با این همه، برای ارائه ارزیابی دقیقتر، سراغ شماری از فعالان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب استان رفتیم و از سهتن از آنان پرسیدیم: «عملکرد استاندار اعلایی را در طول چهارده ماه گذشته چگونه دیدید؟» آنچه در ادامه میآید، نقطهنظراتی است که این کُنشگران سیاسی در اینباره ابراز کردهاند.
* مدیران بیتجربه، پاشنه آشیل دولت
نماینده مردم قزوین در مجلس هفتم در پاسخ به این سوال «فروردینامروز» میگوید: ما نمیتوانیم عملکرد مدیران بهویژه استانداران را که نماینده عالی دولت در استانها هستند از عملکرد دولت جدا بدانیم. این دولت با یک رای حداقلی که بعد از انقلاب بیسابقه بود به مسند رسید و اکثریت مردم نیز در انتخاب آن نقشی نداشتند. بر همین اساس، مهمترین مشکل دولت رییسی این است که پشتوانه مردمی ندارد.
محمد علیخانی با تاکید بر اینکه، بخش قابل توجهی از کسانی هم که به این دولت رای دادند امیدوار بودند که در سایه یکدست شدن حاکمیت، مشکلاتی که در دولتهای قبل به خاطر سنگاندازی مخالفان، امکان حل آنها نبود، برطرف شود، میافزاید: اما زمان چندانی نگذشت که ثابت شد این دولت اساسا اختیاری حتی به اندازه احمدینژاد هم ندارد و در انتخاب وزرا و استاندارانش هم خیلی نقشی ندارد.
او با بیان اینکه، نتایج سوء عملکرد دولت خیلی زود آشکار شد، اضافه میکند: امروز وضعیت به جایی رسیده است که جامعه دچار بحران شده و به نوعی کار از دست در رفته است. ضمن اینکه، کسی در رابطه با وضعیت اقتصادی کشور پاسخگو نیست و دولت، در بحران اجتماعی اخیر نیز محلی از اعراب نداشته و ندارد و در این وضعیت، نه کسی دولت را به حساب میآورد و نه با دولت کاری دارد؛ چون میدانند دولت کارهای نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با ذکر این نکته که، در چنین شرایطی طبیعی است که مدیران دولت هم مانند خود دولت، افرادی عموما ضعیف و بیتجربه و ناآشنا با حوزه مدیریتی باشند، تصریح میکند: در وضعیت سخت کنونی که کشور در مسایل مختلف بینالمللی، تحریمها، مشکلات اقتصادی و مسایل داخلی گرفتار شده، باید مدیران کارکُشته و با تجربه در مسئولیتها قرار بگیرند تا از پس مشکلات بر بیایند، اما متاسفانه نه تنها چنین افرادی مسئولیتهای مهم را در اختیار ندارند، بلکه افرادی نیز که در این مناصب قرار دارند، با عملکرد خود اوضاع را نسبت به قبل بدتر کردهاند؛ به گونهای که امروز شاهدیم که شرایط روزبهروز بدتر میشود؛ مردم ناامیدتر شدهاند و شاهد هیچ راهکار و ابتکار عملی هم برای برون رفت از این اوضاع و احوال نیستیم.
* اعلایی، ضعیفتر از استانداران سابق
علیخانی با بیان اینکه، دولت امور اجرایی کشور را در دست دارد و نمیتوان همه مسایل را به گردن حاکمیت انداخت، تاکید میکند: درست است که اختیارات در دست حاکمیت است، اما دولت اگر یک دولت قوی باشد میتواند با ترسیم وضعیت کشور و انجام پیشبینیهای لازم، از طریق حاکمیت مانع از بروز بحرانهای تازه و یا بدتر شدن وضعیت شود، ولی متاسفانه به نظر میرسد دولت چنین توانی ندارد و مدیران این دولت نیز فاقد توانایی لازم در چنین شرایطی هستند؛ همچنانکه در سطح استان نیز شاهد آن هستیم که مدیران منصوب شده عموما افراد بیتجربه هستند؛ هنوز اتفاقی نیفتاده، بسیاری از آنها در حال تغییرند؛ چون از ابتدا برخی از این افراد بدون مطالعه و بدون توجه به تخصص و کاراییشان منصوب شدند.
او با اشاره به این نکته که، متاسفانه استاندار قزوین هم در مقایسه با استانداران سابق، ضعیفتر است و نشان میدهد قدرت لابیگری و ارتباط قوی حداقل با سطوح موثر دولت را ندارد، ادامه میدهد: بسیاری از مسایل و مشکلات استانها با ارتباطات قوی استانداران با اعضای کابینه و دولت قابل حل است و آنها میتوانند با استفاده از تجربه و ارتباطات خود مبتنی بر شناخت و سابقه آشنایی و ارتباطات قبلی، کارها را پیش برده و مشکلات را حل کنند، اما در قزوین چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم و این یک ضعف بزرگ است.
نماینده مردم قزوین در مجلس هفتم همچنین با پیشبینی تغییر استاندار قزوین در ماههای پیش رو، خاطرنشان میکند: الان دولت دست به تغییر برخی استانداران زده و بر همین اساس به نظر میرسد استاندار قزوین هم تغییر خواهد کرد، به خصوص اینکه امروز خود اصولگرایان قزوینی نیز هم خیلی از عملکرد ایشان راضی نیستند. البته اصلاحطلبان که انتظاری نداشته و ندارند، اما اگر دولت و مشخصا استاندار بتوانند گرهای از مشکلات مردم استان باز کنند، خوشحال شده و تشکر هم میکنیم، ولی چنین برآوردی نداریم و اطلاعات ما نشان میدهد که جریان اصولگرایی هم خیلی از عملکرد ایشان رضایت لازم را ندارد، لذا پیشبینی تغییر استاندار هم، گمان بیراهی نیست.
* استاندار در برخی حوزهها موفق نبود
یک عضو اصولگرای شورای اسلامی شهر قزوین، عملکرد استاندار را در برخی حوزهها ناموفق ارزیابی کرده و به «فروردینامروز»، میگوید: عملکرد آقای استاندار در انتصابهایی که داشت، خیلی موفق نبود. این انتصابها باید براساس تجربه و توانایی مدیریتی صورت بگیرد، در صورتی که ایشان افرادی دانشگاهی را در سمتهایی منصوب کردند که در آن حوزه، چندان تجربه مدیریت یا کار عملی نداشتند.
حسین صلحجو میافزاید: از ویژگیهای یک استاندار مطلوب این است که در استان دیگری یا سمت استانداری و یا معاونت را تجربه کرده باشد؛ ضمن اینکه آقای اعلایی افرادی را در مشاغل اجرایی یا اداری استفاده کردند که بعضی از آنها پیش از انتصاب، تجربه فعالیت و مدیریت در آن جایگاه را نداشتند که این موضوع به عملکرد استاندار در یک سال گذشته در استان لطمه وارد کرد.
او اضافه میکند: در مدت مسئولیت آقای اعلایی در استان، در بحث اشتغال هم نتیجه قابل توجهی از اقدامات ایشان ندیدیم و شاهد کاهش نرخ بیکاری نبودیم. همچنانکه در بحث برقراری تعامل بین بخشی در چارچوب تدابیر مدیریت ارشد اجرایی استان و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای دولتی در استان هم اتفاق خاصی نیفتاد و از این نظر دچار چالش هستیم.
این عضو پارلمان محلی قزوین تصریح میکند: با آنچه درباره عملکرد استاندار در طول یکسال گذشته اشاره کردم، از نگاه من، امتیازی که میتوان به آقای اعلایی در این مدت داد، یک نمره متوسط است.
* استاندار؛ شایستهزدایی و وابستهپروری
دبیر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در قزوین نیز درباره عملکرد چهاردهماهه استاندار به «فروردینامروز» میگوید: عملکرد یکساله آقای اعلایی بهعنوان استاندار قزوین را در دو ساحت میتوان مورد نقد و بررسی قرار داد؛ یک ساحت ایشان به عنوان عضوی از مجموعه دولت باید مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. اما متاسفانه همانطور که برای همه افراد جامعه روشن است ما در هفدهماه گذشته نه تنها دولتی به معنای دولت کارا و موثر، بلکه با تاثیر مثبت اندک نیز نداشتیم تا بتوان کارکرد اعضای آن را در شاخه استانی که متاثر از پیکره همان دولت است، مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
یوسف کرمی با تاکید بر اینکه، هر چه بوده، در این مدت بیدولتی بوده است، میافزاید: شما میتوانید آثار این بیدولتی را در همه حوزهها بهویژه در کوچک شدن روزانه سفره زندگی و معیشت مردم ببینید. در یک چنین شرایطی که در کلان با خوشبینانهترین نگاه، دولت از نظر عملکردی در فاز صفر قرار دارد، به منزله همان چو «صد» آمد «نود» هم پیش ماست، تکلیف استاندار هم از پیش مشخص خواهد بود.
وی اضافه میکند: اما ساحت دوم که میتوان با استناد به آن، عملکرد استاندار را مورد ارزیابی قرار داد، این است که روند موجود استان را نسبت به شرایط قبل در دولت دوازدهم از نظر آمار و ارقام عملکردهای خود استان سنجید. آیا مثلا مدیران مجربتر و مطلعتری نسبت به حوزههای کاریشان به خدمت گرفته شدهاند؟ یا خیر، اگر نیمچه دانش و تجربهای هم در عرصه مدیریت وجود داشته است، در این دولت منعزل شده و افراد کاملا آماتور و ناآشنا به حوزههای کاری و مدیریتی به جای مدیران گذشته منصوب شدهاند؟
این فعال سیاسی اصلاحطلب با طرح این سوال که، اگر بهرهوری در هر حوزهای، محصول بهکارگیری بهینه امکانات و فرصتها است، آیا تحقق بهرهوری لازم بدون مدیران مجرب و با دانش مرتبط امکانپذیر خواهد بود؟ ادامه میدهد: از این منظر باید عملکرد استاندار قزوین را در یکسال گذشته براساس شایستهزدایی و وابستهپروری ارزیابی کرد و تبعات اینگونه رفتارها را برای امروز و فردای جامعه و سرنوشت آحاد مردم، مورد سنجش و قضاوت قرار داد.
یوسف کرمی همچنین خاطرنشان میکند: در مجموع وجود این دولت را که با بهای سنگین بر نظام و کشور تحمیل شده، حداقل تا به حال جز خسران محض ثمری برای کشور در بر نداشته است و علائم و شواهد بسیاری حکایت از آن دارند که با تداوم این نوع مدیریت، در آینده نیز وضع نه تنها به همین منوال، بلکه بسیار مشقتبارتر خواهد بود.