نسلی که خود را نسل سوخته و مظلومترین میدانند و به دلیل نبود کار مناسب و افزایش بیکاری در نتیجه تمایلی به ازدواج ندارند. طبق اطلاعات ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران و آخرین سرشماری رسمی در سال۱۳۹۵، دهه شصتیها ۲۱درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند و افراد دهه شصت در آن سال، در رده سنی ۲۶تا ۳۵سال بودند. ۱۹درصد زنان دهه شصتی و ۳۳درصد مردها هنوز ازدواج نکردهاند. براساس آخرین آمار اداره کل ثبت احوال استان قزوین؛ تعداد متولدین دهه۶۰؛ ۳۳۱،۴۸۰نفر در بین سالهای۱۳۶۰ تا ۶۹ در استان قزوین بوده است.
در گفتوگو با برخی از جوانان دهه شصت گراني، عدم اشتغال مناسب، سختگيريهاي والدين براي ازدواج، نداشتن شرايط براي تهيه مسكن، بیاعتمادی به جنس مخالف و افزایش آمار طلاق و عدم تمایل به ادامه زندگی در ایران و مهاجرت از جمله مواردي هستند كه جوانان دهه شصتی به آن معترض بوده و دلیل عدم رغبت به ازدواج عنوان کردند.
«حسن قدیری» جامعهشناس، متغیرهای اقتصادی مانند بیکاری، تورم، نابرابری و بیعدالتی درآمد با نوع کار و شغل افراد، چالشهای تهیه مسکن و امکانات اولیه زندگی و ناامیدی به رفع مشکلات اقتصادی را مهمترین دلیل عدم رغبت و تأخیر ازدواج مطرح کرد.
وی پدیده نوظهور ازدواج سپید و روابط آزادمنشانه نسل جدید، تضادها و تنشهای خانوادگی بهویژه افزایش طلاق در سالیان اخیر، نابرابری تحصیلی، بیتفاوتی و بیمسئولیتی اغلب جوانان را از دیگر علل تأخیر در ازدواج عنوان کرد.
قدیری میگوید: «در صورت رفع مشکلات و بیعدالتیهای اقتصادی، تأمین و تهیه مسکنهای ارزانقیمت، ایجاد فرصتهای شغلی و داشتن یک شغل مطلوب و امیدواری به آینده میتوان جوانان را تشویق به ازدواج نمود.»
تسهیلات پاسخگوی هزینههای ازدواج نیست
قدیری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا وام و ارائه تسهیلات پاسخگوی عدم رغبت دهه شصتیها است، گفت: «وام و تسهیلات بانکی تنها بخش بسیار اندکی از هزینههای ازدواج و تشکیل خانواده را رفع میکند. اگر کمک والدین وجود نداشته باشد با درآمد اندک فرد و تسهیلات جزئی و تورم موجود، ازدواج تقریبا غیرممکن میشود.»
«بیدا میرحسینی» جامعهشناس و کنشگر مسائل اجتماعی در خصوص علت تأخیر ازدواج دهه شصتیها میگوید: ازدواج یک پدیده اجتماعی است و براساس نوع نیتمندی و قصدمندی، میزان بلوغ فکری و اجتماعی و جسمی افراد و حتی قوانین مرتبط و عرف جامعه پیامدهای مثبت و منفی دارد.»
میرحسینی با بیان اینکه تأخیر در ازدواج دهه شصتیها نه بر گردهی آنها بلکه بر گردهی سیاستگزاران در دولتهای مختلف است، افزود: «دولتها در ساحتهای مختلف مانند ایجاد شغل پایدار، بهرهمندی از مسکن مناسب، ایجاد امید به زندگی باید برنامهها و استراتژیهای منطقی و علمی و با توجه به شرایط را فراهم و اتخاذ میکردند.»
وی تصریح کرد: «دهه شصتیها نسبت به دهههای گذشته دوره انتظار طولانیتری را برای کسب استقلال مالی در زندگی تجربه کردند.»
این جامعهشناس با بیان اینکه این دورهی گذار همراه با یک تفکر کمالگرایی این دهه را به تعمق، تأمل و تفکر بیشتر در امر ازدواج و تشکیل خانواده وادار کرد، گفت: «متاسفانه مسئولان بدون توجه به این مهم، معتقدند با پرداخت وام و تشویق به ازدواج میتوانند آنها را اغنا کنند.»
با خطر تجدید نسل جمعیت سالخورده مواجهیم
میرحسینی با اشاره به اینکه ما با یک گذار جمعیتی پرهزینه در سالهای آینده روبهرو خواهیم بود، عنوان کرد: «در سالهای آینده با جمعیت میانسال و سالخوردهای روبهرو هستیم که برخی هنوز به استقلال کامل نرسیدند و با انواع مشکلات مواجه خواهند بود.»
میرحسینی با اشاره به عدم حمایت دولت از سالمندان بیان کرد: «براساس شواهدی که در دهههای مختلف با آن روبهرو بودیم حمایت از دهه شصتیها را نیز هیچ دولتی بر عهده نخواهد گرفت.»
یک روانشناس میگوید: «کنترلگری دهه شصتیها توسط والدین و تعاریف متفاوت از دختر و پسر خوب بودن، تفاوت در امکانات گذشته؛ اکنون باعث شده نتوانند تعادل و هماهنگی را بین دهه گذشته و آینده برقرار کنند و بیکاری و شرایط اقتصادی هم از دلایل تأخیر در ازدواج است.»
«زهرا نورالهزاده» با اشاره به اینکه یکی از دلایل مهم تأخیر در ازدواج، پختگی دهه شصتیها است افزود: «پختگی در این دهه باعث شده به دنبال فردی در سطح خود از نظر تحصیلات، شغل و… باشند و در نتیجه کمالگرایی، داشتن استقلال مالی، کنترل احساسات فردی و مسئولیت پذیری و در مواردی بی اعتمادی و مشاهده تجربه تلخ جدایی در اطرافیان انتخاب فرد مناسب برای ازدواج را سخت کرده است.»
سیاستهای تشویقی دولت توجیه منطقی ندارد
نورالهزاده در خصوص سیاستهای تشویقی دولت و اعطای وام به دهه شصتیها بیان کرد: «دولت طرح وام ازدواج را به منظور تشویق دهه شصتیها در نظر گرفت که با توجه به تورم موجود توجیه منطقی نداشت.»
وی یکی دیگر از دلایل تأخیر در ازدواج دهه شصتیها را اشتغال به کار و نداشتن فرصت انتخاب گزینه مناسب عنوان کرد.
این روانشناس با اشاره به هزینههای سنگین مشاوره گفت: دولت به جای پرداخت وام و تشویق به ازدواج؛ اقدام به راهاندازی و حمایت از کانونهای مشاوره و خانواده نماید.
نوراله زاده تصریح کرد: ارائه مشاوره صحیح توسط متخصصین روانشناسی و مصاحبه با زوجین قبل از ازدواج و ترویج آن، گام مهمی جهت پیشگیری از طلاق و ترغیب ازدواج خواهد بود.»
براساس این گزارش پارهای از مؤلفههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منجربه چالش ازدواج برای دهه شصتیها شد و برخی از متولدین این دهه نتوانستند خودشان را به قافله ازدواج برسانند. معیار و فاصله سنی، بلاتکلیفی اجتماعی، موقعیت و سطح تحصیلات، آرمانگرایی دهه۶۰، از جمله این عوامل است.
افزایش توجه به منافع و مصالح فردی و انتظار پیداکردن کار و درآمد مناسب و تورم موجود هم باعث شد، سیاستهای تشویقی دولت به ازدواج این دهه موثر نباشد. با توجه به این مسائل ضروری است عملکرد دولتهای مختلف آسیبشناسی شود و در صورت عدم حل مشکلات دهه۶۰، ما قطعا در آینده با بحرانهای جمعیت شناختی دیگر و مشکلات جمعیتی که به سن سالمندی رسیده و هنوز مجرد و بیکار است مواجه خواهیم شد.