اینطور که به نظر میرسد دیگر پزشکان و کارشناسان نیز از هشدارهایی که در خصوص تاثیرات این آلودگیها دادهاند، خسته شدهاند و همه میدانند چه بلایی قرار است بر سر سلامتی جسم و جانمان بیاید. در چندسال گذشته، آلودگی هوا بیشتر در کلانشهرها دیده میشد اما اکنون شاهد این معضل در شهرهای کوچکتر همانند قزوین هستیم، به طوری که قزوین جزو آلودهترین استانها شناخته شده است. حالا سوالی که مطرح میشود این است که چه زمانی به بحران آلودگی هوا رسیدگی میشود؟
نبود نگاه توسعهیافته به بحث پایداری شهری
برای واکاوی هرچه بیشتر مشکل آلودگی هوا به سراغ عضو گروه همیاران محیط زیست و میراث طبیعی الموت و دبیر شبکه محیط زیست کشور رفتیم. «محمد الموتی» به فروردینامروز میگوید: «صبح که بیدار میشویم و سطح شهر قزوین را نگاه میکنیم، این حجم از آلایندگی و دفن شدن شهر در هالهای از دود و غبار باورکردنی نیست. از گردنه باراجین یا الموت میتوان مشاهده کرد که قزوین در وضعیت بغرنجی قرار دارد و تبعات غیرقابل جبرانی از منظر سلامت عمومی مردم شهر در دهه آینده خواهیم داشت.»
الموتی بیان میکند: «مسئله آلودگی هوا به عبارتی محصول شش دهه توسعه غیرپایدار است و اساسا جانمایی صنایع به عنوان یکی از عوامل آلاینده در اکثر شهرهای ما غیراصولی بوده است؛ برای مثال نیروگاه شهیدرجایی قزوین در طرح اولیه در جایی بعد از گرمسار قرار بود بنا شود؛ (به دلیل بادهایی که از سمت غرب به شرق میوزید و آسمان شهرهای کرج و تهران را تحت تاثیر آلودگی خود قرار میداد و گاهی این وزش برعکس میشد و مناطق شمالی خود قزوین را نیز در برمیگرفت) اما این جانمایی انجام نشد.»
وی ادامه میدهد: «از آنجایی که هیچ نگاه توسعهیافتهای به بحث پایداری شهری وجود نداشته، مهمترین عامل افزایش آلودگی هوا از بین بردن ظرفیت تصفیهای باغستان سنتی قزوین است؛ به دلیل اینکه هر کدام از درختان صدساله این باغستان در طول سال، ۸۰۰تن گرد و غبار را جذب میکردند و جلوی ورود آن را به داخل شهر میگرفتند؛ اما در ۴۰-۳۰سال گذشته آسیبهای فراوانی دیدند.»
این کنشگر محیطزیست میگوید: «به دلیل تحریمها و سیاستهای خارجی، تحت فشار هستیم و از سوخت و بنزین بسیار بیکیفیت در خودروها استفاده میکنیم و از طرفی آلایندگی سیستم موتوری خودروهای حملونقل عمومی چندین برابر است. بنابراین وقتی کشور در چنین شرایطی قرار دارد و آمارها میگویند که حداقل روزی ۴۰۰هزار بشکه تولید مازوت در پالایشگاهها داریم که قابلیت تبدیل و صادراتش هم مثل قبل وجود ندارد، تلمبار میشوند و نگهداری آن غیرعاقلانه است اما نکته اینجا است که سوزاندن مازوتهای تلمبارشده باید در مناطقی صورت گیرد که در شعاع مطمئنی از شهرها باشند نه در نیروگاه شهدرجایی؛ چون شهرها از آلودگی آن متاثر میشوند؛ اما متاسفانه مازوتسوزی در نیروگاهها صورت میگیرد.»
مازوتسوزی با رعایت استانداردهای مصرف سوخت
اما «حسن عباسنژاد»، مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست استان قزوین و مدیرکل زمینشناسی و اکتشافات معدنی شمال باختری در خصوص آلودگی هوای استان اظهارمیکند: «علاوه بر آلودگیهای منابع مختلف از جمله منابع متحرک و ثابت، اکثر دشتها با کمبود آب مواجه هستند و تالابها و دریاچههای کشور روبه خشکی میروند. به عبارتی جزو معدود کشورهایی هستیم که با کمبود فیزیکی آب روبهرو هستیم و همین موضوع باعث ایجاد کانونهای گردوغبار میشود؛ برای مثال تالاب اللهآباد استان قزوین خشک شده و به عنوان یکی از کانونهای گردوغبار در منطقه محسوب میشود و تاثیرات منفی خود را بر کیفیت هوای منطقه میگذارد».
عباسنژاد بیان میکند: «متاسفانه کمبود اعتبار یکی از بحثهای اساسی سازمان حفاظت محیط زیست است که نسبت به سایر دستگاهها این سازمان از درصد بودجه کمتری برخوردار میشود و این موضوع علیرغم تلاش مسئولان و پرسنل حفاظت محیط زیست یکی از مسائل اساسی است که در اکثر دولتها وجود داشته و مشکلات زیستمحیطی را بیشتر میکند؛ مثلا در بحث نگهداری ایستگاههای سنجش کیفیت هوا همیشه سازمان محیط زیست با مشکلات مالی مواجه بوده است».
وی در خصوص بحث مازوتسوزی نیروگاهها توضیح میدهد: «مازوتسوزی تابع شرایط و متغیرهای مختلف حاکم بر کشور میباشد و زمانی که کمبود گاز وجود داشته باشد، چارهای نیست که مازوتسوزی انجام شود اما آنچه مهم است؛ رعایت استانداردهای مصرف سوخت و خروجی دودکش میباشد، یعنی اگر فیلتراسیون و مکانیزمهای کنترل و کاهش بار آلودگی مناسبی در واحدهایی که از سوختهای فسیلی استفاده میکنند وجود داشته باشد، در اینصورت مازوت را میتوان سوزاند و مشکل و آلودگی چندانی هم ایجاد نخواهد کرد. در کل باید گفت مدیریت آلودگی هوا یک بحث سیستمی است و تنها سازمان حفاظت محیط زیست نمیتواند در این حوزه موفق عمل کند و قاعدتا باید دستگاههای مسئول مرتبط با این موضوع، از جمله استانداریها، وزارتخانههای جهادکشاورزی، صنعت، معدن و تجارت و سایر دستگاهها به سازمان حفاظت محیط زیست کمک کنند تا مدیریت بهینه در جلوگیری از آلودگی هوا وجود داشته باشد».
ناکافی بودن اعتبارات در اجرای قانون هوای پاک
برای پیگیری بیشتر فعالیتهای محیط زیست استان قزوین، «فروردینامروز» به سراغ «سعید میرزاحسینی»، معاون محیطزیست انسانی اداره کل محیط زیست استان قزوین رفته تا از اقدامات این سازمان در خصوص بحران آلودگی هوا جویا شود. میرزاحسینی میگوید: «در بحث رسیدگی به آلودگی هوا در بعد کلان، قانون هوای پاک شکل گرفت که طبق آن، ۱۶۷تکلیف برای دستگاههای مختلف از جمله بهینهسازی مصرف سوخت، گسترش و نوسازی حملونقل عمومی، جایگزینی خودروهای فرسوده و اصلاح وضع معادن آلاینده وضع شد و سازمان محیط زیست استان به تبعیت از این قانون بحث توزیع سوخت یورو۴ و از رده خارج کردن خوردوهای فرسوده را انجام داد اما در اجرای مابقی تکالیف این قانون، با مشکل کمبود بودجه مواجه شدیم که اگر تامین اعتبار صورت میگرفت قطعا پیشرفت کرده بودیم.»
معاون محیط زیست انسانی اداره کل محیط زیست استان قزوین در خصوص مازوتسوزی در استان اظهارمیکند: «مقامات سازمان حفاظت محیط زیست استان به اندازه کافی در این مورد صحبت کردهاند و مازوتسوزی موضوعی است که در سطح ملی تصمیمگیری میشود اما در سطح استان پیگیریها و مکاتباتی با استانداری داشتیم که در حد امکان از سوخت پاکتر استفاده کنیم تا آلودگی کمتری ایجاد شود.»
نوشتن از قصه بیسر و ته آلودگی هوا از آن بود که مدیریت و برنامهریزی را برای مخاطب بازگو کنیم تا بدانیم که چرا باید با از راه رسیدن هوای سرد به جای ابرهای سیاه بارانزا، ابرهای سیاه و آلوده بر فراز آسمان شهر پدیدار شود و دود و آلودگی در قفسه سینههایمان جا خوش کند؟!