هنر برای خوشنویسی یا خوشنویسی برای هنر
هنرمندان از باید و نبایدهای دانشگاه خوشنویسی میگویند
هنر برای خوشنویسی یا خوشنویسی برای هنر
استاندار از پیگیری مجوز برای دانشکده خوشنویسی در قزوین میگوید؛ اما از یک سو هنرمندان این اتفاق را مبارک میدانند و از سوی دیگر برخی بر این باورند قزوین به جای دانشکده خوشنویسی به دانشکده هنر احتیاج دارد و در این بین ایجاد بازار عرضه برای آثار خوشنویسی بیشتر از ایجاد دانشگاه به هنرمندان خوشنویسی کمک میکند.
در همین رابطه«مهرزاد محصص» رئیس انجمن خوشنویسی قزوین به «فروردین امروز» میگوید: به دلیل سابقه درخشان اساتید برجسته قزوینی شایسته است که قزوین را پایتخت خوشنویسی ایران و مرکز و قطب خوشنویسی نامید. او ادامه میدهد: خوشنویسی زیر مجموعه هنرهای تجسمی در جهان به شمار میرود؛ ولی در کشور ما استقلال دارد و هنر خاص ایرانیان است. ما دربسیاری از شهرهای کشور دانشگاه هنرهای تجسمی و هنرهای زیبا داریم؛ اما در قزوین حتی دانشگاه هنرهای زیبا نداریم.
محصص پیشنهاد میدهد اولویت با تاسیس دانشگاه خوشنویسی باشد ویا بعد دانشگاه هنر ایجاد شود؛ حتی اگر یکی از زیرمجموعههای دانشگاه هنرهای زیبا نیز رشته خوشنویسی باشد برای قزوین ضروری است.
رئیس انجمن خوشنویسی قزوین همچنین میگوید: من مجموعه را پیشنهاد میکنم؛ برای مثال از تولید کردن خوشنویسی تا تجاری کردن آن. او در توضیح بیشتر میآورد: آموزش خط تحریر،خط قلمی،آموزش کلاسیک خوشنویسی، شرکتهای دانشبنیان درخصوص خوشنویسی فعالیت کنند وهنرهایی که با خوشنویسی وابستگی دارند، مانند: معماری،تذهیب،کتیبهنگاری ویا المانهایی که با خوشنویسی تولید میشود. درعین حال هم به صورت علمی، هم هنری و هم تجاریسازی در یک مجموعه فعالیت کنند.
منظور محصص در تجاریسازی خوشنویسی این است که گالریها و نمایشگاههای هنر خوشنویسی برپا شود و حراجیهایی با دعوت از مجموعهداران بزرگ برگزار گردد.
این استاد خوشنویسی از حراجیهای لندن برای خوشنویسی مثال میزند که خط ملک محمد قزوینی با قیمت بسیار بالایی به حراج گذاشته شد.البته این هنرمند ایجاد پژوهشگاه خوشنویسی را هم پیشنهاد میدهد که انجمن خوشنویسی هم از این پژوهش حمایت میکند.
دانشگاه هنر به جای خوشنویسی
«محمد بهرامی» از مجسمه سازان بنام قزوین که خوشنویس هم است،در مورد تاسیس دانشگاه خوشنویسی به فروردین امروز میگوید: قزوین بیشتراز آنکه به دانشکده خوشنویسی نیازمند باشد به دانشگاه هنر نیاز دارد. او ادامه میدهد: دانشگاه هنر میتواند یکی از بهترین رخدادهای ممکن برای قزوین باشد. به گفته این هنرمند، شهری که در معماری، نقاشی، موسیقی و خوشنویسی دارای مکتبی خاص بوده و در تعزیه، جایگاه مناسبی درکشور دارد، باید برای احیا ورونق هنر معاصرش به دنبال تاسیس یک دانشگاه تاثیرگذار هنر باشد. بهرامی معتقد است: حتی تردد اساتید هنر ودانشجویان این رشته وتاثیرات آکادمیک برفرهنگ اجتماعی شهر، امروز نیاز اصلی ماست.
نبود بازار عرضه آثار خوشنویسی
اما«احمد ابوطالبیان» هنرمند خوشنویس و مجموعه دار آثار هنری و تاریخی دیدگاه متفاوتی نسبت به دانشگاه خوشنویسی دارد.
او به فروردین امروز میگوید: امروز استادان طراز اول خوشنویسی کشور بیکار و نالان از نداشتن بازار عرضه و تقاضای آثار تولید شده خوشنویسی هستند، حالا شما خود محاسبه کنید یک دانشگاه با تعداد زیادی تحصیلکرده خوشنویسی به چه دردی میخورد؟
ابوطالبیان ادامه میدهد: جناب استاندار چه برنامهای برای فارغ التحصیلان این دانشگاه در نظر گرفتهاند؟ آیا بازار کار برای آنها فراهم میشود؟مسلما اینطور نیست. این هنرمند خوشنویس در ادامه از عنوان «قزوین، پایتخت خوشنویسی» انتقاد میکند و میگوید: خوشنویسی برند قزوین نیست؛ چون مدعیان زیادی دارد. این ادعای کاذب و بیاساس است که همراه با یک شعار معرفی شده و اصلا برای قزوین هیچگونه امتیاز دراز مدت نداشته و ندارد .
به گفته او،دیده شدن هنر و به خصوص خوشنویسی در یک شهر یا منطقه به تبلیغات ارتباطی ندارد و با شعار دادن جامه عمل نمیپوشد؛ بلکه پویایی و ظهور و بروز خوشنویسان مطرح بهطور پیوسته و ... میتواند تواناییهای این شهر را به نمایش گذاشته و تثبیت کند، نه شعارهای بیپایه و اساس.
این هنرمند خوشنویس معتقد است مدعیان پایتخت خوشنویسی در ایران شهرهای اصفهان، تبریز، مشهد، شیراز و ... نیز هستند که البته حق هم دارند. ابوطالبیان در ادامه درباره تاثیر دوسالانههای خوشنویسی و تاثیر آن در این هنر میگوید: در هر دوسالانهای بیش از ششصد نفر خوشنویس از سراسر ایران شرکت میکنند و هر کدام از این شرکتکنندگان با یک تا دو اثر دارند؛این در حالی است که به طور متوسط اگر پانصد خوشنویس دو یا سه اثر هم بفرستند ۱۵۰۰ اثر به دوسالانه ارسال شدهاست و از این پانصد نفر دو تا چهار نفر برگزیده میشود؛ بنابراین تکلیف بقیه این شرکت کنندگان و آثارشان چه خواهد شد؟مدیریت ناصحیح اینجاست. به گفته این مجموعهدار، دهها اثر تولید شده به هیچ بازار عرضه و تقاضای هنر راه پیدا نمیکند و به بازار اقتصاد هنر وارد نمیشود ودرنهایت خوشنویسانی که آثار را تولید کردهاند به مرور دچار یک سرخوردگی هنری میشوند.
او پیشنهاد میدهد به جای هزینههایی که برای برپایی این جشنوارهها صورت میگیرد؛ صرف خریداری آثار خوشنویسان شود و به جای خریداری 5 اثر، پنجاه اثر را خریداری کنند و در نهایت با تعداد بیشتری آثار ارزشمند میتوان آنها را تبدیل به موزه کنند. ابوطالبیان معتقد است دوسالانههایی که برگزار میشوند جز یک سر و صدای رسانهای،هیچ نتیجه مثبتی ندارد.
به امید روزی که نه تنها خوشنویسی بلکه تمام رشتههای هنری ایران که متاسفانه برخی از آنها از یادها رفتهاست، دیده شوند و به جهان ثابت کنیم که قدر داشتههایمان را میدانیم.
رئیس انجمن خوشنویسی قزوین همچنین میگوید: من مجموعه را پیشنهاد میکنم؛ برای مثال از تولید کردن خوشنویسی تا تجاری کردن آن. او در توضیح بیشتر میآورد: آموزش خط تحریر،خط قلمی،آموزش کلاسیک خوشنویسی، شرکتهای دانشبنیان درخصوص خوشنویسی فعالیت کنند وهنرهایی که با خوشنویسی وابستگی دارند، مانند: معماری،تذهیب،کتیبهنگاری ویا المانهایی که با خوشنویسی تولید میشود. درعین حال هم به صورت علمی، هم هنری و هم تجاریسازی در یک مجموعه فعالیت کنند.
منظور محصص در تجاریسازی خوشنویسی این است که گالریها و نمایشگاههای هنر خوشنویسی برپا شود و حراجیهایی با دعوت از مجموعهداران بزرگ برگزار گردد.
این استاد خوشنویسی از حراجیهای لندن برای خوشنویسی مثال میزند که خط ملک محمد قزوینی با قیمت بسیار بالایی به حراج گذاشته شد.البته این هنرمند ایجاد پژوهشگاه خوشنویسی را هم پیشنهاد میدهد که انجمن خوشنویسی هم از این پژوهش حمایت میکند.
دانشگاه هنر به جای خوشنویسی
«محمد بهرامی» از مجسمه سازان بنام قزوین که خوشنویس هم است،در مورد تاسیس دانشگاه خوشنویسی به فروردین امروز میگوید: قزوین بیشتراز آنکه به دانشکده خوشنویسی نیازمند باشد به دانشگاه هنر نیاز دارد. او ادامه میدهد: دانشگاه هنر میتواند یکی از بهترین رخدادهای ممکن برای قزوین باشد. به گفته این هنرمند، شهری که در معماری، نقاشی، موسیقی و خوشنویسی دارای مکتبی خاص بوده و در تعزیه، جایگاه مناسبی درکشور دارد، باید برای احیا ورونق هنر معاصرش به دنبال تاسیس یک دانشگاه تاثیرگذار هنر باشد. بهرامی معتقد است: حتی تردد اساتید هنر ودانشجویان این رشته وتاثیرات آکادمیک برفرهنگ اجتماعی شهر، امروز نیاز اصلی ماست.
نبود بازار عرضه آثار خوشنویسی
اما«احمد ابوطالبیان» هنرمند خوشنویس و مجموعه دار آثار هنری و تاریخی دیدگاه متفاوتی نسبت به دانشگاه خوشنویسی دارد.
او به فروردین امروز میگوید: امروز استادان طراز اول خوشنویسی کشور بیکار و نالان از نداشتن بازار عرضه و تقاضای آثار تولید شده خوشنویسی هستند، حالا شما خود محاسبه کنید یک دانشگاه با تعداد زیادی تحصیلکرده خوشنویسی به چه دردی میخورد؟
ابوطالبیان ادامه میدهد: جناب استاندار چه برنامهای برای فارغ التحصیلان این دانشگاه در نظر گرفتهاند؟ آیا بازار کار برای آنها فراهم میشود؟مسلما اینطور نیست. این هنرمند خوشنویس در ادامه از عنوان «قزوین، پایتخت خوشنویسی» انتقاد میکند و میگوید: خوشنویسی برند قزوین نیست؛ چون مدعیان زیادی دارد. این ادعای کاذب و بیاساس است که همراه با یک شعار معرفی شده و اصلا برای قزوین هیچگونه امتیاز دراز مدت نداشته و ندارد .
به گفته او،دیده شدن هنر و به خصوص خوشنویسی در یک شهر یا منطقه به تبلیغات ارتباطی ندارد و با شعار دادن جامه عمل نمیپوشد؛ بلکه پویایی و ظهور و بروز خوشنویسان مطرح بهطور پیوسته و ... میتواند تواناییهای این شهر را به نمایش گذاشته و تثبیت کند، نه شعارهای بیپایه و اساس.
این هنرمند خوشنویس معتقد است مدعیان پایتخت خوشنویسی در ایران شهرهای اصفهان، تبریز، مشهد، شیراز و ... نیز هستند که البته حق هم دارند. ابوطالبیان در ادامه درباره تاثیر دوسالانههای خوشنویسی و تاثیر آن در این هنر میگوید: در هر دوسالانهای بیش از ششصد نفر خوشنویس از سراسر ایران شرکت میکنند و هر کدام از این شرکتکنندگان با یک تا دو اثر دارند؛این در حالی است که به طور متوسط اگر پانصد خوشنویس دو یا سه اثر هم بفرستند ۱۵۰۰ اثر به دوسالانه ارسال شدهاست و از این پانصد نفر دو تا چهار نفر برگزیده میشود؛ بنابراین تکلیف بقیه این شرکت کنندگان و آثارشان چه خواهد شد؟مدیریت ناصحیح اینجاست. به گفته این مجموعهدار، دهها اثر تولید شده به هیچ بازار عرضه و تقاضای هنر راه پیدا نمیکند و به بازار اقتصاد هنر وارد نمیشود ودرنهایت خوشنویسانی که آثار را تولید کردهاند به مرور دچار یک سرخوردگی هنری میشوند.
او پیشنهاد میدهد به جای هزینههایی که برای برپایی این جشنوارهها صورت میگیرد؛ صرف خریداری آثار خوشنویسان شود و به جای خریداری 5 اثر، پنجاه اثر را خریداری کنند و در نهایت با تعداد بیشتری آثار ارزشمند میتوان آنها را تبدیل به موزه کنند. ابوطالبیان معتقد است دوسالانههایی که برگزار میشوند جز یک سر و صدای رسانهای،هیچ نتیجه مثبتی ندارد.
به امید روزی که نه تنها خوشنویسی بلکه تمام رشتههای هنری ایران که متاسفانه برخی از آنها از یادها رفتهاست، دیده شوند و به جهان ثابت کنیم که قدر داشتههایمان را میدانیم.
نسیم یوسفی
چهارشنبه 8 آذر 1396
10:16:34