• امروز : سه شنبه - ۲۴ تیر - ۱۴۰۴
  • برابر با : 20 - محرم - 1447
  • برابر با : Tuesday - 15 July - 2025
گفت‌وگو با قهرمانی که از دل سختی‌ها، ستاره شد

بیتا؛ دخترِ راند دوم

  • کد خبر : 12443
  • 20 می 2025 - 13:12
بیتا؛ دخترِ راند دوم
در جهان پرهیاهوی ورزش که نام‌ها می‌آیند و می‌روند، بعضی‌ها با تمام وجودشان مبارزه می‌کنند، نه فقط در میدان، بلکه با زندگی، تبعیض، نادیده‌گرفته‌شدن و زخم‌های پنهان. «بیتا جعفری»، دختر جوان و جسور قزوینی، از همان نسلی است که ورزش را نه به چشم مدال، بلکه به‌عنوان معنای زندگی انتخاب کرده است؛ قهرمانی که بارها تا لبه شکست رفته، اما دوباره برخاسته و ادامه داده است.

گفت‌وگوی ما با بیتا، روایتی صمیمی و گاه تلخ از سال‌ها تلاش، اشک، عزم و ایمان است؛ داستان دختری که تکواندو را زیسته، نه فقط تمرین کرده؛ و حالا در راند دوم زندگی، هنوز ایستاده، با قلبی که زخم دارد اما تسلیم نیست.

از کجا آغاز شد؟ از تکواندو یا از بیتا؟

بیتا جعفری متولد سال۱۳۸۰، دختری که همه از کودکی به نام «بیتا» صدا می‌زدند، اما در شناسنامه فاطمه ثبت شد. او از دوران دبستان به تکواندو علاقه‌مند شد، با لباس کاراته‌ای که اشتباهی برایش خریده بودند، پا به باشگاه گذاشت و از همان ابتدا زیر نظر استاد «بنفشه نصرتی» تمرین کرد؛ استادی که تا امروز هم کنارش مانده است. با استعداد ذاتی‌اش خیلی زود در میان کمربندهای رنگارنگ درخشید.

از مدال تا محرومیت؛ قهرمانی که زخم هم خورد

سال‌ها تمرین، تلاش بی‌وقفه، بیداری‌های سحرگاهی و تمرین در باشگاه بدون امکانات، بیتا را به اردوهای تیم ملی رساند. اما آنجا تازه فصل تازه‌ای از چالش‌ها آغاز شد. بی‌عدالتی داوری، مسابقه‌هایی با وزن‌هایی بالاتر از او، و شکست‌هایی که نه به حریف، بلکه به تصمیم داوران باخته شد.

در یکی از تلخ‌ترین اردوها، وقتی به او گفته شد که به‌عنوان نفر اعزامی انتخاب شده، ولی دوست صمیمی‌اش خط خورده، بیتا به‌جای شادی، اشک ریخت و پیشنهاد داد خودش کنار برود. اما با تمام این فراز و نشیب‌ها، به جهانی‌ها رسید، مقابل چین ایستاد و عمداً باخت تا با نماینده اسرائیل مبارزه نکند. او همان‌جا گفت: «من برای کشورم مبارزه می‌کنم، نه فقط برای مدال.»

تکواندو فقط ورزش نبود؛ زندگی بود

او سال‌ها با آسیب‌دیدگی، بی‌سالن بودن، تمرین در پارک و فشارهای روانی جنگید. بارها در مسابقات آسیایی، کشوری و حتی انتخابی تیم ملی اول شد؛ اما بازهم کنار گذاشته شد. زانویش آسیب دید، فکش شکست، اما حتی با پای گچ‌گرفته هم به تمرین ادامه داد. با این حال، دیدن بی‌عدالتی‌ها باعث شد تصمیم بگیرد از دنیای حرفه‌ای خداحافظی کند.

تکواندو برای بیتا فقط یک مسیر ورزشی نبود؛ بلکه بستری برای رشد شخصیت، یادگیری تاب‌آوری و ساختن هویتی مستقل بود. او می‌گوید: «درس بزرگی که از تکواندو گرفتم، این است که زندگی مقصدی ندارد. همیشه در راهی، گاهی در اوج، گاهی در پایین‌ترین نقطه. اما مهم این است که حرکت را متوقف نکنی.» این نگاه، راز ماندن اوست؛ حتی وقتی جسمش آسیب دید، روحش همچنان جنگید. بیتا یاد گرفت که حتی وقتی مدالی در کار نیست، قهرمان بودن ادامه دارد.

بیتا در راند دوم

اما زندگی برای بیتا فقط یک میدان نبود. او حالا در راند دوم ایستاده؛ مربیگری می‌کند، الهام‌بخش شاگردانش است، و در ذهنش هنوز مبارزه می‌کند. او می‌گوید: «اگر بگویند نمی‌توانی، درست همان لحظه‌ است که باید ثابت کنی می‌توانی.» حتی زمانی که بسیاری گفتند مسیرش تمام شده، او باز هم برگشت، با پستی در اینستاگرام، با تمرینی در سالن، با امیدی در قلب.

این روزها او بیشتر از گذشته با دختران نوجوان کار می‌کند، با آن‌هایی که شاید تازه مسیر قهرمانی را آغاز کرده‌اند و پر از شک و تردیدند. بیتا سعی می‌کند برایشان فقط یک مربی نباشد؛ بلکه الگویی باشد از کسی که جنگیده، افتاده و باز برخاسته است. او با تمام وجود باور دارد که دختران ورزشکار قزوینی، اگر حمایت ببینند، می‌توانند قهرمانان بزرگی شوند. «قهرمان بودن یعنی هر روز بهتر شدن. یعنی با وجود همه زخم‌ها، لبخند بزنی و ادامه بدهی.» این جمله‌ای‌ست که همیشه به شاگردانش می‌گوید.

بیتا در اینستاگرام، در دل مردم

با اینکه پیشنهاد مدلینگ، بازیگری و بلاگری داشت، بیتا هنوز ورزش را انتخاب کرده. در صفحه‌اش، پست‌هایی هست که نشان می‌دهد برای تکواندو جنگیده، حتی اگر مسابقه‌ای نرفته باشد. او باور دارد که قهرمان بودن فقط روی سکو نیست؛ گاهی در فضای مجازی هم می‌توان الهام‌بخش بود.

و آرزویی برای دختران ورزشکار قزوینی

«کاش جایی باشد که دختران قهرمان رایگان و راحت تمرین کنند. قهرمانی که برای استانش مدال آورده، نباید نگران اجاره سالن باشد. قهرمان باید فرصت داشته باشد تا بماند و بدرخشد.»

بیتا جعفری فقط یک تکواندوکار نیست. او نماینده نسلی از دختران ورزشکاری‌ست که با عشق، عرق، اشک و امید جنگیدند. نسلی که صدای آرام ولی قدرتمندی دارند. صدایی که اگر خوب گوش دهی، هنوز دارد می‌گوید: «من هنوز در راند دومم؛ سوم را ببینید.»

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=12443

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 4در انتظار بررسی : 3انتشار یافته : 1
  1. بیتا همیشه صد خودشو گذاشت واسه هدفاش ی دختر با اراده فوق العاده سر سخت

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.