این بار نقش اول آخرین ضد واقعه شهر قزوین به سردار «مهدی صباغی»، شهردار قزوین اختصاص داشت؛ مردی که با سوابق پرطمطراق امنیتی و نظامی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ساختمان تاریخی شهرداری قزوین رسید و از همان آغاز، ایجاد شهری امیدبخش و امیدآفرین با افزایش مشارکتهای مردمی را به شهروندان قزوینی وعده داد اما مرور کارنامه او گویای حقایق دیگری است.
رای اعتماد شکننده
سردار صباغی یکی از معدود منتخبان ادوار شورای شهر قزوین بود که با رای شش تن از ۹عضو شورا، کلیددار ساختمان بلدیه قزوین شد و در همان بدو ورود به شهرداری نتواست اجماع حداکثری اعضای پارلمان شهری قزوین را علیرغم تجانس مشی سیاسی آنان با خود، ایجاد نماید.
ماجرای شهردار و شورا اما در ادامه بارها با تنشهای لفظی فراوان همراه بود و پرونده استیضاح شهردار چندین بار تا آستانه طرح در صحن شورا پیش رفت اما به لطایف الحیلی هربار امکان طرح آن فراهم نشد. دامنه اختلافات تا آنجا بالا گرفت که شایع شد مدیران شهرداری در صورت تعامل مستقیم با اعضای شورا در لیست مغضوبین شهردار قرار میگیرند و در بدنه شهرداری این باور که سردار صباغی اعتقادی به شورای شهر ندارد رواج پیدا کرد. کمتر از ۱۸ماه پس از انتصاب شهردار قزوین و در اوج تنازعات، صباغی در صحن شورای شهر با وجود بیان این جمله که «معتقدم شورای شهر مرجع بالادستی شهردار است و عدم اعتقاد من به شورای شهر یک دروغ است» از بیرغبتی شورای شهر برای تعامل با شهردار گلایه کرد و گفت: «در یک سال و نیم گذشته بارها تلاش کردهام که به صورت مستمر در جلسات شورا حضور پیدا کنم اما این رغبت به نظر من وجود نداشته است. او در ادامه گلایههایش از پارلمان شهری قزوین در این نشست گفت در جذب نیرو هم شورای شهر اجازه جذب نیرو به شهرداری را نداد و حتی مانع ورود کسی به شهرداری شد که بعدها معاون وزیر شد.»
شش ماه پس از این نشست نه تنها اختلافات شهردار و شورائیان کاهش نیافت بلکه در جمع دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، سردار صباغی در حضور رئیس شورای شهر قزوین گفت: اعضای شورای اگر من را نمیخواهند عزلم کنند. «علی فرمانی»، رئیس وقت شورای شهر قزوین که دوشادوش سردار صباغی در این نشست حاضر بود احتمالا در همان لحظات به این میاندیشید که عزل شهردار به سادگی نصبش نیست و اگر میشد لازم نبود در اعتراض به اقدامات او کمتر از دو سال بعد چماق به دست در صحن شورای شهر قزوین حاضر شود.
احیای قدرت نه گفتن!
یکی از افتخارات شهردار قزوین احیای قدرت نه گفتن در شهرداری بود. سردار صباغی با افتخار در محافل مختلف اعلام میکرد: «شهرداری قزوین امروز قدرت نه گفتن دارد و این جزو اختیارات شهرداری و حتی شورای شهر قزوین محسوب میشود.»
نقل است که سردار صباغی در همان آغازین روزهای کارش در شهرداری قزوین در پاسخ به یک مقام مسئول که از شهرداری تقاضای چندین پرس غذا برای یک برنامه کرده بود میگوید: «احتمالا اشتباه تماس گرفتهاید! اینجا شهرداری است نه رستوران!» قدرت «نه گفتن» شهردار صرفا به تقاضای غذا و امکانات ادارات و سازمانهای مختلف محدود نماند و تقریبا دامن اغلب نهادها و سازمانهای شهری و استانی را – که به تعامل با شهرداری عادت داشتند – گرفت تا جایی که آه از نهاد رئیس وقت شورای شهر قزوین برخاست و نگرانی خود را از تداوم این روند اعلام کرد: «با توجه به عدم تعامل مدیریت شهری با تعدادی از دستگاههای اجرایی استان، شورا نشستهای متعددی را با مدیران دستگاههای اجرایی برگزار کرده و پیگیر احقاق حقوق شهروندان است!»
آتش این شیوه جدید تعاملاتی سردار صباغی بیش از همه اما دامن اصحاب رسانه قزوین را گرفت. کاهش چشمگیر نشستهای خبری و مصاحبه با رسانههای گروهی در کنار قطع کمکهای معمول شهرداری به رسانهها و خانه مطبوعات در مناسبتهای مختلف به ویژه گرامیداشت روز خبرنگار و جشنواره مطبوعات و رسانههای استان باعث شد تا جبهه مخالفان شهردار نزد اهالی رسانههای قزوین هر روز قدرتمندتر از پیش شود.
رییس خانه مطبوعات استان قزوین در جمع خبرنگاران با اشاره به کمکهای شهرداران اقصی نقاط کشور به جامعه مطبوعاتی از شهردار قزوین گلایه کرد و گفت: «سه درخواست پرداخت به مبلغ ۱۲۰میلیون تومان در کمیسیون فرهنگی شورای شهر قزوین تصویب شده و هنوز یک ریال از سوی شهرداری کمک مالی نشده است. تداوم این روند در برگزاری جشنواره مطبوعات استان قزوین باعث گلایه اصحاب رسانهها از برگزاری مراسم اختتامیه جشنواره در شهر محمدیه شد.»
«روحاله اصل بیگی» مدیر نشریه مینودر، هم در این باره با لحنی کنایهآمیز خواهان الحاق شهرداری قزوین به شهرداری محمدیه شد و نوشت: «مگر قزوین شورا و شهردار فرهنگدوست ندارد که این مراسم باشکوه با همکاری شهرداری قزوین و در مرکز استان برگزار شود؟ نمیدانم به میهمانان و مسئولانی که قرار است از تهران برای این جشنواره حضور یابند، باید چه گفت و چگونه این عدم همکاری را توجیه کرد؟» بدین ترتیب بهار وصل شهردار و رسانهها در کمترین زمان ممکن به خزانی سرد و دلگیر بدل شد بسان بسیاری از نهادها، دستگاههای اداری عمومی دولتی و قضایی و غیردولتی…!
سایه روشنهای سردار شهردار
سردار صباغی در آغاز کار خود از به کارگیری فرهنگ کار جهادی و بسیجی در مدیریت شهری خبرداد. بستن پروندههای ناتمامی همچون بدهی بانک شهر یا تکمیل کمربندی شرق و خیابان انصاری شرقی ماموریتهای ناممکنی بود که در انتخاب سردار صباغی برای شهرداری قزوین بیتاثیر نبود. افزایش چشمگیر سهم شهرداری قزوین از عوارض و مالیات بر ارزش افزوده اقدامی مهم بود که در نخستین ماههای شروع به کار با روحیه خاص سردار صباغی اتفاق افتاد و البته رابطه شهرداری و اداره کل امور مالیاتی را شکرآب کرد!
در ادامه قطع شبانه درختان برای بازگشایی کمربند شرق باعث شد تا استاندار اصولگرای دولت مرحوم رئیسی برای سردار صباغی خط و نشان بکشد اگرچه در نهایت سمبه صباغی پرزورتر بود و از افتتاح کمربندی آیتاله باریک بین و بلوار پیامبر اعظم(ص) به عنوان تنها پروژهای که ۱۰۰درصد رضایتمندی مردم را به همراه دارد در کارنامه خدمات خود یاد کرد. سردار صباغی در تداوم همین روند نسبت به واگذاری ابرپروژه شهرداری به بانک شهر و بستن پرونده اقساط سنگین شهرداری به این بانک اقدام کرد. بازگشایی محور انصاری شرقی آرزوی دیگری است که سردار صباغی را در برابر میراث فرهنگی، مسکن و شهرسازی و فعالان میراث فرهنگی قزوین قرار داد. او مدعی دفاع از این پروژه در جلسه بازآفرینی شهری است و مانند سایر اقداماتش هر از چندگاهی حرکتی برای بازگشایی معبر انجام میدهد تا ناگهان مخالفانش را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.
اگرچه منتقدان سردار صباغی در عیان تاکنون نتوانستهاند در برابر او کاری انجام دهند و حتی به واسطه منصب سرداریاش امکان طرح شکایت مستقیم در دادگستری علیه او را ندارند اما در فضای مجازی به ویژه با راهاندازی صفحه معروف «حاشیه قزوین» شهردار قزوین به یکی از اصلیترین سوژههای انتقاد و شایعهپراکنی بدل شد.
حقوق نجومی، تغییر کاربری ملکی در خیابان هلال احمر به نام همسر سردار صباغی تا مداخلات فرزندش در پروژههای عمرانی شهرداری؛ سوژههای پرتکرار در فضای مجازی بودند که بعضا با واکنش او همراه شد. سردار صباغی با اشاره به اینکه حقوق ماهیانهاش از سپاه واریز میشود و پسرش حتی یک پروژه در شهرداری قزوین ندارد و حتی پس از انتصاب او عطای ماندن در قزوین را به لقایش بخشیده است برای شفافسازی عملکردش تلاش کرد و در برخی موارد هم بنا را بر سکوت و فراموشی افکار عمومی با طی زمان گذاشت.
اما ضرب و شتم دستفروشان قزوینی بهانهای شد تا زخمهای دیرین سرباز کند و حتی علی فرمانی، عضو اصولگرای شورای شهر را وادار سازد تا چماق بهدست در صحن شورای شهر قزوین خطاب به سردار صباغی هشدار دهد: «آقای شهردار امروز مدیریت چماقی شما از اتاقهای شهرداری به کف خیابانهای شهر رسیده و ماموران با لباس خادمان مردم در شهرداری این چماقهایی را که به دستشان دادید و بر ذهنشان کاشتهای را بر سر ولی نعمتان و شهروندان متمدن و عزیز ما فرود میآورند.»
فرمانی در ادامه از او میپرسد: «جناب شهردار امروز پس از سپری شدن یک دوره کامل از عمر مدیریت شهری، پرسش ما این است؛ استراتژی شما در پیشبرد امور کهن شهر قزوین چه بوده و هست؟ چرا به هیچ کدام از مصوبات شورا کوچکترین اعتنایی ندارید؟»
او با یادآوری شعار فسادستیزی سردار صباغی می گوید: «مبارزه با فسادی که از آن دم میزدید به کجا رسید؟ یا خدای ناکرده استحاله شدید که لایحه خرید زمین ۷میلیاردی کارشناسی شده در صبح را در ظهر همان روز با مختصات واحد و کارشناس واحد به قیمت ۴۰میلیارد تومان به شورا ارائه کردید. بیایید و برای مردم شهر از ماجرای برج تجارت صحبت کنید، بالاخره حق مردم است بیشتر بدانند. آقای شهردار از تصفیهخانه شیرابه و تخلفات صورت گرفته چه خبر؟ از دیگ بخار و اتفاقات آنجا برای مردم گزارش دهید! حال در فرصتی مناسب از مهدیه و خیابان هلال احمر سوال خواهیم کرد.»
شاید اگر فالگیری قبل از انتخاب سردار صباغی از حال و روزش در روزهای آخر عمر شورای شهری که به او رای اعتماد دادند خبر میداد؛ هرگز شوقی برای پذیرش منصب شهرداری قزوین نداشت. رفتار سردار صباغی کار را به جایی رساند که در مخیله هیچ تحلیلگر سیاسی قزوین نمیگنجید. حتی به تعبیر رئیس پیشین شورای شهر قزوین «اگرسخنان صباغی را در روز معارفه مرور کنیم، به نظر او صباغی روز معارفه مقابل صباغی امروز نخواهد بود؟»
به هرحال امروز صباغی تنهاتر از همیشه در منصب شهرداری قزوین به تمشیت امور مشغول است و اگرچه برکناری تعدادی از مدیران شهرداری و عذرخواهی توام با تاکیدش بر یک جانبه بودن فیلم ضرب و شتم دستفروشان تلاشی برای ترمیم وجهه شهرداری قزوین نزد افکار عمومی محسوب میشود؛ اما به نظر میرسد همزمان با فرودآمدن ضربات چوب و باتوم ماموران اجرائیات بر پیکر نحیف دستفروشان، میخهای آخر بر محملی کوبیده شد که مدتهاست برای بدرقه شهردار قزوین تدارک دیده شده است.


