارجاع افراد مشکوک به سرطان سینه از سطح مراکز خدمات جامع سلامت توسط معاونت درمان برنامه ریزی میشود.
آمارها حاکی از آن است که حدود ۳۵درصد از جمعیت زنان دچار بیماریهای خاص زنان همچون سرطان سینه، رحم و… هستند و در طی ۵سال اخیر روند افزایشی قابل توجهی داشتهاست؛ البته آنگونه که مقامات بهداشت درسال ۹۶ اعلام کردهاند، در حال حاضر هر دو روز یک زن قزوینی به سرطان سینه مبتلا میشود و رتبه سرطان سینه در استان از رتبه چهارم در سال ۹۴، به رتبه سوم در سال ۹۵ رسیده است؛ اما با این همه، در زمینه بازتوانی و بازیابی روحی و روانی این بیماران و بازگشت به چرخه عادی زندگی خانوادگی و زناشویی چارهای اندیشیده نشده و تنها بعد جسمی آن دیده شدهاست.
فریبا قاسمی