همواره با آغاز جریان انتخابات جامعه با این پرسش از خود روبهرو میشود که نمایندگان پیشین چه اقداماتی انجام دادهاند و چه دلیلی برای رای دادن وجود دارد؟ با قدری کند و کاو، پاسخهای متنوعی به این پرسش یافت میشود که بیانگر اقدامات دوره قبلی مجلس است؛ حتی اگر پیش از این به خوبی اطلاعرسانی نشده باشد؛ اما واقعیت آن است که جامعه به سویی رفته که تنها اقدامات اقتصادی موثر را میبیند و اگر این بار نیز چیزی حس نکند، همه اقدامات دیگر در نظرش صفر و هیچ است.
با شروع جریان انتخابات و به خصوص امسال که با تبلیغات فراوانی از جانب حاکمیت برای مشارکت همراه بود، ممکن است گروهی از روی عقیده و گروهی به اضطرار و اجبار و با آرای باطله شرکت نمایند که مجموع همه مشارکتنکنندگان که جمعی از مخالفان یا بیتفاوتان هستند، کمتر است. نخستین سوالی که پیش میآید چرا باید به این نقطه برسیم که اساس برای این موضوع آنقدر نیاز به تبلیغ و تشویق باشد و جامعه به صورت خودجوش مشارکت نکند؟
موضوع بعدی آمار مشارکت پایینتر از حد انتظار قزوین نسبت به استانهای دیگر است. قزوین در این دوره هفتمین استان با کمترین میزان مشارکت بود که برخلاف برخی استانها که افزایش داشتند نسبت به دوره قبل با کاهش دو درصدی نیز همراه بود. یافتههای استانی نشان میدهد اگرچه وظیفه نمایندگان مجلس انجام امور اجرایی نیست؛ اما بسیاری از مردم اقدامات اجرایی از آنها میخواهند.
به نظر میرسد برخی نمایندگان در طی مسئولیت ۴ساله خود آنقدر درگیر امور روزمره مثل پاسخگویی به مردم میشوند که از اقدامات اساسی غافل میشوند. براساس نظرسنجیها، قزوین به شدت از وجود امکانات تفریحی در فقر به سر میبرد و باز هم براساس همین نظرات احداث پارک آبی و سالن کنسرت میتواند تا اندازه زیادی این خلأ را رفع نماید.
همچنین احداث فرودگاه و متروی قزوین به هشتگرد از تقاضاهای مردم بوده است. اینها مواردی است که سالها مورد تقاضای مردم قزوین بوده و متاسفانه یک نماینده یا مسئول اجرایی پیدا نشده است که تمرکز خود را روی آن بگذارد.
اگرچه تعدادی از تقاضاهای ضروری جامعه مانند ضعف در ساز و کار اعتراض به عملکردها، نحوه رسیدگی به فسادها، ضعف در شایسته سالاری، عدم نظارت بر قیمت مسکن و… به دلیل آنکه به صورت کشوری مطرح میباشد ممکن است با پیگیری زیاد نمایندهای به نتیجه برسد، اما مسائل داخلی استان راحتتر قابل حل و فصل است.
همچنین در بسیاری از دورهها این موضوع مطرح بوده که مدیران دولتی از ظرفیت نمایندگان در پیشرفتهای استانی بهره نمیبرند که هیچگاه روابطشان به خصومت و نزاع نیز کشیده نشود.
با همه این تفاصیل واضح است که چرا انقدر آمار مشارکت پایین بوده است. معادله ساده، و سوالها و درخواستها کاملا شفاف است. حتی اگر امکان رفع نیازها و پاسخگویی وجود نداشته باشد، لازم است دلایل آن به طور شفاف مطرح شود تا زمینههای بدبینی، مخالفت و نفرت در جامعه گسترده تر نشود.