بایدهای خانه سالمندان
علی ارباب، کارشناس معماری، ویژگیهای خانه سالمندان را اینگونه توصیف میکند: در این خانهها میبایست به فضای سبز اهمیت زیادی دادهشود. گل و گیاه سنبل زندگی است و میتواند پیران را از رخوت درآورد.
او میافزاید: پنجرهها باید طوری باشد که اشخاص وقتی روی تخت هستند، بتوانند فضای بیرون را ببیند. رنگ دیوارها باید زنده باشد تا حالت بیمارستان به سالمندان دست ندهد و تا جایی که ممکن است از رفتن به ارتفاعات پرهیز شود.
به گفته این کارشناس، حداکثر این خانهها باید دو طبقه باشد و دارای آسانسور و در صورت امکان از اختلاف سطح در یک طبقه نیز پرهیز شود.
ارباب، داشتن فضای گفتمان را ضروری میداند و تاکید میکند: این مراکز باید جایی برای گردهمایی افراد و گفتمان داشتهباشد، آمفی تئاتر برای اجرای برنامههای مختلف و اتاق ملاقات و فضای درمانی و بهداشتی نیز از ضروریات این خانههاست و با اضافهکردن کتابخانهها، تابلو، تلویزیون و سایر وسایل زندگی میتوان حالت صمیمی خانه شخصی به این مراکز داد.
این کارشناس معماری براین باور است که باید سالمندان طبقهبندی شوند؛ برای مثال افراد توانمند نباید در کنار افراد ناتوان باشند باید دارای اتاقهای مختلف باشد تا افراد زمینگیر روی افراد سالم تاثیر مخرب نگذارند.
وی که خود طراح خانه سالمندان جاده کورانه است در خصوص آن مرکز می گوید: در طراحی آنجا به همه این نکات فکر کرده بودم، اما متاسفانه اجرا نشد، چرا که بیشتر اقدامات آنجا به صورت خیریه انجام شد،که این صحیح نمی باشد. به طور مثال وقتی یک شرکت فروش مصالح ساختمانی ، کاشی این مرکز را تقبل می کند، جنس درجه یک را اهدا نمی کند. یا کسی که پذیرفته رایگان نقشه مرکز را اجرا کند ، برایش مقدور نیست همه کارها را به نحو احسن انجام دهد. برای همین دولت باید این هزینه ها را تقبل کند تا مراکز بهتری ساخته شود.
سالم پیر شویم
اما به راستی خانههای سالمندان اینگونهاند؟
حسن حسامی، معاون امور توانبخشی اداره کل بهزیستی استان قزوین، اقدامات خانه سالمندان را در ۳سطح بهداشتی و توانبخشی و توانمندسازی معرفی میکند و به «فروردین امروز» میگوید: سطح بهداشتی شامل بهداشت فردی و عمومی، منعطفسازی دستشویی و حمام و نیز تغذیه سالم و مناسب با توجه به شرایط سالمند است و سطح دوم توانبخشی، شامل توانمندسازی و استفاده از توانایی سالمندان است.
او با اشاره به اینکه سالمندان بیشتر دچار مشکلات روحی فراوان هستند، توانمندسازی را بسیار مهم برمیشمرد و در خصوص اوقات فراغت سالمندان میگوید: با وجود اقدامات صورت گرفته، هنوز هم خیلی عقب هستیم. متاسفانه این مراکز ته خط است و افراد مراجعهکننده یک به یک فوت میکنند. از سویی، همه وظایف برعهده بهزیستی نیست، ارگانها و نهادهای مختلف همچون شهرداری، استانداری و… هم باید اقدام کنند.
به گفته این مقام بهزیستی، درحال حاضر سمنهایی وجود دارند که اوقات شادی برای سالمندان فراهم میکنند؛ اما برای یک زندگی طبیعی برای هر سالمند میبایست ماهیانه حدود بیش از یک میلیون هزینه شود، این درحالی است که بهزیستی فقط پانصد هزار تومان هزینه میکند.
در این بین، حسامی هشدار میدهد که سالهای بین۱۴۳۰-۱۴۲۰ انفجار جمعیت سالمندی است.
او توضیح میدهد: این انفجار یک بحران محسوب میشود و باید برای آن تدابیر لازم را بیندیشیم.
معاون بهزیستی، افزایش زاد و ولد را راهکار این مشکل نمیداند و میگوید: از یک سو در آن سالهای یاد شده به نیروی جوان نیاز داریم؛ اما از سوی دیگر برای همین تعداد جوان نیز برنامه کامل و جامعی نداریم و شاید بهتر باشد برای عبور از این بحران به شعار سازمان بهداشت باز گردیم: «سالم پیرشویم» فضاهای شهری را مناسبسازی کنیم و خدمات مناسب به سالمندان ارایه دهیم.
پیری در راه است
نمیتوانیم بی تفاوت از کنارشان عبور کنیم؛ حتی اگر نوع دوست هم نباشیم؛ قوه خودخواهی مان باید مارا وادارد تا به آن روز و عاقبتمان بیاندیشیم، در حالی که تک فرزندی و نهایت دو فرزندی در جامعه رو به ازدیاد است، ما پیران نسل فردا برای امید بخشی به زندگی اکنونمان مجبوریم به فردایمان بیاندیشیم و به زعم این قلم راهش هرگز افزایش جمعیت امروز نیست، بلکه شاید پذیرفتن واقعیت است؛ واقعیتی که گرچه تلخ، اما در راه است ما پیر می شویم پس خانه هایی برای آن روز بسازیم که شبیه به گورستان زنده ها نیست.
خانه هایی که گرچه روحش نه؛ اما جسمش شبیه خانه است.
علی ارباب، کارشناس معماری، ویژگیهای خانه سالمندان را اینگونه توصیف میکند: در این خانهها میبایست به فضای سبز اهمیت زیادی دادهشود. گل و گیاه سنبل زندگی است و میتواند پیران را از رخوت درآورد.
او میافزاید: پنجرهها باید طوری باشد که اشخاص وقتی روی تخت هستند، بتوانند فضای بیرون را ببیند. رنگ دیوارها باید زنده باشد تا حالت بیمارستان به سالمندان دست ندهد و تا جایی که ممکن است از رفتن به ارتفاعات پرهیز شود.
به گفته این کارشناس، حداکثر این خانهها باید دو طبقه باشد و دارای آسانسور و در صورت امکان از اختلاف سطح در یک طبقه نیز پرهیز شود.
ارباب، داشتن فضای گفتمان را ضروری میداند و تاکید میکند: این مراکز باید جایی برای گردهمایی افراد و گفتمان داشتهباشد، آمفی تئاتر برای اجرای برنامههای مختلف و اتاق ملاقات و فضای درمانی و بهداشتی نیز از ضروریات این خانههاست و با اضافهکردن کتابخانهها، تابلو، تلویزیون و سایر وسایل زندگی میتوان حالت صمیمی خانه شخصی به این مراکز داد.
این کارشناس معماری براین باور است که باید سالمندان طبقهبندی شوند؛ برای مثال افراد توانمند نباید در کنار افراد ناتوان باشند باید دارای اتاقهای مختلف باشد تا افراد زمینگیر روی افراد سالم تاثیر مخرب نگذارند.
وی که خود طراح خانه سالمندان جاده کورانه است در خصوص آن مرکز می گوید: در طراحی آنجا به همه این نکات فکر کرده بودم، اما متاسفانه اجرا نشد، چرا که بیشتر اقدامات آنجا به صورت خیریه انجام شد،که این صحیح نمی باشد. به طور مثال وقتی یک شرکت فروش مصالح ساختمانی ، کاشی این مرکز را تقبل می کند، جنس درجه یک را اهدا نمی کند. یا کسی که پذیرفته رایگان نقشه مرکز را اجرا کند ، برایش مقدور نیست همه کارها را به نحو احسن انجام دهد. برای همین دولت باید این هزینه ها را تقبل کند تا مراکز بهتری ساخته شود.
سالم پیر شویم
اما به راستی خانههای سالمندان اینگونهاند؟
حسن حسامی، معاون امور توانبخشی اداره کل بهزیستی استان قزوین، اقدامات خانه سالمندان را در ۳سطح بهداشتی و توانبخشی و توانمندسازی معرفی میکند و به «فروردین امروز» میگوید: سطح بهداشتی شامل بهداشت فردی و عمومی، منعطفسازی دستشویی و حمام و نیز تغذیه سالم و مناسب با توجه به شرایط سالمند است و سطح دوم توانبخشی، شامل توانمندسازی و استفاده از توانایی سالمندان است.
او با اشاره به اینکه سالمندان بیشتر دچار مشکلات روحی فراوان هستند، توانمندسازی را بسیار مهم برمیشمرد و در خصوص اوقات فراغت سالمندان میگوید: با وجود اقدامات صورت گرفته، هنوز هم خیلی عقب هستیم. متاسفانه این مراکز ته خط است و افراد مراجعهکننده یک به یک فوت میکنند. از سویی، همه وظایف برعهده بهزیستی نیست، ارگانها و نهادهای مختلف همچون شهرداری، استانداری و… هم باید اقدام کنند.
به گفته این مقام بهزیستی، درحال حاضر سمنهایی وجود دارند که اوقات شادی برای سالمندان فراهم میکنند؛ اما برای یک زندگی طبیعی برای هر سالمند میبایست ماهیانه حدود بیش از یک میلیون هزینه شود، این درحالی است که بهزیستی فقط پانصد هزار تومان هزینه میکند.
در این بین، حسامی هشدار میدهد که سالهای بین۱۴۳۰-۱۴۲۰ انفجار جمعیت سالمندی است.
او توضیح میدهد: این انفجار یک بحران محسوب میشود و باید برای آن تدابیر لازم را بیندیشیم.
معاون بهزیستی، افزایش زاد و ولد را راهکار این مشکل نمیداند و میگوید: از یک سو در آن سالهای یاد شده به نیروی جوان نیاز داریم؛ اما از سوی دیگر برای همین تعداد جوان نیز برنامه کامل و جامعی نداریم و شاید بهتر باشد برای عبور از این بحران به شعار سازمان بهداشت باز گردیم: «سالم پیرشویم» فضاهای شهری را مناسبسازی کنیم و خدمات مناسب به سالمندان ارایه دهیم.
پیری در راه است
نمیتوانیم بی تفاوت از کنارشان عبور کنیم؛ حتی اگر نوع دوست هم نباشیم؛ قوه خودخواهی مان باید مارا وادارد تا به آن روز و عاقبتمان بیاندیشیم، در حالی که تک فرزندی و نهایت دو فرزندی در جامعه رو به ازدیاد است، ما پیران نسل فردا برای امید بخشی به زندگی اکنونمان مجبوریم به فردایمان بیاندیشیم و به زعم این قلم راهش هرگز افزایش جمعیت امروز نیست، بلکه شاید پذیرفتن واقعیت است؛ واقعیتی که گرچه تلخ، اما در راه است ما پیر می شویم پس خانه هایی برای آن روز بسازیم که شبیه به گورستان زنده ها نیست.
خانه هایی که گرچه روحش نه؛ اما جسمش شبیه خانه است.
بیتا دارابی