در این دوره چهرههای با سابقهای مانند «محسن حقشناس»، «فرجاله فصیحی رامندی»، «فاطمه اشدری» و «حسین صلحجو» سردمداران شورای ششم بودند. خیلی زود در بحث انتخاب شهردار اختلافها سر باز زد و با انتخاب سردار «مهدی صباغی» به نظر میرسید فصل جدیدی در عرصه فعالیت شورا و شهرداری قزوین گشوده شده است. هرچه جلوتر رفتیم اختلافات عمیقتر شد، حالا طیف اکثریت شورا تمام تلاش خود را برای برکناری شهردار در ماههای پایانی میکند.
سردار مهدی صباغی که به نظر میرسد دیدگاهش به شورا و وظایف آن کلا با همسلفان گذشته خود متفاوت است؛ رویهای در پیش گرفت که باعث قدرت بیشتر شهردار و تقلیل شورا به یک نهاد مشورتی برای شهردار منجر شده است و در حالیکه در این ترکیب شورا، پنج نفر خواستار برکناری وی هستند او به اتکای چهار حامی خود همچنان بر صندلی مدیریت بلدیه قزوین تکیه زده است. دامنه اختلافات به حدی بالا گرفته است که اعضای شورا به آبستراکسیون هم روی آوردند و صحن شورا را در اعتراض به عملکرد سردار صباغی ترک کردند. اما مثل اینکه این اعتراضات در روحیات و منش سردار چندان افاقهای نکرده است و صباغی با دلگرمی حامیانش به راه خود ادامه میدهد و به اصطلاح گوشش به این حرفها بدهکار نیست. در همین راستا «فاطمه اشدری» عضو منتقد شورای ششم انتقادات بسیار صریحی از سردار کرد و گفت: «شخص شهردار وقتی به شورای سازمان اعتقادی ندارد از مدیر آن چه توقعی دارید؟ هیچکدام از شورای سازمانهای شهرداری تشکیل نمیشود و بعد صورتجلسه را برای ما میفرستند و میگویند امضا کنید. اگر بتوانیم حتی یک روز به عمر شورا باقی مانده، این روند مدیریت شهری را اصلاح کنیم هنر کردهایم. با این فرمان راندن مدیریت شهری ظلم به ذات شورایی بودن است.»
اشدری ادامه داد: «سه سال از چهار سال فرصت کمی نیست که به حرمت و سابقه ارزنده مدیریت تخصصی ایشان (بالغ بر ۳۰ساله)، به این بزرگوار داده شد ولی تا به امروز نتیجه مناسبی در عملکرد شهردار حاصل نگردیده است، این نشان از آن دارد که هر کسی را بهر کاری ساختند. قطعا ایشان در ادوار گذشته از مدیران توانمند و بسیار شایسته و ارزشمندی در جایگاه تخصصی خودشان بودند و این انتظار بجا و منطقی نیست که دوستان گمان بردند که افراد صاحبنام و نخبه میتوانند در تمامی امور از جمله شهرداری هم بینظیر باشند، شهرداری شهردار میخواهد.»
این وضعیت شورا و شهرداری است که با برند اصولگرایی مسئولیت شهر قزوین را برعهده دارند. وقتی که منتخبین شهر که جایگاه مدیران شهری با انتخاب آنها میسر میشود اینگونه معترض و منتقد هستند؛ ماندن در مسند و ادامه این روند شرعا و عرفا جایز نیست مگر اینکه مصلحتی بزرگتر از رای و خواست مردم باشد که عقل و منطق نگارنده از درکش عاجز است.