-به عنوان اولین سوال از یک طراح گرافیست چیزی که به ذهنم میرسد بیلبوردها و فضای شهری است؛ این روزها شهر پرشده از بیلبوردهای تبلیغاتی با رنگها و فونتهای نامناسب که به نظر میرسد چاپخانهها آنها را طراحی میکنند، واقعا شهرداری و یا ارگان دیگری نیست که قبل از نصب بیلبوردها در سطح شهر آنها را به لحاظ زیباییشناسی بررسی کند تا سیمای شهری انقدر درهم ریخته نباشد؟
البته در قزوین کمیسیون منظر و مزایای شهری وجود دارد اما در مورد تبلیغات و طراحی گرافیک اصلا چنین مرجعی نداریم البته به همت افرادی مثل آقایان جلیلیکیا و علیا و خانم قافلهباشی و دوستان دیگر کانونی تحت عنوان کانون طراحان گرافیک زیرنظر انجمن هنرهای تجسمی تاسیس شد که یکی از کارهای خوب آن این بوده که ۴سال متوالی یک تعرفه ساخته و این تعرفه مبنای صحبت کردن راجع به خدمات طراحی گرافیک شد البته تعرفه انجمن طراحان گرافیک ایران برای ما خیلی دست نیافتنی است اما کانون براساس پتانسیل شهر با نظرسنجی از طراحان تعرفه را تنظیم کرد. با این حال ما نیازمندیم سازمانی مثل ارشاد حمایت حقوقی از این تعرفه داشته باشد تا قابل ابلاغ کردن باشد.
یکی از عمدهترین مشکلات چاپخانهها هستند برای اینکه خدمات طراحی و گرافیک در حاشیه قرار دارد و چاپخانهها طراحی بیلبوردها و پوسترها را به شکل دمدستی و بیکیفیت انجام میدهند در حالی که تخصص چاپخانه مسائل تکنیکی چاپ بوده و طراحی در حیطه کاریشان نیست اما با طراحی کارها، آلودگی بصری در شهر ایجاد میکنند و به مرور سطح سلیقه شهروندان را هم تحت تاثیر قرار میدهند.
-آیا نمیتوان فعالیت چاپخانهها را فقط به کار تخصصی خودشان یعنی چاپ محدود کرد؟
اداره کل فرهنگ و ارشاد میبایست عملیات چاپ و طراحی را از هم تفکیک کند. چون این اداره مرجع صدور مجوز کانون های تبلیغاتی در استان است و ما در سال۹۸ حدود ۱۲۸کانون تبلیغاتی داشتهایم که اکثرا نیز ضعیف بودهاند چرا که در دورهای هر فارغالتحصیل رشته کامپیوتر یا گرافیک با یک لپتاپ میتوانست مجوز دریافت کند و نتیجهاش هم همین فضای بصری نابسامانی است که در سطح شهر شاهدش هستیم. از سویی دیگر حمایت نیز اتفاق نمیافتد، بازرسی این موضوع خیلی مهم است. شما وقتی بدون مجوز رستورانی باز کنید بلافاصله همکاران آن صنف اعتراض میکنند و مجوز میخواهند اما در حوزه تبلیغات این حساسیتها وجود ندارد دفاتری که زیراکس هم انجام میدهند دسترسی برای انواع مجوزها را دارند. برای عبور از این وضعیت نیاز به همت جمعی داریم هم ارشاد باید حمایت کند هم هنرمندان باید وبسایتی طراحی کنند که مخاطبان با جستجو بتوانند سوابق طراحان را ببیند، همچنین کارفرمایان هم باید کارشان را به افراد متخصص بسپارند.
-انجمن هنرهای تجسمی تا چه حد توانسته در امور هنرمندان تاثیرگذار باشد؟
متاسفانه مدام چرخ را از نو اختراع میکنیم. انجمن هنرهای تجسمی بیش از ۲۵سال سابقه دارد ودر واقع یک موسسه غیرانتفاعی است که توسط هنرمندان ایجاد شد. ابتدای امر اهدافش مشخص نبود و فقط ضرورت وجودش باعث تاسیسش شد ولی در دورههای مختلف به واسطه فعالیت هیات مدیرهها در دورههای مختلف و هنرمندان ساختار خوبی پیدا کرد. اما متاسفانه در فرهنگ و هنر به خصوص حوزه هنرهای تجسمی ما هیچ صنف و سازمانی نداریم که این فعالیتها تحت نظر آن سازماندهی شود. البته بیمه هنرمندان راه افتاده ولی اگر مسائل صنفی خاصی برای هنرمندان پیش بیاید مثل دعاوی راجع به قیمت کارها، هیچ مرجع و معیاری برای تصمیمگیری نداریم در صورتی که صنف نقاشان ساختمان اتحادیه دارند. شکل کار و قیمت و تعرفهشان مشخص است.
-آیا برای کارهای هنری هم میتوان معیار و تعرفه تعیین کرد؟
در اغلب کشورها این معیار وجود دارد به طور مثال حوزه تصویرگری کتاب کودک میتواند زیرمجموعه ناشران و فعالان حوزه کودک قرارگرفته و به تعریف صنفی داشته باشد. اما متاسفانه ما هنوز فعالیتهای فرهنگی و هنری را به عنوان شغل نمیشناسیم و اکثر هنرمندان علاوه بر کار هنری مجبورند یک شغل اصلی هم داشته باشند چرا که کار هنری نمیتواند به عنوان کار اصلی بار مالی زندگیشان را به دوش بکشد. برای همین با وجود انجمن هنرهای تجسمی همچنان ضرورت ایجاد اتحادیه و صنف در این رشته و خیلی از رشتهها احساس میشود.