رئیسجمهور قرار است در نشستهای سیاسی، شورای اداری و مراسم افتتاح چند پروژه شرکت کند، اما افکار عمومی بیش از برنامههای رسمی، منتظر آن است که این سفر به تصمیمهایی منتهی شود که اثرش در زندگی واقعی مردم دیده شود.
گرههای اصلی توسعه استان هنوز همانهایی هستند که سالها پیش مطرح شده بود؛ زیرساختهای درمانی که قدمت برخی بیمارستانها به چند دهه میرسد، پروژههای نیمهکارهای که در انتظار بودجه ماندهاند و کمبود متخصصانی که ادامه خدمات درمانی را در شهرستانها دشوار کرده است. طرحهایی مثل تکمیل الحاقی شهید رجایی یا ساخت بیمارستانهای ۷۰۰ و هزار تختخوابی سالها میان وعده و عمل ماندهاند و مردم انتظار دارند اینبار تصمیمهایی گرفته شود که حرکت پروژهها را از رکود خارج کند.
زیرساختهای حملونقل هم تصویر چندان متفاوتی ندارد. بسیاری از جادههای استان نیاز به اصلاح و ایمنسازی دارند و پروژههای بزرگی مثل راهآهن بوئینزهرا–قم یا اتصال متروی هشتگرد به قزوین، هنوز در مرحله انتظار هستند.
در کنار این چالشها، بحران آب و فرونشست آرام اما پیوسته در حال پیشروی است. دشت قزوین سالانه ۳۰سانتیمتر فرونشست دارد و کارشناسان میگویند این روند اگر مهار نشود، میتواند بخشهای وسیعی از زمینهای کشاورزی و حتی زیرساختهای شهری را تهدید کند. طرحهایی مانند احیای دشت قزوین، تأمین آب شرب از سد طالقان یا تکمیل چشمه نور، سالها در فهرست مطالبات باقی ماندهاند.
واقعیت این است که مشکلات استان تنها در مرکز رخ نمیدهد. شهرستانهای البرز، تاکستان، بوئینزهرا، آبیک و آوج هرکدام بخشی از تصویر واقعی این استان هستند؛ تصویری که از کمبود خدمات درمانی تا مشکلات زمینهای اوقافی، از پروژههای نیمهتمام تا کمبود متخصص، و از کمبود زیرساختهای آموزشی تا رکود طرحهای عمرانی امتداد پیدا میکند. آنچه مردم این مناطق میگویند، صرفاً فهرست نارضایتیها نیست؛ بلکه بیان تجربه روزمره آنها از تأخیر در وعدههایی است که سالها شنیدهاند اما کمتر در زندگیشان لمس کردهاند.
در این میان، فشار اقتصادی، تورمی که کمر بسیاری از خانوادهها را خم کرده و رکودی که بر صنایع استان سایه انداخته، تصویر قزوین را نگرانکنندهتر کرده است.
بسیاری از تولیدکنندگان میگویند مجموعهای از هزینههای سربار، افت قدرت خرید مردم و محدودیتهای صادراتی باعث شده چرخ کارخانهها با سرعتی کمتر از گذشته بچرخد. این وضعیت بیارتباط با تحریمهای یکجانبه و ظالمانه آمریکا نیست؛ فشارهایی که طی سالهای اخیر مسیر طبیعی اقتصاد و صنعت استان را مختل کرده و بسیاری از واحدهای تولیدی را در شرایط دشوار قرار داده است. به همین دلیل، بخشی از انتظارات مردم از سفر رئیسجمهور، معطوف به تصمیمهایی است که بتواند بخشی از آسیبهای اقتصادی واردشده را جبران کند.
در کنار همه این مسائل، موضوع عدم دعوت خبرنگاران محلی به برنامههای سفر نیز به بحث روز جامعه رسانهای تبدیل شده است. اینکه گروهی از خبرنگاران و عکاسان که سالها مسائل استان را دنبال کردهاند، این بار از حضور در برنامهها بازماندهاند، برای بسیاری قابلتأمل و کمسابقه است. خانه مطبوعات اعلام کرده که این تصمیم از سوی نهاد ریاستجمهوری اتخاذ شده و ارتباطی با دستگاههای استانی ندارد، اما با این حال، فضای رسانهای استان این تصمیم را در تضاد با ضرورت شفافیت سفرهای استانی میداند.
با وجود تمام این نگرانیها، قزوین همچنان ظرفیت جهش توسعهای را دارد؛ ظرفیتهایی که در صنعت، کشاورزی، دانشگاهها، گردشگری و نیروی انسانی توانمند دیده میشود. اما این ظرفیتها زمانی جان میگیرند که تصمیمهای دولت، عملی، قابل پیگیری و دارای خروجی مشخص باشد. مردم قزوین امیدوارند سفر فردای رئیسجمهور، نه یک بازدید تشریفاتی، بلکه شروع مسیر تازهای برای حل مشکلات ریشهدار استان باشد؛ مسیرى که نتیجهاش در کیفیت زندگی مردم قابل مشاهده باشد.


