اطلاعیه

  • امروز : یکشنبه - ۱۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 27 - شوال - 1445
  • برابر با : Sunday - 5 May - 2024
6
آزیتا خیری، رُمان‌نویس و منتقد سینما:

نوشتن بدون داشتن دغدغه‌های اجتماعی بی‌معناست

  • کد خبر : 9943
  • 15 ژوئن 2023 - 13:59
نوشتن بدون داشتن دغدغه‌های اجتماعی بی‌معناست
آزیتا خیری، خالق رمان‌هایی است که دغدغه‌های آدمی را در طول تاریخ اجتماعی و سیاسی بیان می‌کنند. او که در دانشگاه در رشته زمین‌شناسی تحصیل کرده، اما از سال1383 به نوشتن رُمان روی آورده که حاصل آن انتشار پانزده جلد رُمان در این حوزه است؛ کتاب‌هایی که با استقبال قابل توجه علاقه‌مندان به رُمان روبه‌رو شده‌اند.

«چه ساده شکستم» نخستین رُمان این نویسنده قزوینی است و «روی نقطه هیچ» نیز آخرین اثر منتشرشده اوست؛ رمان‌هایی که او با دغدغه‌مندی خود هم نقبی به مسائل اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه زده و هم کوشیده است تا ذهن مخاطبان خود را معطوف موضوعات مهمی نماید که در چند دهه گذشته همواره جامعه ایرانی به نوعی با آن‌ها درگیر بوده است. خیری که دستی هم در نقد آثار سینمایی دارد در گفت‌وگو با «فروردین‌امروز» از شروع فعالیت‌های فرهنگی‌ و ایده‌های مختلف ذهنی خود گفته و از مسائلی که سبب‌ساز نگارش رمان‌هایش شده است. آنچه می‌خوانید ماحصل این گفت‌وگوی صمیمانه یک‌ساعته است.

– خانم خیری چه شد که به دنیای نویسندگی قدم گذاشتید و نوشتن را از چه زمانی آغاز کردید؟

در سال‌های جنگ تحمیلی، پدرم در جبهه اسیر نیروهای عراقی شد؛ بعد از دو سال که با پایان جنگ برگشت، من دختری ۹ساله بودم و به یاد دارم که متنی را به مناسبت ورود پدرم نوشتم و چون آن زمان وقتی آزاده‌ای برمی‌گشت همه مردم به استقبال او می‌آمدند، خانه ما هم به مناسبت ورود پدرم شلوغ شده بود و زمانی که من دلنوشته‌ام را خواندم، همه حضار احساساتی شدند و حتی گریه‌ کردند. فکر می‌کنم همین موضوع، زمینه شروع نوشته‌هایم شد.

علاوه براین‌که در دوران مدرسه نیز همیشه انشاءهای خوبی می‌نوشتم که مورد توجه دبیران ادبیاتم قرار می‌گرفت، در زمان دانشگاه هم چون فضای سیاسی بسیار پررنگ بود، خیلی زود جذب نشریات دانشگاهی شدم و متن‌های اجتماعی و سیاسی می‌نوشتم که همه این عوامل باعث شد به صورت جدی وارد فضای نویسندگی شوم.

– از نوشتن اولین اثرتان بگویید؛ این رمان چه ویژگی‌هایی دارد و با چه حال و هوایی نوشته شده است؟

در شهریور۱۳۸۳ چون نوآموز بودم و اولین کتابم به نام «چه ساده شکستم» را شروع کردم، نمی‌دانستم باید چطور کتاب را جمع کنم و یادم است زمان زیادی برای نوشتن آن صرف کردم که با وجود دست‌نوشته‌های فراوان در نهایت به صورت یک کتاب دوجلدی منتشر شد. از آنجایی که همیشه معتقد بودم نوشتن حاصل دغدغه‌های انسان است، در طول داستان این کتاب به مسائل مختلف موجود در جامعه نیز اشاره کردم.

– در نوشته‌هایتان روی چه مسائلی حساس هستید و آیا این موضوعات را در کتاب‌های خود هم بازتاب می‌دهید؟

ازآنجایی که هر نویسنده‌ای تکه‌ای از وجود خود را در کتاب‌هایش جا می‌گذارد در مورد من هم همین‌طور است؛ یعنی نوشته‌هایم تکه‌هایی از وجودم هستند و هرچند که در قصه‌ها از عشق به عنوان فاکتوری برای جذب خواننده استفاده می‌کنم، اما برای من مسائل اجتماعی و سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار است و در واقع دغدغه اصلی من عشق نیست.

برای مثال در کتاب «خانه امن» که روایتی از زندگی کسانی بود که دختر یا پسرشان عضو یک فرقه سیاسی شده بودند، به سازمان مجاهدین خلق یا منافقین اشاره کردم، اما هدفم نه صرفا خود این افراد بلکه شرایط زندگی خانواده‌ها و بازمانده‌های کسانی بود که فعالیت سیاسی انجام می‌دادند و به نوعی بخشی از تاریخ معاصر کشور را در بین ماجراهای این رمان روایت کردم؛ از شکل‌گیری این گروهک تا آینده شکست‌خوره اعضای آن که مصیبت‌هایی برای فرزندان این افراد داشته است.

همچنین در کتاب «روی نقطه هیچ» به موضوع قتل‌های ناموسی و یا ختنه دختران که در اقوام ایرانی ازجمله هرمزگان و کرمانشاه انجام می‌شد، پرداختم. در واقع، تلنگر و ایده نوشتن این کتاب از قتل ملیکا شریفی شکل گرفت که پدرش او را به‌طرز فجیعی با داس به قتل رساند. بنابراین دغدغه من نوشتن است، اما در کنارش به مشکلات و دغدغه‌های مردم هم توجه دارم، چون خود ما هم جزئی از همین مردم هستیم و وظیفه هر نویسنده‌ای است که به این موضوعات توجه داشته باشد.

– از ممیزی داستان‌های خود هم برای ما بگویید؛ در این زمینه آیا با مشکلی مواجه بودید؟

راه دانایی و نوشتن همیشه دشواری‌های خودش را داشته و در این خصوص هم نویسنده‌ها سختی‌های بسیاری را تحمل می‌کنند. برای مثال سخت‌گیری‌هایی در خصوص اسم کتاب، صحنه‌های احساسی داستان، مسائل سیاسی یا بعضا اجتماعی مطرح شده در قصه، وجود دارد که در بعضی موارد سبب حذف و یا اصلاح مطالبی در کتاب می‌شوند و متاسفانه این نوع برخوردها و بازبینی‌ها، نویسنده را مایوس و دلسرد می‌کند.

– از بازخوردها و استقبال مخاطبان نسبت به کتاب‌هایتان راضی هستید؟

به نظرم استقبال و شناخته‌شدن کتاب‌ها به نحوی است که با معرفی زبان به زبان راه خودش را پیدا می‌کند. خوشبختانه این موضوع در مورد آثار من نیز صدق می‌کند و آخرین کتابم به نام «روی نقطه هیچ» با وجود قیمت بالا، اما مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفت و امروز برخی از کتاب‌هایم به چاپ‌های متعدد رسیده‌اند.

– و حرف آخر آزیتا خیری؟

خواهش من از همه مردم عزیزمان این است که با وجود شرایط سخت اقتصادی، اما همیشه دغدغه خواندن کتاب‌ را داشته باشند؛ هر ورق کتاب، روایت یک زندگی و نیز فرصتی برای آگاهی است. باید تلاش کنیم فرزندان خودمان را با کتاب آشتی دهیم تا با انس با کتاب از تجارب دیگران بهره ببرند و شرایط آینده برای آن‌ها به نحوی که ما تجربه کردیم، نباشد.

لینک کوتاه : https://farvardinemruz.ir/?p=9943

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.