پایان انتخابات سرآغاز گمانهزنیها در فضای سیاسی و رسانهای قزوین برای صورتبندی فضای سیاسی و مدیریتی استان قزوین بود. ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان در قزوین بعد از سالهای سال، محلی برای وفاق و گردهمایی عمده اصلاحطلبان شناسنامهدار قزوین و اغلب اعضای ستاد انتخاباتی قالیباف بود که در دور دوم مرزبندی شفافی با ستاد انتخاباتی جلیلی داشتند. برای نخستینبار در این دوره از انتخابات اصلاحطلبان قزوین از اطرافیان شیخ قدرت علیخانی و احزاب اصلاحطلب استان تا یاران اصلاحطلب داود محمدی همگی در ستاد انتخاباتی پزشکیان گردهم آمدند و در دور دوم به این جمع چهرههای معتدل اصولگرا و حلقه اول یاران قالیباف در قزوین افزوده شدند تا ترکیب متفاوتی از اعضای ستاد نامزد پیروز شکل گیرد. بیشک نخستین بارقههای این ترکیب در چینش تیم مدیریتی استان در دولت چهاردهم نمایان میگردد و شاهبیت آن در انتخاب استاندار قزوین بهعنوان نماینده عالی دولت در استان سروده خواهد شد.
اگر به گفتمان عملیاتی دولت وفاق و رئیسجمهور پزشکیان – که در جریان رای اعتماد به کابینه بیش از همه رخنمون شد و به انتخاب سردار مؤمنی بهعنوان وزیر کشور منتهی شد- و فضای ستاد انتخاباتی او در قزوین، مواضع نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی در جریان انتخابات و پساانتخابات را اضافه کنیم پیچیدگی بیشازپیش کلاف انتخاب استاندار و ترکیب مدیریتی استان در دولت آینده مشخص میشود.
درحالیکه همزمان با انتخاب شورای راهبردی تعیین کابینه در کشور، زمزمههای تشکیل نسخه بومی آن در سطح استانها باهدف تعیین ترکیب مدیریتی در سطح استان شنیده میشد و حتی برخی چهرههای اصلاحطلب از تماس محمد علیخانی، رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان با آنها برای عضویت در این شورا خبر میدادند؛ اما ناکامی شورای مادر و استعفای زودهنگام ظریف از ریاست آن، عملاً تشکیل شوراهای استانی را به محاق برد. شاید تشکیل شورای راهبردی در استان بهعنوان لویی جرگه اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل حامی پزشکیان میتوانست تجربهای منحصربهفرد و متفاوت با روال پدرسالارانهای باشد که در دولت خاتمی و روحانی برای تعیین ترکیب مدیریتی استان وجود داشت و مشی محمد علیخانی که در این زمینه با پدرش تفاوتهای محسوسی دارد دلگرمکننده و نویدبخش تحولات مثبت در این زمینه بود.
اینک در طلایه سومین ماه فعالیت رسمی دولت پزشکیان و تعیین ترکیب کابینه و معاونان و مدیران ارشد نهاد ریاستجمهوری، نگاهها به ساختمان بلندمرتبه خیابان فاطمی دوخته شده است که قرارگاه مرکزی تعیین نمایندگان عالی دولت در استانهاست و به گفته سردار مؤمنی با تشکیل کمیتهای ویژه برای انتخاب استانداران، در صدد معرفی گزینههایی به هیئت دولت است که واجد صفاتی چون مردمداری، دارای شایستگیهای کارشناسی، کارآمدی، آشنایی و تجربه مناسب باشند و بتوانند ایجاد همافزایی کنند و از همه ظرفیتهای استان جهت سرمایهگذاری بهرهبرداری کنند تا اهداف کلی دولت محقق شود و قرار نیست در این فرآیند دقت در انتخاب فدای سرعت گردد. شاخصهایی که سردار مؤمنی از آنها نامبرده به گفته او توصیه رئیسجمهور برای انتخاب استانداران بوده و به گفته وزیر کشور «در انتصابات قطعاً گزینه شایستهسالاری را در اولویت قرار خواهم داد و مشورت با نمایندگان را در دستور کار خود قرار میدهم و اصل بر این نیست که همه فرمانداران و استانداران تغییر کنند و کسانی که بهخوبی کار میکنند در جایگاه خود باقی خواهند ماند!»
شاید به دنبال این اظهارات بود که عزم نمایندگان کنونی استان برای ابقای «محمدمهدی اعلایی» بیشازپیش جزم شد و پیادهنظام آنان در رسانههای بومی همسو و احزاب و جریانات سیاسی اصولگرا –که در انتخابات آشکارا جانب سعید جلیلی را گرفتند– موجی از اقدامات برای بقای اعلایی را آغاز کردند. در این میان سکوت و عدم واکنش جدی حامیان پزشکیان در قزوین به ماجرا بر جسارت آنان برای پیگیری این موضوع افزوده و حتی علاوه بر طرح خواسته ابقای اعلایی، گزینههایی چون اکبر نیکزاد، محمدجواد کولیوند و منوچهر حبیبی را برای استانداری قزوین مطرح نمودهاند. این فضا بهگونهای شکل گرفت که اگر کسی یک هفته قبل از انتخابات ریاستجمهوری به کما رفته بود و بعد از دور دوم به هوش میآمد و بیخبر از گزینه پیروز این اخبار را دنبال میکرد گمان میبرد که سعید جلیلی به آرزوی دیرین خود در پوشیدن ردای ریاستجمهوری ایران رسیده است! دامنه تلاشهای این گروه تنها به معرفی گزینههای مطلوبشان برای تصدی استانداری قزوین محدود نمانده و در جهت تخریب گزینههای منسوب به اصلاحطلبان قزوین نیز از هیچ تلاشی فروگذار نکردند بهنحویکه اقدامات آنان واکنش «محمد علیخانی»، رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان در قزوین را به دنبال داشت: «شکستخوردگان در انتخابات ریاستجمهوری در تلاش هستند با دروغگویی رای مردم را بیاثر کنند تا جایی که عنوان کردهاند از وقتی که نام علیخانی برای استانداری قزوین مطرح شده مردم در وحشت به سر میبرند.» شاید مقصود آنان از «مردم» معدود حامیانشان در ستادهای انتخاباتی جلیلی است که حق دارند از طرح نام محمد علیخانی به واسطه جسارت، شجاعت و پایمردیاش در جایگاه نماینده مردم قزوین در مجلس هفتم در دفاع از حقوق اساسی ملت –که عامل اصلی ردصلاحیتهای آتی او در انتخابات مجلس شورای اسلامی تاکنون محسوب میشود– بیمناک باشند والا قاطبه رایدهندگان به پزشکیان از انتخاب فردی با سوابق مدیریتی و سیاسی محمد علیخانی استقبال مینمایند.
نگاهی به آمار مشارکت رایدهندگان در انتخابات اخیر ریاستجمهوری و افزایش معنادار مشارکت در دور دوم که منجربه تغییر کفه ترازوی آرا از جلیلی به نفع پزشکیان گردید در کنار عدم مشارکت نیمی از واجدین شرایط در انتخابات پیامهای روشنی برای تصمیمسازان در فضای سیاسی استان قزوین دارد. اگر مقامات عالی وزارت کشور بدون توجه به اهمیت جایگاه استاندار در تنظیم مناسبات سیاسی استان، اجرای سیاستهای دولت در سطح استان و مدیریت جریان توسعه که لازمه آن التزام فکری و عملی به آرمانهای دولت پزشکیان و جریانات حامی اوست –که بی شک خاستگاه اصلاحطلبانه دارند- صرفاً به مطالبات شیوخ اصولگرا و جلب رضایت نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی –که در کمرمقترین انتخابات ادوار مجلس با حداقلیترین آرای ممکن انتخاب شدند– بیاندیشند، فاتحه موفقیت دولت چهاردهم در سطح استان را باید خواند. استان قزوین از زمان تشکیل آن در نخستین سال استقرار دولت سیدمحمد خاتمی تا کنون استانداران اصولگرا و اصلاحطلب زیادی به خود دیده است که در مجموع نتوانستهاند کارنامه درخشانی در مدیریت کلان از خود برجای بگذارند و این منصب، بیش از آنکه فرصتی برای اثبات توانمندیهای مدیریتی استانداران منتصب دولتها از طریق اجرای اقدامات توسعهگرایانه باشد، مجالی برای ارتقا و پرتگاهی برای کسب مقامات عالیتر در پایتخت یا استانهای بزرگتر محسوب میشد. ناگفته نماند که در میان استانداران قزوین، مردان باتجربهای نظیر مرحوم سیدعلی نکویی زهرایی و علیاکبر طاهایی بودند که در دوران تصدی این سمت توانستند کارنامه درخشانی از خود به یادگار بگذارند. اگرچه در میان معاونان سیاسی امنیتی ادوار استانداری قزوین هم رجال سیاسی خوشنامی بودهاند که برخی چون علی اوسط هاشمی، اینک در کمیته منتخبان روسای ستاد پزشکیان در محور چانهزنیها با وزیر کشور برای انتخاب استانداران قرار دارد و برخی دیگر چون «علی باقری»، خود از گزینههای مطرح برای استانداری قزوین محسوب میشود.
برایناساس امید است تصمیمسازان ارشد وزارت کشور و بزرگان سیاسی استان قزوین، در انتخاب نماینده جدید دولت در این خطه، با نگاهی به کارنامه استانداران پیشین، عملکرد پرانتقاد استاندار کنونی، مطالبات رایدهندگان به رئیسجمهور و توجه جدی به دلایل عدم مشارکت ۵۰درصدی واجدین شرایط در انتخابات اخیر نسبت به انتخاب استانداری توانمند و معتقد به آرمانهای اصلاحطلبانه، پرانرژی و توسعهگرا برای یک دوره چهارساله با مهارت چانهزنی و تعامل با جریانات متکثر سیاسی استان و ائمه جمعه و نمایندگان مجلس اقدام نمایند. بیتوجهی به این مهم عوارض جبرانناپذیری در جریان توسعه استان و مشارکت مردم در ادوار آتی انتخابات خواهد داشت که خسران جدی برای نظام و سرمایه اجتماعی آن به حساب میآید.