اطلاعیه

  • امروز : شنبه - ۱۵ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 26 - شوال - 1445
  • برابر با : Saturday - 4 May - 2024
6

یک اتفاق تازه

  • کد خبر : 1416
  • 17 مارس 2014 - 10:17
یک اتفاق تازه
اول- روزنامه های محلی را ورق می زنم. طبق عادت مالوف اول چشم می گردانم به دنبال هرآنچه از هنر شهر نوشته شده باشد.گزارش،یادداشت و حتی خبرکوتاهی...نه که نباشد، هست، اما گاهی عجیب خالی ست جای خطوطی که برآمده از دل هنرمندی از این شهر باشد واز دغدغه های ذهن او حکایت کند.

این است که به صدا درآمدن زنگ موبایلم و صدای آشنایی که از آن طرف خط مرا دعوت به نوشتن از هنر و هنرمند در صفحه ی چهلستون می کند، نوید خوبی ست برای این که انگار فرصتی مغتنم فراهم آمده تا زنگ هنر با نگاهی دیگر در این ستون به ظاهر کوچک، اما وسیع در امتداد خیال و اندیشه، به صدا در بیاید. شاید دلمشغولی های نگارنده این ستون که تنها یک عضو از خانواده هنر شهر است، حرف های گفته و ناگفته ی هنرمندان دیگرمان هم باشد.
دوم- هنر هفته ی گذشته شهر در تب و تاب جشنواره فیلم کوتاه قزوین گذشت. محفلی که هر دو سال یکبار سینماگران جوان استان را دور هم جمع می کند. اهالی سینما فیلم های کوتاه خود را که پلان به پلان آن حاصل صبر و سخت کوشی ست، روی پرده نقره ای به نگاه می نشینند و این لحظه می شود اوج آن همه شوق و تلاش و شیفتگی به هنر سینما. به مانند همه آثار دیگر به این فیلم ها می شود با نگاه نقد نزدیک شد و قطعا در این آثار کوتاه هم می توان نقاط ضعف و قدرت را جست وجو کرد. در برنامه «نشست با فیلمسازان» که حین برگزاری جشنواره برپا بود، ازحرف های برخی تماشاگران می شد خواند که گاهی فیلم ها آنچنان که انتظارش می رفته، نتوانسته تا انتها روی صندلی بنشاندشان، اما این اتفاق می تواند شکل طبیعی  هر جشنواره سینمایی دیگر باشد که آثار را از ضعیف تا خوب طبقه بندی کند. با نگاهی به این فیلم ها می شود پی برد که آنها از «فیلم اولی ها» گرفته تا آثار فیلمسازان باتجربه، از نقاط ضعفی مانند؛ تکراری بودن ایده ها و شکل پرداخت روایت، نداشتن فیلم نامه قوی  و عدم داشتن نگاهی نو در فیلم رنج می برند، اما آنچه که برای من که عضو این خانواده هستم، قابل توجه است، تلاش خستگی ناپذیر این فیلمسازان جوان است. دوستانی که در شرایط نه چندان مطلوب، با هزینه ای ناچیز و امکاناتی ناکامل و تنها با انگیزه و علاقه، فیلم می سازند. به این امید که اندیشه شان را با زبان سینما توی قاب بنشانند و بر بیننده فیلم خود، حتی اگر یک نفر هم باشد، تاثیرگذار باشند. یقین دارم اشتیاق و سخت کوشی این دوستانم را – چه اعضا انجمن سینمای جوان قزوین و چه آنها که مستقل فیلم می سازند – اگر از نزدیک ببینید، ستایش خواهید کرد.
مراسم اختتامیه جشنواره امسال هم گذشت و جوایز جشنواره نصیب برخی از این دوستان فیلمساز شد، اما خوب است این جوایز را تنها بهانه ای بدانیم برای باور توانایی مان. اگر جایزه توی دستمان جای گرفته، باد به غبغب نیندازیم که ما دیگر صد مرده حلاجیم، یا با نگرفتن آن، از ادامه کار مایوس نشویم. مدام به یادمان بیاوریم ما از ابتدا تا انتهای مسیر، در حال یاد گرفتن هستیم.
سوم- یک پیشنهاد بهارانه: معمولا خیلی از ما اهالی هنر، بوی بهار که به مشاممان می رسد، دلمان هوای یک اتفاق تازه می کند. از سالی که گذشت می نویسیم، اما نه با فرمول های ریاضی و حساب و کتاب سود وضرر. حساب ما کمی فرق دارد. می پرسیم چقدر اندیشیده ایم؟ «خیال»مان ما را تا کجاها برده و پای مان تا کجا؟ چه اندازه ارزش هنر را درک کرده ایم؟ و آیا در برابر هنر، موضعی فروتنانه داشته ایم؟ همه این سوال ها، این روزها در ذهن خیلی از هنرمندان مان می گردد و به تصمیماتی تازه برای سال تازه ختم می شود. دلمان می خواهد روزهای پیش رو، طوری باشد که غم نان، نه که نباشد که همیشه هست، اما از هنر و توانایی مان دورمان نکند و آنچنان که به آن عشق می ورزیم، زندگی کنیم.
ما به دنبال اتفاق تازه ای می گردیم، اما پیشنهاد من این است: قرار نیست با خیال مان جای دوری قرار بگذاریم. کوچه پس کوچه های زندگی خودمان و قصه های آدم های دور و برمان می تواند موضوع اثر بعدی مان باشد. بیاییم کمی دلتنگ خودمان شویم و به داستان های  واقعی خودمان، نزدیک تر. اتفاق تازه ای که دلمان می خواهد، می تواند همین بهاری باشد که دارد از راه می رسد. خیلی عجیب نیست!

گل اندام صفری

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=1416

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.