پیش تر اعلام کرده بودید که شورای شهر قزوین باید خانه تکانی شود، چرا؟
معتقدم دو دلیل دارد؛ دلیل نخست اینکه شورای شهر قزوین مشکل ساختاری دارد. شهردار، منتخب شورا است و شورا با تصویب بودجه، بر روی عملکرد شهردار نظارت میکند تا مصوبات به درستی اجرا شود. اگر شورا منفعلتر از شهردار باشد، شهردار همه کاره میشود؛ یعنی اگر شورا ضعیف باشد، شهرداری مثل گذشته یعنی زمانی که شورا وجود نداشت، میچرخد و فقط یک هزینه بهنام شورا تحمیل میشود. من معتقدم، شورا، جایگاه انفعالی داشته است. شورا بر شهرداری حاکم نبوده، بلکه شهرداری بر شورا حاکم بوده است.
دست کم از شش نفری که در شورا بودند، بخواهید که در این چهار سال چه عملکردی داشتهاند و در این مورد ۴ صفحه بنویسند؛ البته افرادی که در این شورا بودند، افراد متدین و خوبی بودند؛ اما هر طرحی که میآمد، تصویب میکردند؛ در صورتی که اعضا شورا باید با بررسی درکمیسیونهای تخصصی مواظب باشند که هر طرحی تصویب نشود.
شهردار فعلی برای اجرای پروژههایی، بخشی از اموال و دارایی شهرداری را فروخت که با این درآمدها، اقدامات خوب، اما پر هزینهای برای شهر انجام داد. اگر بازده این عملکردها به اندازه قسط آن بدهیها نباشد، بیماری وارونگی درآمد بهوجود میآید؛ به عنوان مثال در سال ۹۲ یا ۹۳ ، اگر درآمد شهرداری، ۴۰۰ میلیارد تومان باشد، بخش عمدهای قسط بدهیهای شهرداری خواهد بود. این در حالی است که مردم هزینههایی به شهرداری میپردازند؛ اما عملکرد شهرداری در سال گذشته بوده که به چشم مردم نمیآید و همین مساله باعث بوجود آمدن مشکل در شهر میشود. وقتی شهرداری، یکسری از داراییهای خود را به شرکتی واگذار میکند که قرار است پلی بسازد؛ پلی که هنوز از سالگرد افتتاحاش نگذشته باید آسفالتش عوض شود، مشخص است که چه می شود. این پل باید از لحاظ کارشناسی بررسی می شدکه به چه میزان در حل مشکلات شهری تاثیر گذار است. آیا شهرداری باید چنین اقداماتی بکند یا پلی بسازد که ۲۰ سال بعد، اگر مسافری خواست از رشت به تهران سفر کند، به چهار راه بر نخورد. این درحالی است که مسافران عبوری برای رفتن به رشت از داخل قزوین عبور نمیکنند و اتوبان را برای مقصد خود انتخاب میکنند. پل روبهروی استانداری هم که ساخته شده است، همین کارکرد را دارد؛ البته کاربرد ترافیکی آن هم همین طور است. زمانی که قرار شد این سه پل ساخته شود، من یک سووال مطرح کردم که هیچ مسوول ذی ربطی پاسخ نداد. اینکه ترافیکی که از نوروزیان شروع می شود، کجا قرار است هدایت شود؟ زمانی که این ترافیک به سبزه میدان هم رسید چه باید کرد؟ این گونه سووال ها باید درشوراها مطرح می شد که چنین نشد.
-این انتقادها را درحالی مطرح میکنید که چهار عضو سابق شورای سوم به شورای چهارم راه پیدا کرده اند. با این وجود، آینده شورای جدید را چطور ارزیابی میکنید؟
آرا مردم، معنی دار است. رییس شورای شهر سوم در این انتخابات، نفر دوازدهم شده است. این درحالی است که رییس شورای سوم در دورههای گذشته، بیشترین رای را داشته است؛ البته برخی از اعضای دیگر که در شورای سوم حضور داشتند، در این انتخابات برای ورود دوباره به شورا رایی کسب نکردند. معتقدم، دلیل بیاقبالی مردم به برخی از اعضای شورای سوم این است که در هیچ نشریهای نمی توان گفت و گویی از آنها پیدا کرد. در واقع هیچ ارتباطی با مردم نداشتند.
در توکیو، پایتخت ژاپن که نزدیک به ۱۷ میلیون نفر جمعیت دارد، تعداد کارمندهایی که در شهرداری کار میکنند، ۹۲ نفر است؛ اما درشهر قزوین که ۳۸۰ هزار نفر جمعیت دارد،۲ هزار نفر کارمند در شهرداری مشغول بهکار هستند. با این شرایط، شورای شهر برای ساماندهی مدیریت منابع انسانی چه اقدامی انجام داده است.
– در شبه گزارشی که در روزنامه «ولایت» منتشر کردید، تلویحاً از تخلفات انتخاباتی نام بردید.
در این مطلب به تخلفات انتخاباتی مربوط به افراد مشخص اشاره نکردم. وقتی یک راننده تاکسی برای ازدواج دخترش به خاطر نداشتن یک میلیون تومان پول به بن بست می خورد که می خواهد دست به خودکشی بزند؛ در صورتی که من کاندیدا برای چاپ ۵ هزار تیراژ پوستر باید یک میلیون تومان پول پرداخت کنم که آن هم بلافاصله پشت سر من، کسی دیگر روی همان پوستر خیس، پوستر کاندیدای مورد نظر خود را می چسباند. این تخلف انتخاباتی اخلاقی است. این واقعه تلخ نشان میدهد که دموکراسی در خیابانهای شهر وجود ندارد. برخی از ستادهای انتخاباتی، اتاق فکری تشکیل داده بودند که اگر کاندیدایی احتمال رای آوریاش زیاد بود، رصد میکردند و پوسترها و بنر کاندیدای مورد نظر را پاره میکردند. جالب است، کسی که از طریق دموکراسی میخواهد وارد شورا شود، اعتقادی به دموکراسی ندارد؛ حتی به اخلاقی که از دیناش نشات میگیرد، پایبند نیست.
چرا انتخاب شهروندان به جای برنامه کاندیداها به سمت پوسترهای تمام قد عریض و طویل و تصاویر روتوش شده پیش می رود؟
من در این مدت متوجه شدم که کانالهای تخصصی برای جذب آرا بهوجود آمده است که فقط نماینده درست میکند. مشاورهایی گمنام برای استفاده از این روشها وجود دارد که در زمان انتخابات برای کسب سود هنگفت تشکیلاتی بهوجود میآورند؛ البته من نمیخواهم بگویم که همه کسانی که در انتخابات وارد شورا شدند، از این طریق رفتند. اما چرا شهروندان اعتنای چندانی به شورای شهر ندارند؟
گزارشی از صندوقهای رای در روز انتخابات رسید که بسیاری از مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند و در انتخابات شوراها رای ندادند، در صورتی که تحلیل سیاستمداران این بود که تجمیع انتخابات شورا و ریاست جمهوری بدان علت است که کسانی که برای قوم و قبیله خود رای میدهند، در انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت کنند. مردم معتقدند، ریاست جمهوری مهم است و انعکاس جهانی و داخلی دارد؛ اما شورای شهر مهم نیست. آرا به لیستهای ۱۳ نفره مشکوک است برای اینکه تقریبا هیچ فرد عادی به لیست ۱۳ نفره رای نداد؟ حتی اعضای ائتلاف که این چند دلیل دارد؛ نخست اینکه این مساله، بحث اخلاقی دارد که من با گروهی ائتلاف کردهام؛ اما به بستگان، دوستان و آشنایان میگویم که تک رای به من بدهند. دلیل دیگر اینکه اگر کسی چهار ساعت پایان رای گیری، تشکیلات ۲۰ نفره داشت، ۴۰۰۰ هزار تا۵۰۰۰ هزار رای میتوانست از طریق کسانی جذب کند که میآمدند؛ اما نمیدانستند که به چه کسی باید رای بدهند. کف آرای یکی از اعضای علی البدل ۹هزار و اندی است. اگر به طور متوسط، نزدیک به ۱۰۰ نفر از این ۱۵۰ نفر، بالای ۴۰۰۰ هزار رای آوردند، ۲۰ نفر را سازماندهی میکردند، آن ۴۰۰۰ هزار تا کمبود رای جبران میشد و یا علی البدل یا نفر سیزدهم میشدند؛ البته انصافا نمایندگان فرمانداری و نیروی انتظامی اقدامات خوبی انجام میدادند. آنها اجازه نمیدادند، چنین کاری انجام بدهند. گفته شد یکی از افرادی که رای آورد، شخصا چنین کارهایی انجام داده است؛ اما نیروی انتظامی او را از حوزه اخراج کرد. اما دلیل سوم این است که مردم به شورای شهر بی اعتنایی کردند؛ چون جدی گرفته نشدهاند.
معتقدم دو دلیل دارد؛ دلیل نخست اینکه شورای شهر قزوین مشکل ساختاری دارد. شهردار، منتخب شورا است و شورا با تصویب بودجه، بر روی عملکرد شهردار نظارت میکند تا مصوبات به درستی اجرا شود. اگر شورا منفعلتر از شهردار باشد، شهردار همه کاره میشود؛ یعنی اگر شورا ضعیف باشد، شهرداری مثل گذشته یعنی زمانی که شورا وجود نداشت، میچرخد و فقط یک هزینه بهنام شورا تحمیل میشود. من معتقدم، شورا، جایگاه انفعالی داشته است. شورا بر شهرداری حاکم نبوده، بلکه شهرداری بر شورا حاکم بوده است.
دست کم از شش نفری که در شورا بودند، بخواهید که در این چهار سال چه عملکردی داشتهاند و در این مورد ۴ صفحه بنویسند؛ البته افرادی که در این شورا بودند، افراد متدین و خوبی بودند؛ اما هر طرحی که میآمد، تصویب میکردند؛ در صورتی که اعضا شورا باید با بررسی درکمیسیونهای تخصصی مواظب باشند که هر طرحی تصویب نشود.
شهردار فعلی برای اجرای پروژههایی، بخشی از اموال و دارایی شهرداری را فروخت که با این درآمدها، اقدامات خوب، اما پر هزینهای برای شهر انجام داد. اگر بازده این عملکردها به اندازه قسط آن بدهیها نباشد، بیماری وارونگی درآمد بهوجود میآید؛ به عنوان مثال در سال ۹۲ یا ۹۳ ، اگر درآمد شهرداری، ۴۰۰ میلیارد تومان باشد، بخش عمدهای قسط بدهیهای شهرداری خواهد بود. این در حالی است که مردم هزینههایی به شهرداری میپردازند؛ اما عملکرد شهرداری در سال گذشته بوده که به چشم مردم نمیآید و همین مساله باعث بوجود آمدن مشکل در شهر میشود. وقتی شهرداری، یکسری از داراییهای خود را به شرکتی واگذار میکند که قرار است پلی بسازد؛ پلی که هنوز از سالگرد افتتاحاش نگذشته باید آسفالتش عوض شود، مشخص است که چه می شود. این پل باید از لحاظ کارشناسی بررسی می شدکه به چه میزان در حل مشکلات شهری تاثیر گذار است. آیا شهرداری باید چنین اقداماتی بکند یا پلی بسازد که ۲۰ سال بعد، اگر مسافری خواست از رشت به تهران سفر کند، به چهار راه بر نخورد. این درحالی است که مسافران عبوری برای رفتن به رشت از داخل قزوین عبور نمیکنند و اتوبان را برای مقصد خود انتخاب میکنند. پل روبهروی استانداری هم که ساخته شده است، همین کارکرد را دارد؛ البته کاربرد ترافیکی آن هم همین طور است. زمانی که قرار شد این سه پل ساخته شود، من یک سووال مطرح کردم که هیچ مسوول ذی ربطی پاسخ نداد. اینکه ترافیکی که از نوروزیان شروع می شود، کجا قرار است هدایت شود؟ زمانی که این ترافیک به سبزه میدان هم رسید چه باید کرد؟ این گونه سووال ها باید درشوراها مطرح می شد که چنین نشد.
-این انتقادها را درحالی مطرح میکنید که چهار عضو سابق شورای سوم به شورای چهارم راه پیدا کرده اند. با این وجود، آینده شورای جدید را چطور ارزیابی میکنید؟
آرا مردم، معنی دار است. رییس شورای شهر سوم در این انتخابات، نفر دوازدهم شده است. این درحالی است که رییس شورای سوم در دورههای گذشته، بیشترین رای را داشته است؛ البته برخی از اعضای دیگر که در شورای سوم حضور داشتند، در این انتخابات برای ورود دوباره به شورا رایی کسب نکردند. معتقدم، دلیل بیاقبالی مردم به برخی از اعضای شورای سوم این است که در هیچ نشریهای نمی توان گفت و گویی از آنها پیدا کرد. در واقع هیچ ارتباطی با مردم نداشتند.
در توکیو، پایتخت ژاپن که نزدیک به ۱۷ میلیون نفر جمعیت دارد، تعداد کارمندهایی که در شهرداری کار میکنند، ۹۲ نفر است؛ اما درشهر قزوین که ۳۸۰ هزار نفر جمعیت دارد،۲ هزار نفر کارمند در شهرداری مشغول بهکار هستند. با این شرایط، شورای شهر برای ساماندهی مدیریت منابع انسانی چه اقدامی انجام داده است.
– در شبه گزارشی که در روزنامه «ولایت» منتشر کردید، تلویحاً از تخلفات انتخاباتی نام بردید.
در این مطلب به تخلفات انتخاباتی مربوط به افراد مشخص اشاره نکردم. وقتی یک راننده تاکسی برای ازدواج دخترش به خاطر نداشتن یک میلیون تومان پول به بن بست می خورد که می خواهد دست به خودکشی بزند؛ در صورتی که من کاندیدا برای چاپ ۵ هزار تیراژ پوستر باید یک میلیون تومان پول پرداخت کنم که آن هم بلافاصله پشت سر من، کسی دیگر روی همان پوستر خیس، پوستر کاندیدای مورد نظر خود را می چسباند. این تخلف انتخاباتی اخلاقی است. این واقعه تلخ نشان میدهد که دموکراسی در خیابانهای شهر وجود ندارد. برخی از ستادهای انتخاباتی، اتاق فکری تشکیل داده بودند که اگر کاندیدایی احتمال رای آوریاش زیاد بود، رصد میکردند و پوسترها و بنر کاندیدای مورد نظر را پاره میکردند. جالب است، کسی که از طریق دموکراسی میخواهد وارد شورا شود، اعتقادی به دموکراسی ندارد؛ حتی به اخلاقی که از دیناش نشات میگیرد، پایبند نیست.
چرا انتخاب شهروندان به جای برنامه کاندیداها به سمت پوسترهای تمام قد عریض و طویل و تصاویر روتوش شده پیش می رود؟
من در این مدت متوجه شدم که کانالهای تخصصی برای جذب آرا بهوجود آمده است که فقط نماینده درست میکند. مشاورهایی گمنام برای استفاده از این روشها وجود دارد که در زمان انتخابات برای کسب سود هنگفت تشکیلاتی بهوجود میآورند؛ البته من نمیخواهم بگویم که همه کسانی که در انتخابات وارد شورا شدند، از این طریق رفتند. اما چرا شهروندان اعتنای چندانی به شورای شهر ندارند؟
گزارشی از صندوقهای رای در روز انتخابات رسید که بسیاری از مردم در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند و در انتخابات شوراها رای ندادند، در صورتی که تحلیل سیاستمداران این بود که تجمیع انتخابات شورا و ریاست جمهوری بدان علت است که کسانی که برای قوم و قبیله خود رای میدهند، در انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت کنند. مردم معتقدند، ریاست جمهوری مهم است و انعکاس جهانی و داخلی دارد؛ اما شورای شهر مهم نیست. آرا به لیستهای ۱۳ نفره مشکوک است برای اینکه تقریبا هیچ فرد عادی به لیست ۱۳ نفره رای نداد؟ حتی اعضای ائتلاف که این چند دلیل دارد؛ نخست اینکه این مساله، بحث اخلاقی دارد که من با گروهی ائتلاف کردهام؛ اما به بستگان، دوستان و آشنایان میگویم که تک رای به من بدهند. دلیل دیگر اینکه اگر کسی چهار ساعت پایان رای گیری، تشکیلات ۲۰ نفره داشت، ۴۰۰۰ هزار تا۵۰۰۰ هزار رای میتوانست از طریق کسانی جذب کند که میآمدند؛ اما نمیدانستند که به چه کسی باید رای بدهند. کف آرای یکی از اعضای علی البدل ۹هزار و اندی است. اگر به طور متوسط، نزدیک به ۱۰۰ نفر از این ۱۵۰ نفر، بالای ۴۰۰۰ هزار رای آوردند، ۲۰ نفر را سازماندهی میکردند، آن ۴۰۰۰ هزار تا کمبود رای جبران میشد و یا علی البدل یا نفر سیزدهم میشدند؛ البته انصافا نمایندگان فرمانداری و نیروی انتظامی اقدامات خوبی انجام میدادند. آنها اجازه نمیدادند، چنین کاری انجام بدهند. گفته شد یکی از افرادی که رای آورد، شخصا چنین کارهایی انجام داده است؛ اما نیروی انتظامی او را از حوزه اخراج کرد. اما دلیل سوم این است که مردم به شورای شهر بی اعتنایی کردند؛ چون جدی گرفته نشدهاند.
منیِژه زیرک