با قدردانی از زحمات هیات تکواندو و متولیان ورزش باید صادقانه بگوییم که بخش عمدهای از موفقیتهای جوانانی مانند مهدی جلالی؛ از استعداد، پشتکار و زحمات قهرمانان و ورزشکاران نشأت گرفته است و کمتر مورد حمایت فنی مادی و معنوی قرار میگیرند.
با توجه به مزیت و استعداد ذاتی که ورزشکاران هماستانی در رشتههای رزمی مانند کاراته و تکواندو و… دارند باید هرچه زودتر طرح ویژه استعدادیابی و حمایت از این قهرمانان در دستور کار قرار بگیرد.
باید از بودجه و اعتبار اندکی که در حوزه ورزش اختصاص مییابد، نهایت استفاده را برد و با رابطه بازی و پیگیری تفکرات خاص بهدنبال منافع شخصی نرفت. در این سالها شاهد بودیم که چگونه مبالغ و اعتبارات ورزشی در رشتههایی هزینه شده که کوچکترین مزیتی در استان قزوین ندارند.
تهیه و تدوین طرح جامعهای برای حمایت از رشتههای انفرادی مانند کاراته و تکواندو و… امروز اولویت اصلی ورزش استان قزوین است.
دوم؛ پس از چند سال که از تولد باشگاه کاسپین قزوین گذشته است، هنوز آینده این باشگاه در هالهای از ابهام قرار دارد. اولویت و تمرکز باشگاه در چند فصل گذشته حمایت از رشته فوتبال بودهاست؛ رشتهای که نسبت به سایر ورزشها استعداد کمتری در آن داریم؛ اما با این وضعیت باید با واقعیات ورزشی هم در این زمینه کنار بیاییم. امروز فوتبال، ورزش اول جهان است که توجه و هیجان بالایی دارد و با بسیاری از رشتهها قابل قیاس نیست. باوجود این متاسفانه در قزوین به غیر از چند تک ستاره، فروغ چندانی در این رشته نداریم. با این کمبودها و سوءمدیریتها و تاریخچه این رشته در قزوین، به این نتیجه میرسیم که برای موفقیت حداقل در سطح میانی کشور، هنوز راه طولانی در پیش داریم.
کمتر از ۲ماه مانده به آغاز مسابقات مانند چند فصل گذشته، تیم فوتبال کاسپین اندر خم یک کوچه است. اهالی ورزش منتظر هستند تا ببینند تکلیف این باشگاه در تیمداری در فوتبال چه میشود و کمتر سرنوشت این تیم را به اما و اگر بسپارند. به قول یک ضربالمثل قدیمی، مرگ یکبار و شیون یکبار.
اگر میخواهیم تیمداری کنیم، این شیوه هر ساله جواب نمیدهد. اگر تصمیم به تیمداری است، حداقل حرفهایتر از گذاشته اقدام کنیم تا شاید در این فصل رستگار شویم.
فرصت محدود است و درد چندین ساله این باشگاه هنوز ادامه دارد. متاسفانه هنوز متولی و صاحب اصلی این باشگاه مشخص نیست که حرف اول و آخر را بزند و جماعتی را از بلاتکلیفی در بیاورد.
با توجه به مزیت و استعداد ذاتی که ورزشکاران هماستانی در رشتههای رزمی مانند کاراته و تکواندو و… دارند باید هرچه زودتر طرح ویژه استعدادیابی و حمایت از این قهرمانان در دستور کار قرار بگیرد.
باید از بودجه و اعتبار اندکی که در حوزه ورزش اختصاص مییابد، نهایت استفاده را برد و با رابطه بازی و پیگیری تفکرات خاص بهدنبال منافع شخصی نرفت. در این سالها شاهد بودیم که چگونه مبالغ و اعتبارات ورزشی در رشتههایی هزینه شده که کوچکترین مزیتی در استان قزوین ندارند.
تهیه و تدوین طرح جامعهای برای حمایت از رشتههای انفرادی مانند کاراته و تکواندو و… امروز اولویت اصلی ورزش استان قزوین است.
دوم؛ پس از چند سال که از تولد باشگاه کاسپین قزوین گذشته است، هنوز آینده این باشگاه در هالهای از ابهام قرار دارد. اولویت و تمرکز باشگاه در چند فصل گذشته حمایت از رشته فوتبال بودهاست؛ رشتهای که نسبت به سایر ورزشها استعداد کمتری در آن داریم؛ اما با این وضعیت باید با واقعیات ورزشی هم در این زمینه کنار بیاییم. امروز فوتبال، ورزش اول جهان است که توجه و هیجان بالایی دارد و با بسیاری از رشتهها قابل قیاس نیست. باوجود این متاسفانه در قزوین به غیر از چند تک ستاره، فروغ چندانی در این رشته نداریم. با این کمبودها و سوءمدیریتها و تاریخچه این رشته در قزوین، به این نتیجه میرسیم که برای موفقیت حداقل در سطح میانی کشور، هنوز راه طولانی در پیش داریم.
کمتر از ۲ماه مانده به آغاز مسابقات مانند چند فصل گذشته، تیم فوتبال کاسپین اندر خم یک کوچه است. اهالی ورزش منتظر هستند تا ببینند تکلیف این باشگاه در تیمداری در فوتبال چه میشود و کمتر سرنوشت این تیم را به اما و اگر بسپارند. به قول یک ضربالمثل قدیمی، مرگ یکبار و شیون یکبار.
اگر میخواهیم تیمداری کنیم، این شیوه هر ساله جواب نمیدهد. اگر تصمیم به تیمداری است، حداقل حرفهایتر از گذاشته اقدام کنیم تا شاید در این فصل رستگار شویم.
فرصت محدود است و درد چندین ساله این باشگاه هنوز ادامه دارد. متاسفانه هنوز متولی و صاحب اصلی این باشگاه مشخص نیست که حرف اول و آخر را بزند و جماعتی را از بلاتکلیفی در بیاورد.
امیر رجبی