حسین علیخانی، چهره ناشناختهای نیست؛ روحانی روشنفکر و مبارزی که سال ۵۴ در جریان مبارزه با رژیم پهلوی دستگیر شد و حدود سهماه در کمیته مشترک، تحت بازجویی شکنجهگران ساواک بود. روایت او از شکنجههای ساواک، آنچنان تلخ و دهشتناک است که شنیدن و خواندنش نیز لرزه بر جان آدمی میاندازد. اما علیخانی با وجود گذشت حدود ۴۰ سال از آن رویداد، با همه دردهایی که از پیامدهای شکنجههای ساواک بر جسمش تحمل میکند، آنچنان اخلاقمدارانه به این موضوع مینگرد که حاضر نیست بگوید چه کسی او را لو داد؟
چه کسی شیخ را لو داد؟
«وقتی در آپولو مینشاندنت، دستها و پاها را با بستهای آهنی پیچ داده و سفت میکردند که فشار آن بر استخوانهای دست و پا، آه انسان را به آسمان میبرد و بعد یک کلاه فضانوردی روی سر انسان قرار میگرفت و تازه کابلزدن حسینی شروع میشد و فریاد از درد و خونریزی و شکستن استخوانها هم به جایی نمیرسید، چرا که کلاه آپولو برای همین بود که فریادها، بازجو را آزار ندهد.»
لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=2596
- ارسال توسط : admin
- 194 بازدید
- بدون دیدگاه