کاهش بیسابقه آمار تولد در کشور
در این گزارش، تخمین زده میشود در پایان امسال میزان تولد کشور به رقم به یک میلیون و ۲۰۵هزار و ۹۵۴تولد برسد که کاهش بیسابقهای نسبت به سالهای گذشته داشته است. این در حالی است که تعداد تولدهای سال۱۳۹۷ در مقایسه با سال۱۳۹۴ نشاندهنده کاهش ۲۰۳هزار و۷۱۰نفری است. همچنین، میزان موالید از حدود ۲۰در هر هزارنفر جمعیت در سال۱۳۹۴ با کاهشی محسوس به ۱۶,۷در هرهزار نفر جمعیت در سال۱۳۹۷ رسیده و تخمین زده میشود که در سال۱۳۹۸ نرخ زاد و ولد با ۱۴.۵تولد به ازای هر هزار نفر جمعیت به کمترین حد خود در طی ۵۰سال گذشته رسیده باشد.
طبق برآوردهای انجام شده بر مبنای نتایج سرشماری، جمعیت ایران در پایان نیمه اول سال جاری به ۸۲میلیون و ۷۷۶هزار و ۲۷۰نفر رسیده است. مطابق نتایج سرشماری، نرخ رشد جمعیت ایران از ۱,۲۹درصد در سال ۱۳۹۰ به ۱.۲۴درصد در سال۱۳۹۵ رسیده و برآوردها نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت در حال حاضر به حدود یک درصد رسیده است؛ ضمن آنکه پیشبینی میشود در سالهای آینده با کاهش بیشتر نرخ رشد جمعیت مواجه باشیم.
شتاب بیشتر کاهش تولد در قزوین
روند کاهش جمعیت در استان قزوین، اما پرشتابتر از آمار کشوری است. به گفته مدیرکل ثبت احوال استان، ثبت ولادتهای کشوری طی امسال ۱۲.۷ و در استان قزوین ۱۳.۴درصد کاهش داشته است.
حسن وفایی میافزاید: براساس سرشماری سال۱۳۹۰، جمعیت استان قزوین یک میلیون و ۲۰۱هزار نفر و در سرشماری سال۱۳۹۵ این عدد به یک میلیون و ۲۷۳هزار نفر افزایش یافته است و طبق آمار سازمان ثبت احوال تا پایان شهریورماه امسال جمعیت استان به یک میلیون و ۳۱۰هزار و ۸۰۰ نفر رسیده که ۶۶۹هزار و ۶۱۳تن از آنها مرد و مابقی زن هستند.
وی با بیان اینکه، براساس پیشبینیها، متناسب با شرایط فعلی جمعیت استان تا سال۱۴۳۰ به یک میلیون و ۹۷۰هزار نفر خواهد رسید، اضافه کرد: نکته مهم این است که در سال۱۴۳۰ جمعیت کودکان زیر ۱۴سال استان که اکنون ۲۳.۳درصد جمعیت را تشکیل میدهد به ۱۳.۷درصد کاهش خواهد یافت و به همین ترتیب در جوانان و میانسالان نیز شاهد کاهش این سهم هستیم، اما جمعیت سالمندان از هفت درصد کنونی به ۳۳.۲درصد افزایش مییابد.
توجه به آمار ازدواج و طلاق در استان نیز گویای ادامه روند نگران کننده گذشته است. مدیرکل ثبت احوال قزوین در این باره عنوان میکند: در ۹ماهه امسال، آمار ازدواج در کشور به طور میانگین ۵.۸درصد کاهش داشته، اما در استان قزوین، این میزان ۴درصد بوده است و طلاق نیز براساس آمار موجود ۳.۶درصد در استان کاهش داشته که میانگین این رقم در کشور نیز همین میزان است.
تنظیم خانواده؛ سیاستی که تکرار شد
یک جامعهشناس درباره علت شتاب گرفتن روند کاهش نرخ رشد جمعیت به «فروردین امروز» میگوید: آنچه که امروز باعث این وضعیت شده، ناشی از سیاستهای جمعیتی است که پیش و پس از انقلاب اسلامی در کشور اعمال شده است.
میترا شهیدی میافزاید: در اوایل دهه۴۰ دولت وقت، به هدف دستیابی به رشد جمعیت، سیاست تشویقی افزایش جمعیت را در پیش گرفت، اما این سیاست همزمان با تغییرات بهداشتی و بهبود وضعیت سلامت در جامعه که منجر به کاهش مرگ و میر شد، باعث رشد جمعیت به طرز بیسابقهای شد. به گونهای که رشد جمعیت ایران در سال۴۵ به ۳درصد رسید. بر این اساس هم بود که دولت هویدا از سال۱۳۴۶ سیاست کنترل جمعیت و تنظیم خانواده را با شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» به اجرا گذاشت.
وی اضافه میکند: این اتفاق در نخستین سال دهه شصت هم تکرار شد و به دنبال اعمال سیاستهای تشویقی رشد جمعیت، سرشماری سال۶۵ نشان داد که رشد جمعیت ایران به ۴درصد رسیده است که اگر چنانچه سیاست تنظیم خانواده در اولین برنامه توسعه اجتماعی اقتصادی ایران پس از انقلاب قید نمیشد، با چنین رشدی جمعیت کشور هر ۲۰سال یکبار، ۲برابر میشد و جمعیت ایران در سال ۱۴۰۵ به دویست میلیون میرسید.
به گفته این مدرس دانشگاه، برای وضعیت تعادل جمعیتی در کشور کاهش باروری امری اجتنابناپذیر است، اما واقعیت موضوع این است که سرعت این کاهش، بیشتر از تصوری بود که پیشبینی میشد و مهمترین دلیل آن هم علاوه بر سرعت گرفتن روند کاهش نرخ ازدواج و افزایش آمار طلاق که در نتیجه سبب کاهش باروری خواهد شد، ایجاد فرهنگ فرزند کمتر و تک فرزندی در جامعه بود و میانگین جمعیت هر خانواده ایرانی که در دهه پنجاه، ۶نفر بود، امروز به ۳نفر کاهش پیدا کرده است.
سالمندی جمعیت؛ سونامی یا چالش
شهیدی با تاکید بر اینکه، درحال حاضر جمعیت ایران به حدود ۸۳میلیون نفررسیده است و این رقم، ۸برابر جمعیت کشور در سالهای پایانی دوره قاجار است، تصریح میکند: هر چند برخی از تغییرات انتقال ساختار سنی در نتیجه کاهش روند نرخ زاد و ولد نگران هستند و جمعیت کشور با تغییر الگوی باروری که در سه دهه اخیر اتفاق افتاد به سمت سالخوردگی رفته است، اما باید توجه داشت که این اتفاق لزوما بد نیست.
وی در این گفتوگو همچنین یادآور میشود: بررسی ساختار جمعیتی کشورهای مختلف نشان میدهد که برخی از کشورها مثل ژاپن که سالخوردهترین جمعیت جهان را در اختیار دارند و به عبارتی بیش از ۲۰درصد جعیت این کشور بالای ۶۵سال هستند، امروز در زمره توسعه یافتهترین کشورها به شمار میروند.
گرچه برخی صاحبنظران حوزه جمعیت، سالمندی را سونامی و فاجعه نمیدانند و آن را تنها چالشی تصور میکنند که میتوان با آن مقابله کرد، اما واقعیتهای بیرونی و ضعف و تشتت در اتخاذ سیاستهای کلان در برنامههای راهبردی جمعیتی در کشور گویای آن است که کاهش نرخ رشد جمعیت و در نتیجه سالمندشدن کشور، توان بالقوه به منظور دستیابی به توسعه پایدار در بخشهای مختلف را کاهش داده و میتواند تبعات منفی قابل ملاحظهای برجای بگذارد.