باوجود اینکه از یک استادیوم نسبتا استاندارد در شمال شهر برخوردار هستیم و یک تیم هم در لیگ دسته دوم فوتبال کشور داریم؛ اما هیچگاه تعداد تماشاگران در بازیهای کاسپین در ورزشگاه ۱۵هزار نفری به عدد ۱۰۰هم نرسیده است!در حالیکه در بسیاری از شهرهای کشور هنگامی که کاسپین میهمان است، تماشاگران با تعصب و حرارت با حضور در استادیوم تیم مورد علاقه خود را تشویق میکنند.
هفته پیش بود که کاسپین میهمان تیم «شهدای بابلسر» بود و تماشاگران بابلی استقبال خوبی داشتند؛ حتی دقایقی به داخل زمین هم آمدند.
به نظر میرسد نتایج تیمها و عملکرد باشگاهداری حرفهای در ورزش مانند فوتبال باعث شدهاست درکل قزوینیها تعلق خاطری به تیمهایی مانند کاسپین نداشتهباشند و اگر راهکاری منطقی برای آشتی تماشاگران اندیشیده نشود هرچقدر هم که موفق باشیم، تاثیری در افزایش غرور و همراهی قزوینیها نخواهد داشت.
بیتردید اطلاعرسانی حرفهای و مشارکت دادن هواداران در تصمیمات باشگاه، حس تعلق و همبستگی را بین قزوینیها و هواداران فوتبال بیشتر خواهد کرد. ایندرحالی است که پس از سالها تیمداری هنوز قزوینیها،حتی هم استانیها، کاسپین را تیمی بومی به حساب نمیآورند و این معضل اساسی است. برعکس فوتبال با هزینههای سنگینش، فوتسال و والیبال رشتههایی تماشاگرپسندتر هستند؛ البته حضور تیم والیبال شهرداری قزوین در لیگ دسته اول والیبال کشور کمی تماشاگران و علاقهمندان را به خود جلب کردهاست.
در این باشگاه تشکیل کانون هواداران و ارتباط با آنها میتواند بسیار راهگشا باشد، ضمن اینکه پتانسیل بالای شهرداری قزوین هم میتواند در جلب و جذب تماشاگران و هواداران بسیار موثر باشد.
کلام آخر اینکه تماشاگران و هواداران سرمایههای اصلی ورزش قهرمانی هستند و اگر مانند چندسال گذشته به این فاکتور مهم بیتوجه باشیم، روند معیوب تیمداری و باشگاهداری در استان قزوین ادامه پیدا میکند؛ چراکه هرجا افکار عمومی پرسش نکند، شاهد اشتباهات فاحش و حیف و میل بیتالمال خواهیم بود و سریال شکستها و عدم نتیجهگیری ادامه پیدا میکند.
هفته پیش بود که کاسپین میهمان تیم «شهدای بابلسر» بود و تماشاگران بابلی استقبال خوبی داشتند؛ حتی دقایقی به داخل زمین هم آمدند.
به نظر میرسد نتایج تیمها و عملکرد باشگاهداری حرفهای در ورزش مانند فوتبال باعث شدهاست درکل قزوینیها تعلق خاطری به تیمهایی مانند کاسپین نداشتهباشند و اگر راهکاری منطقی برای آشتی تماشاگران اندیشیده نشود هرچقدر هم که موفق باشیم، تاثیری در افزایش غرور و همراهی قزوینیها نخواهد داشت.
بیتردید اطلاعرسانی حرفهای و مشارکت دادن هواداران در تصمیمات باشگاه، حس تعلق و همبستگی را بین قزوینیها و هواداران فوتبال بیشتر خواهد کرد. ایندرحالی است که پس از سالها تیمداری هنوز قزوینیها،حتی هم استانیها، کاسپین را تیمی بومی به حساب نمیآورند و این معضل اساسی است. برعکس فوتبال با هزینههای سنگینش، فوتسال و والیبال رشتههایی تماشاگرپسندتر هستند؛ البته حضور تیم والیبال شهرداری قزوین در لیگ دسته اول والیبال کشور کمی تماشاگران و علاقهمندان را به خود جلب کردهاست.
در این باشگاه تشکیل کانون هواداران و ارتباط با آنها میتواند بسیار راهگشا باشد، ضمن اینکه پتانسیل بالای شهرداری قزوین هم میتواند در جلب و جذب تماشاگران و هواداران بسیار موثر باشد.
کلام آخر اینکه تماشاگران و هواداران سرمایههای اصلی ورزش قهرمانی هستند و اگر مانند چندسال گذشته به این فاکتور مهم بیتوجه باشیم، روند معیوب تیمداری و باشگاهداری در استان قزوین ادامه پیدا میکند؛ چراکه هرجا افکار عمومی پرسش نکند، شاهد اشتباهات فاحش و حیف و میل بیتالمال خواهیم بود و سریال شکستها و عدم نتیجهگیری ادامه پیدا میکند.
امیر رجبی