دومین سال مسئولیت دولت مهرورزی بود و علیاصغر حمزهای، معاون سابق استاندار قزوین، گفته بود: «فرهنگ و هنر در مقایسه با تکنولوژی و صنعت مقولاتی کم اهمیت و فاقد توجیه اقتصادی و ظرفیتهای لازم برای سرمایهگذاری هستند.» گفتهای که به اعتقاد برخی از کارشناسان، خلاصه تلقی دولتیان اصولگرای استان و کشور در ۸ سال اخیر بود و نتایج آن هم بهویژه در سالهای اخیر در افزایش کمسابقه نرخ طلاق و بزهکاری خودنمایی میکند. البته مهرورزان حاکم بر استان، در حوزه تکنولوژی و صنعت مورد ادعا نیز کارنامه اظهر من الشمسی بر جای گذاشتند که بر کسی پوشیده نیست.
موسیقی
محمد وکیلها، رییس انجمن موسیقی استان قزوین، کارنامه فرهنگ و ارشاد را در حوزه تخصصی خودش قابل دفاع میداند و به فروردین امروز میگوید: «موسیقی یکی از بخشهایی است که در کارنامه فرهنگی استان طی ۸ سال گذشته نمره نسبتا خوبی گرفته است؛ در مورد آموزش، ۱۰ آموزشگاه آزاد و ۵ هزار هنرجوی موسیقی داشتهایم که آمار خوبی است. در بخش پژوهش، معرفی موسیقی مناطق و مشاهیر موسیقی قزوین را داشتهایم و در بخش تولید و اجرا نیز هر ماه یک تا ۲ کنسرت از خوانندگان بزرگ و مشهور موسیقی ایرانی و پاپ مثل استاد شجریان و خواجهامیری برگزار کردهایم. در هر حال تلاش ما این است که بتوانیم فرهنگ خودمان را به نسل جدید بدهیم و جوانانمان را از رسانههای مهاجم دور کنیم.»
این اظهارات «وکیلها» در حالی است که بهگواه بسیاری از اهالی موسیقی، از سال ۸۸ به این سو فضای استان برای کنسرتها و اجراهای موسیقی چندان مساعد نبوده و در ماههای پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم، تا مدتی نسبتا طولانی عملا هیچ کنسرتی در قزوین نتوانست مجوز اجرا بگیرد.
تئاتر
فرهاد رنجبر، کارگردان گروه تئاتر «نوتاش» درباره تحولات فرهنگی استان درطول ۸ سال زمامداری اصولگرایان، به فروردین امروز میگوید: «کل فرهنگ و هنر قزوین و بهویژه تئاتر استان در این ۸ سال افول کاملا مشخصی نسبت به دوره قبل داشته است. البته برخی مشکلات ریشهای است، اما برخی کارها را میشد بهتر مدیریت کرد، مثلا در قزوین تکمیل مجتمع فرهنگی در حال ساختی که قرار است سالن استاندارد تئاتر داشته باشد، چند سال است مدام به تعویق میافتد. از سوی دیگر استادان و بازیگران برجسته بهدلیل تنگی فضا از تئاتر قزوین میروند و بیشترشان به تهران مهاجرت میکنند. جشنوارههایی که بعضیها به آن افتخار میکنند نیز بیشتر محلی برای «اسم گرایی» است و برای انتخاب گروههای اول و دوم و… بیش از خود اثر، به اسامی دستاندرکاران توجه و بها داده میشود. بودجه هم تا از آن بالا به پایین برسد خرد میشود و بهعنوان مثال اگر بودجه تخصیص داده شده به یک اثر نمایشی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باشد، وقتی به جشنواره راه یافت ۳۰۰ هزار تومان و اگر به اجرای عمومی برسد ۵۰۰ هزار تومان دیگر میگیرد؛ باقی این یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان معلوم نیست کجا میماند.»
400 صندلی سینما برای ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر!
بر اساس آمار استانداری که حاوی آخرین اطلاعات موجود در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است و در سالنامه مرکز آمار ایران منتشر شده، از سال ۸۰ تاکنون تعداد سینماهای قزوین نهتنها از ۲ تا بیشتر نشده، بلکه گنجایش همین ۲ سینما هم از ۱۰۰۰ صندلی به ۴۰۰ صندلی کاهش یافته است. این در حالی است که شهرهای دیگر استان مثل تاکستان، بویینزهرا و آبیک اساسا فاقد سینما هستند و از همین ۴۰۰ صندلی هم محرومند.
هر دو سینمادار قزوین در گفتگوهایشان با خبرنگار ما از وضع موجود ناراضی بودهاند و چندی پیش مهدی رمضانی، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد قزوین در گفتگو با «فروردین امروز» اذعان کرده بود که «در حال حاضر از حدود ۱۲۰۰ صندلی سینماهای قزوین تنها ۵۰۰ صندلی فعال است که سالانه ۱۳۴ هزار تماشاگر را به خود میبیند؛ اما سینماداران راضی نیستند چون این تعداد صرفهای برایشان ندارد.»
شاید همین موضوع باعث شده بود صاحبان یکی از سینماهای تعطیلشده قزوین برای تامین بخشی از مخارج عدیده خود، فضای سینما را به یکی از نامزدهای انتخابات شورای شهر قزوین اجاره دهند و این مساله در محافل فرهنگی استان به عنوان فاجعهای برای فرهنگ بازتاب یافت.
کتابخوانی
وضعیت کتابخانههای استان در ۸ سال گذشته پیشرفت چندانی نداشته و باز طبق گزارش منتشر شده مرکز آمار ایران، استان ما در سال ۱۳۸۰ تنها ۲۳ کتابخانه داشته است که این تعداد در سال ۱۳۹۰ با افزایشی ۴ پلهای! به ۲۷ کتابخانه رسیده است. جالب اینکه امروز آبیک با ۲ و قزوین با ۹ کتابخانه بر جایگاه آخر و اول تعداد کتابخانه استان قرار دارند.
مدیریت استان و توابع
علی رحمانی، یکی از فعالان فرهنگی – هنری شهر تاکستان در این باره به فروردین امروز میگوید: «بی گمان شفیعیها در دوران مدیرکلی خود کارهای خوبی هم برای استان کرده، اما با کمال مطلوب فاصله بسیاری داشته است؛ بهعنوان مثال در طول دوره مدیریت ایشان انتظار توابع و شهرستانها این بود که بیشتر دیده شوند، اما عمده توجهات ارشاد روی مرکز استان و شهر قزوین متمرکز بود و به توابع بیمهری میشد. ضمن اینکه مدیریت سنتی موتلفهای هنوز هم در برابر مدیریت مدرن مقاومت میکند و اقتضائات فرهنگی جهان مدرن را نمیپذیرد.
با این حال انتظار میرود اگر با رفتن دولت احمدینژاد و صدارت احتمالی آقای علی جنتی بر وزارت ارشاد دولت روحانی، شفیعیها رفتنی نشد و پشت میز خود ماند، به این امر مهم بهای بیشتری بدهد و با جدیت پیگیر تبیین ضرورت تخصص در عرصه فرهنگ استان باشد تا بتوانیم تولیدکنندگان و استعدادهای استان را نگهداشته و از فرار مغزهای فرهنگی-هنریمان به تهران و خارج از کشور جلوگیری کنیم.»