2خواهر پس از آن که با یک زن ۳۶ ساله بر سر نوبت سوار شدن فرزندشان بگومگو می کنند، با او درگیر شده و در نهایت مقتول بر اثر برخورد سر با زمین، جان خود را از دست می دهد.
این در حالی است که دادستان محمدیه اعتقاد دارد این حادثه تلخ ناشی از ناتوانی در کنترل خشم و عصبانیت بوده و اگر این افراد، اندکی خویشتن داری به خرج میدادند، چنین اتفاقی رخ نمی داد.
داده ها نشان می دهد تا سال ۹۳، قزوین در زمینه نزاع و درگیری در رتبه هجدهم کشوری قرار داشته که با توجه به وسعت اندک این استان، همواره این عدد به عنوان یک تهدید تلقی می شد. همچنین آمارهای بعدی نشان می دهد که در بازه زمانی یک سال، از سال ۹۴تا ۹۵، پروندههای نزاع فردی ۶درصد و نزاع دسته جمعی ۲۰درصد افزایش داشته است.
حالا اما قزوینی ها چهره ای دردناک تر ازخشونت و پرخاشگری را نظاره کرده اند. درگیری در محیطی مختص به خانواده ها و کودکان معصوم و در نهایت اِعمال اوج خشونت، تأثیرات نامطلوب اجتماعی و روانی را برای مردم و به ویژه کودکان به همراه خواهد داشت و نشان می دهد که التیام تنش های روحی در جامعه به درمانی جدی و فوری نیاز دارد.
این حادثه تنها مرگ یک مادر را نمایش نمی دهد بلکه گویای حقیقتی است که ریشه در انگاره های ذهنی و روحی افراد دارد و لازم است ضمن آسیب شناسی و ریشه یابی، در مسیر درمان قرار بگیرد.
بدیهی است مجازات خواهرانی که مرتکب این جرم شده اند؛ پایان این قصه نیست. قزوینی ها هنوز خاطرات تلخ رفتارهای خشونت آمیز، از جمله حمله مرگبار ناپدری، به کودک ۷ ساله در مدرسه و قتل یک جوان در پاک هشت بهشت قزوین را به خاطر دارند و از این رو خلأ رویکرد فرهنگی و اجتماعی برای مدیریت این دست رفتارها از محل خانواده به شدت احساس می شود تا با ایجاد روندی پیشگیرانه، دیگر شاهد وقوع این دست حوادث نباشیم.
این در حالی است که دادستان محمدیه اعتقاد دارد این حادثه تلخ ناشی از ناتوانی در کنترل خشم و عصبانیت بوده و اگر این افراد، اندکی خویشتن داری به خرج میدادند، چنین اتفاقی رخ نمی داد.
داده ها نشان می دهد تا سال ۹۳، قزوین در زمینه نزاع و درگیری در رتبه هجدهم کشوری قرار داشته که با توجه به وسعت اندک این استان، همواره این عدد به عنوان یک تهدید تلقی می شد. همچنین آمارهای بعدی نشان می دهد که در بازه زمانی یک سال، از سال ۹۴تا ۹۵، پروندههای نزاع فردی ۶درصد و نزاع دسته جمعی ۲۰درصد افزایش داشته است.
حالا اما قزوینی ها چهره ای دردناک تر ازخشونت و پرخاشگری را نظاره کرده اند. درگیری در محیطی مختص به خانواده ها و کودکان معصوم و در نهایت اِعمال اوج خشونت، تأثیرات نامطلوب اجتماعی و روانی را برای مردم و به ویژه کودکان به همراه خواهد داشت و نشان می دهد که التیام تنش های روحی در جامعه به درمانی جدی و فوری نیاز دارد.
این حادثه تنها مرگ یک مادر را نمایش نمی دهد بلکه گویای حقیقتی است که ریشه در انگاره های ذهنی و روحی افراد دارد و لازم است ضمن آسیب شناسی و ریشه یابی، در مسیر درمان قرار بگیرد.
بدیهی است مجازات خواهرانی که مرتکب این جرم شده اند؛ پایان این قصه نیست. قزوینی ها هنوز خاطرات تلخ رفتارهای خشونت آمیز، از جمله حمله مرگبار ناپدری، به کودک ۷ ساله در مدرسه و قتل یک جوان در پاک هشت بهشت قزوین را به خاطر دارند و از این رو خلأ رویکرد فرهنگی و اجتماعی برای مدیریت این دست رفتارها از محل خانواده به شدت احساس می شود تا با ایجاد روندی پیشگیرانه، دیگر شاهد وقوع این دست حوادث نباشیم.