روز حادثه کابوسی در تاریخ ورزش رقم زد که تا سالها با شنیدن این تراژدی زلزله شش ریشتری بر جان و تنمان میاندازد.
یک دو جین استعداد ناب و بالقوه که برای دیده شدن و عرضاندام به قم رفته بودند؛ در راه برگشت غم را بر دلها نشاندند و نمیدانستند که شهر مقدس قم آخرین سفر آنها خواهد بود و به تعبیری در آتش بیرحمی روزگار سوختند و گم شدند.
نوجوانانی که هر کدام در آرزوی ستاره شدن روزها را شب میکردند و رویاهایشان بهانهای برای فعالیت و خودنمایی زیر سبد بود، حالا تسلیم سرنوشت شدند و با رفتنشان حسرت ابدی را به یادگار گذاشتند.
اداره کل ورزش و جوانان قزوین باید در این زمینه پاسخگو باشد
اما با نگاهی گذرا به اعزامهای ورزشی به راحتی میتوان فهمید همواره ورزشکاران با وسیله حمل و نقل عمومی اعزام میشدند و اینکه ورزشکاران با چند دستگاه سواری عازم شوند مرسوم نبوده و مسلما اداره کل ورزش و جوانان قزوین به عنوان متولی اصلی ورزش استان باید در این زمینه پاسخگو باشد که چرا اصلا این نوجوانان با تاکسی اینترنتی عازم شدهاند و این مجوز چگونه صادر شده است و چرا تیم بسکتبال رستمی یا همان خانه بسکتبال قزوین مبادرت به اعزام با این خودروها کرده و چرا باید یک تیم بسکتبال که به راحتی با یک دستگاه اتوبوس میتوانستند به استان همجوار بروند باید با بدترین نوع ممکن راهی شوند و راه زجر و عذاب و در نهایت مرگ را طی کنند.
مطمئنا با کمی تدبیر و دوراندیشی میشد جلوی این فاجعه را گرفت تا اکنون خانوادههای این نوجوانان و اهالی ورزش در سوگ این عزیزان اینگونه به سوگ ننشینند، هرچند از دست تقدیر راه گریزی نیست و عجل هرجا کمین کند گریبان میگیرد.
این حادثه تلخ با اینکه دوتن را به کام مرگ برد اما خوشبختانه دوتن دیگر از مرگ فرار کردند و عمرشان به دنیا بود ولی شوکی که در پی این حادثه به آنان واردشده تا آخر عمر دست بردار آنان نخواهد بود چراکه آنها از نزدیک فاجعه را لمس کرده و مرگ دوستانشان را از نزدیک دیدهاند و شاید ورزش این استعدادها به واسطه مشکلات جسمی و روحی تباه شود.
در پی این حادثه تلخ سعی کردیم با مسئولان ورزش و هیات بسکتبال قزوین ارتباط بگیریم تا راوی ماجرا باشند و تراژدی را واکاوی کنند اما متاسفانه خبری از شفافسازی اداره کل ورزش و جوانان قزوین نبود و از هیات بسکتبال هم به دلیل تألمات روحی کسی قادر به مصاحبه نبود.
«محمدمهدی اعلایی» استاندار قزوین در نشست هماندیشی با رسانهها به این موضوع فلشبک زده و گفته از این حادثه متاسف و متاثر و در کنار خانوادههای داغدار هستیم و با اعلام اینکه بچهها با خودروهای شخصی عازم مسابقات شده بودند، اداره کل ورزش و جوانان قزوین را در این رابطه بیتقصیر دانسته و کار را به نهادهای نظارتی واگذار کرده است.
صحبتهایی که بیشتر در کسوت حامی دستگاه مطبوع خود به زبان آمده و کاش آقای استاندار برای مرهم گذاشتن روی زخمها هم که شده تشری به اداره کل زیرمجموعه خود میزد و مسئولان مربوطه را بازخواست میکرد. چراکه این خانوادهها یک عمر برای پرورش دسته گلهای خود سختی کشیدند و با کلی امید و آرزو نوجوانان خود را به دست مسئولان ورزش قزوین سپردند و حالا باید در غم پرپرشدنشان بر سر و سینه بکوبند و دائما واژه ای کاش را بر زبان داشته باشند.
در نهایت چارهای جز قبول واقعیت و اینکه دیگر این دو عزیز را نخواهیم دید، نداریم و حتما باید این اتفاق دراماتیک درس عبرتی برای مسئولان و موجب برخورد قانونی با مقصران آن شود.